حسام طوسی

Monday, April 28, 2014

اشک تمساح رژیم برای زندانیان ایرانی مالزی


یه دروغین را به اشک تمساح تعبیر کرده اند. خاصه گریه و اشکی که نه از باب دلسوزی بلکه از رهگذر ریا و تلدیس باشد ، تا بدان وسیله مقصود حاصل آید و سوء نیت گریه کننده جامه عمل بپوشد.
**********
صدا و سیمای رژیم: سخنگوی وزارت امور خارجه با اشاره به اینکه پیگیری‌های جمهوری اسلامی ایران به منظور عدم اجرای حکم و انتقال زندانیان ایرانی در مالزی اظهار داشت: انعقاد موافقتنامه انتقال محکومین بین ایران و مالزی در دستور کار قرار دارد.
"مرضیه افخم" در گفتگو با باشگاه خبرنگاران، در پاسخ به سوالی درباره زندانیان ایرانی در مالزی از جمله تعدادی که محکوم به اعدام شده‌اند گفت: متاسفانه تعدادی از ایرانیان به اتهام قاچاق مواد مخدر در کشور مالزی زندانی هستند که برای ۸۶ نفر از این تعداد که 6 نفر از آنها زن هستند حکم اعدام صادر شده است.
وی ادامه داد" اقدامات و پیگیری‌های جمهوری اسلامی ایران به منظور عدم اجرای حکم و انتقال این افراد به کشور در دست پیگیری است.

سخنگوی وزارت امورخارجه تاکید کرد: رسیدگی به مسائل و مشکلات ایرانیان زندانی خارج از کشور در دستور کار این وزارتخانه و نمایندگی‌های جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور قرار دارد.


افخم افزود: همچنین در همین زمینه سفارت کشورمان براساس وظایف خود در مالزی به محض اطلاع از بازداشت اتباع ایرانی به امور آنان رسیدگی کرده که به طور معمول شامل ملاقات با زندانیان، توجیه زندانیان نسبت به حقوق خود از قبیل؛ تقاضای نصب وکیل، استفاده از مترجم، حضور نماینده سفارت در دادگاه و نیز تامین نیازهای اساسی و اولیه به ویژه نیازهای بهداشتی و رفاهی آن‌ها می‌شود.

سخنگوی وزارت امورخارجه خاطرنشان کرد: اهتمام وزارت امور خارجه و پیگیری سفارت در مساعدت به زندانیان ایرانی به ویژه محکومین به اعدام که فاقد وکیل خصوصی هستند، متمرکز است و زندانیانی که امکان استخدام وکیل خصوصی ندارند شناسایی و برای تعداد زیادی از آنان وکیل خصوصی استخدام شده است و همزمان پیگیری لازم از سوی نمایندگی کشورمان برای تسریع روند رسیدگی به پرونده افراد نیز انجام می‌شود.

سه زندانی عقیدتی اهل سنت به اعدام محکوم شدند


 محمد کیوان کریمی، امجد صالحی و امید پیوند، ۳ زندانی عقیدتی اهل سنت، محبوس در سالن ۱۰ زندان رجایی شهر کرج، به اعدام محکوم شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، «محمد کیوان کریمی» فرزند رحیم متولد سال ۱۳۶۲ متاهل و دارای یک فرزند، «امجد صالحی» فرزند فایق متولد سال ۱۳۶۶ متاهل و «امید پیوند» فرزند محمود متولد سال ۱۳۶۲ به اعدام محکوم شده اند.
حکم مذکور توسط عبدالعظیم ثابتی، وکیل تسخیری پرونده به این نامبردگان ابلاغ شده و پرونده ایشان اکنون به دیوان عالی کشور ارجاع داده شده است.
گفتنی ست، اتهام نامبردگان، محاربه از طریق فعالیت تبلیغی علیه نظام عنوان شده است.

نسیم باقری از اساتید دانشگاه مجازی جهت اجرای حکم بازداشت شد


 نسیم باقری از اساتید دانشگاه مجازی بهائیان صبح امروز توسط ماموران وزات اطلاعات بازداشت شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، حوالی ساعت ۷ صبح روز یک شنبه ۷ اردیبهشت چهار نفر از ماموران وزارت اطلاعات با در دست داشتن حکم تفتیش منزل و بازداشت نسیم باقری شهروند بهایی ساکن تهران، به منزل نامبرده مراجعه کردند و وی را جهت اجرای حکم بازداشت کردند.
قابل ذکر است نسیم باقری به حکم دادگاه انقلاب تهران به چهار سال حبس تعزیری به اتهام تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت کشور از طریق عضویت در موسسه غیرقانونی محکوم می‌باشد. مراد از موسسه غیرقانونی، دانشگاه مجازی بهاییان ایران می‌باشد که وظیفه تدریس به دانشجویان محروم از تحصیل بهایی را به عهده دارد.

درخواست عفو بین الملل برای آزادی و درمان مریم شفیع پور

maryam.shafipour
سازمان عفو بین‌الملل  از همگان خواست با ارسال نامه و عریضه به علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، و صادق لاریجانی، رئیس قوه قضاییه جمهوری اسلامی، خواستار آزادی فوری و بی قید و شرط مریم شفیع‌پور، فعال دانشجویی، شده و از آنها بخواهند که شرایط درمان را برای خانم شفیع‌پور فراهم کنند.
مریم شفیع‌پور، فعال دانشجویی و عضو ستاد انتخاباتی مهدی کروبی، که به خاطر فعالیت‌های مسالمت‌آمیز خود بازداشت شده بود،  ۶۷ روز را در سلول انفرادی به سر برد و در نهایت شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی روز ۱۰ اسفند ۹۲ خانم شفیع‌پور را به اتهام «تبلیغ علیه نظام و تبانی و اجتماع علیه امنیت ملی» به ۷ سال زندان و دو سال محرومیت از فعالیت در فضای مجازی، رسانه و مطبوعات محکوم کرد.و پس از گذراندن دو ماه انفرادی دچار بیماری پوستی شده و  تپش نامنظم قلب شده است.
سازمان عفو بین‌الملل از همگان خواسته تا با ارسال نامه به مقامات یادشده و ارسال رونوشتی از آن به حسن روحانی، رئیس جمهور، از آنها بخواهند تا شرایط درمان این زندانی سیاسی را فراهم کنند.
عفو بین‌الملل در ادامه خواستار آن شده که مقامات جمهوری اسلامی ممنوعیت ادامه تحصیل مریم شفیع‌پور در دانشگاه را نیز لغو کنند.
درخواست‌های سازمان عفو بین‌الملل از رهبر و قوه قضائیه جمهوری اسلامی در حالی مطرح می‌شوند که صادق آملی لاریجانی، رئیس قوه قضائیه ایران، همواره نقض حقوق بشر در ایران را رد کرده و این انتقادها را با «اختلاف مبنایی میان غرب و جهان اسلام» مرتبط دانسته است.

ابوالفضل قدیانی: حمله به بند ۳۵۰ اوین نشانه ترس استبداد

ابوالفضل قدیانی، فعال سیاسی، در نامه ای سرگشاده نسبت به ضرب و شتم زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ اعتراض کرده است. وی که پس از اعتراض های مربوط به انتخابات سال ۸۸ بازداشت و زندانی شد، به اتهامات «توهین به رهبری و احمدی نژاد» به چهار سال زندان محکوم شد.
متن این نامه به شرح زیر است:
تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَة ُنَجْعَلُهَا لِلَّذِینَ لَا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَ لَا فَسَادًا ۚ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ
تهاجم وحشیانه و خونین نیروهای امنیتی و عوامل استبداد دینی به زندانیان مظلوم سیاسی- عقیدتی در بند ۳۵۰ اوین و مضروب و مجروح و مصدوم کردن کثیری از آنان حاکی از ترس و وحشت جبهه استبداد از موقعیت متزلزل خود در بین مردم ایران و نیز کینه و انتقامجویی از زندانیان سیاسی – عقیدتی حقگو، مقاوم و سرافراز است.
این حمله بی سابقه و تحرکات فریبکارانه پس از آن در یک کلام نشانه ای از ورشکستگی همه جانبه تمامیت خواهان در این روزهاست.
گرچه وظیفه قانونی، اخلاقی و شرعی دستگاه قضایی است که مهاجمان را مورد پیگرد قرار داده و مجازات قانونی را در مورد آنان اعمال نماید اما انتظار از دستگاهی که قربانیان این تهاجم را خود قبلا به قربانگاه آورده، انتظاری بیهوده است. از قوه قضاییه ای که وابسته به قدرت و مفتخر به فرمانبرداری و کرنش در برابر مراکز قدرت است نمی توان انتظار رسیدگی قانونی به این فاجعه و اجرای عدالت را داشت چرا که انتصاب مسولان آن اساسا با هدف ماموریتی به نام سرکوب آزادی صورت پذیرفته است.
با این حال از دولت مخصوصا رییس جمهور آقای روحانی که در رقابت های انتخاباتی مکررا از اجرای قانون اساسی و بخصوص از اجرای فصل سوم آن سخن گفته است، مردم انتظار دیگری دارند و همگان آگاهند که اجرای قانون اساسی در صدر وظایف رییس جمهور است. بنابراین لازم است تا در راستای اجرا و نظارت بر حسن اجرای قانون اساسی، رییس دولت درباره این تهاجم و ضرب و شتم بی رحمانه زندانیان، موضعی قاطع نزد افکار عمومی اتخاذ و در چارچوب وظایف قانونی اش آمران و عاملان را مورد پیگرد قرار داده و معرفی کند.
اینجانب جهت همدردی و همراهی با یاران دربندم از تاریخ چهارم اردیبهشت ماه روزه سیاسی خواهم گرفت و از خداوند رحمان و رحیم می خواهم که ملت ایران را در دفع شر ظلم و نیل به آزادی یاری رساند.
* زندانی قزل حصار، بستری در مرکز قلب تهران

نه آن پنجشنبه سیاه را فراموش می‌کنیم، نه شما را!


• بیش از پانصد تن از فعالان مدنی در همبستگی با زندانیان بند ۳۵۰ اوین، همراهی خود را با همه آنانی که در برابر این اتفاقات شوم ایستادگی کردند، از جمله خانواده های زندانیان سیاسی، اعلام کرده اند ..

 با هجوم نیروهای امنیتی به بند ٣۵۰ و ضرب و شتم زندانیان سیاسی روز ۲۹ فروردین، تبدیل به پنجشنبه سیاه شد. خبرهایی که از زندان اوین می رسد گویای این است که انتقال زندانیان سیاسی مجروح به انفرادی، عدم رسیدگی پزشکی به آنها و ممنوع الملاقات کردن به انفرادی رفته ها وضعیت را بدتر از قبل کرده است. ضمن آنکه موضع گیری های پیاپی مسئولین و انکار آنها، انتشار مستند سراپا دروغ از صدا و سیما و پس از آن تهدیدهای رئیس قوه قضائیه مبنی بر عدم مماشات با فتنه گران و تایید ضمنی حمله به زندانیان سیاسی احتمال وقوع مجدد این قبیل اقدامات را بعید نمی نمایاند. پیگیری خانواده های این زندانیان باعث شد که این فاجعه در میان این صحنه آرایی ها گم نشود. آن ها با پیگیری خود موفق شدند تا با تعدادی از ممنوع الملاقاتها دیدار کنند و با تجمع در برابر دادستانی،کاخ ریاست جمهوری; و مجلس خواسته های خود را مطرح کنند. پس از آن این خانواده ها نیز تحت فشار امنیتی قرار گرفتند تا جایی که کاوه دارالشفا برادر یاشار دارالشفا از زندانیان مجروح دستگیر شد. امضا کنندگان این بیانیه، برآنند که صدای اعتراض خود را به مسئولان این اتفاق برسانند و همزاهی خود را با همه آنانی که در برابر این اتفاقات شوم ایستادگی کردند از جمله خانواده های زندانیان سیاسی اعلام کنند، در متن این بیانیه آمده است:


نه آن پنجشنبه سیاه را فراموش می‌کنیم، نه شما را!

باتون‌ها در زندان فرود آمد، استخوان‌ها شکست و خون‌ بر زمین سخت اوین ریخت و یک هفته بعد، سرفرازان برخاستند.

خبر غریبه بود، عدد آشنا. خبر می‌گفت آخرین پنجشنبه فروردین سال نو به خون‌هایی که در بند ۳۵۰ اوین ریخت و به استخوان‌هایی که شکست تمام می‌شود (*). آن پنجشنبه اما تمام نشد. تنی که آن روز زخم خورد، مادری که آن روز سراپا گوش شد و دلهره، همسری که هزار بار از روی آن خبرهای پیاپی تصویرهای زنده ساخت، و ملتی که این خبرها را شنید و دانست باید کاری کند، و ندانست چه کند... زخم آن پنجشنبه را فراموش نخواهد کرد.

دوشنبه ملاقات از راه رسید. سماجت خانواده‌ها اگر نبود، دیداری هم دست نمی‌داد. دیداری که همه دروغ‌ها را فاش کرد. آنچه رخ داده بود، هنوز در تن و صدای زندانیان خودنمایی می‌کرد. همسر یکی ‌شان بعد از ملاقات سالن را «صحرای کربلا» توصیف کرد. مادر دیگری می‌گوید فجیع‌تر از آنی بود که بتوانند به دروغ و انکار ردَش کنند.

حالا دیگر خبر غریبه نیست. نام‌ها را می‌شناسیم، چهره‌ها را دیده‌ایم و می‌دانیم همین حالا کدام‌هایشان گرسنه هستند و چندمین روز اعتصاب‌شان را می‌گذرانند. هیچ کس مسئول نیست و این هم برایمان غریبه نیست. کم‌کم دارد باورمان می‌شود که ما شهروندان یک ایرانیم و آنان مسئولان یک ایران دیگر.

تلویزیون گزارشی را نشان می‌دهد سراسر جعل خبر و حتی تصاویر هم مربوط به سالنی دیگر است... این هم برای همه آشناست. این همان دستگاهی است که می‌خواست به همه ما نشان دهد ندا چطور در خیابان شیشه رنگ سرخ را روی صورتش خالی کرد. می‌گویند هیچ اتفاقی نیفتاده، می‌گویند زندانیان خاطی محاکمه خواهند شد، از زندانی می‌پرسند «مگر زدن سرباز افتخار دارد»، یکی ترفیع می‌گیرد و دیگری مقابل دوربین شرح صورتجلسه می‌دهد ... و این بازی هنوز ادامه دارد. در میانه این تکذیب‌ها و ترفیع‌ها باز هم سهم آسیب‌دیدگان پنجشنبه سیاه تهدید و ارعاب و دستگیری بیشتر توسط نیروهای امنیتی اطلاعاتی است.

مادران، پدران، همسران و خانواده‌های سرفراز!

Sunday, April 27, 2014

اعتصاب غذای « زندانی مسیحی » همچنان ادامه دارد

.
زندانی نوکیش مسیحی «وحید حکانی» که بدلیل اعتراص به احکام صادره از سوی دستگاه قضایی جمهوری اسلامی برای خود و دیگر دوستان هم بند مسیحی اش  دست به اعتصاب غذا زده است با گذشت بیش از یکماه ، اعتصاب وی همچنان ادامه دارد.
به گزارش « محبت نیوز»، اعتصاب غذای زندانی نوکیش مسیحی « وحید حکانی » وارد سی و پنجمین روز خود شد.
منابع خبری گزارش دادند که این زندانی مسیحی با شروع اعتصاب غذا جهت تنبیه از سوی مسئولان زندان به سلول انفرادی منتقل شده بود. گرچه او بار دیگر از سلول انفرادی به بند عبرت بازگردانده شد، اما همچنان در اعتصاب غذا بسر می‌برد.
مسئولان زندان همچنین در ادامه به گفته آنان تنبیهات انظباتی خود وی را از دسترسی و استفاده از تلفن جهت تماس با خانواده منع کردند .
وحید حکانی همچنان ممنوع الملاقات و اجازه ملاقات هفتگی با خانواده اش را نیز ندارد.
نگرانی‌ها آنجاست که این زندانی مسیحی از نظر جسمانی وضعیت خوبی ندارد و به دلیل طولانی شدن اعتصاب غذا و سابقه بیماریهای گوارشی حال و روز وخیمی دارد . به گفته پزشک معالجش بیماری او مشکوک به سرطان معده است.
در روزهای اخیر این زندانی نوکیش مسیحی با وجود محدودیت‌ها به دلیل وخامت شرایط جسمی به بهداری زندان منتقل شد. از این رو ضعف جسمانی او  بیش از پیش نگران کننده شده است.
زندانی مسیحی وحید حکانی اعتصاب غدای خود را در اعتراض به حکم محکومیت خود و دوستانش آغاز کرد. وی از سوی دادگاه به اتهام ایمان به مسیحیت به همراه سه تن دیگر از ایمانداران به بیش از سه سال زندان محکوم شده است.
وحید حکانی پیش از این نیز به علت تشدید عارضه گوارشی و وخامت اوضاع جسمی در زندان عادل آباد، پس از پیگیری های انجام شده از سوی خانواده اش، موافقت شد که به شرط سپردن وثیقه به بیمارستان «فقیهی» شیراز منتقل شود و پس از آن نیز تحت عمل جراحی قرار گرفت.
وحید حکانی بهمراه همایون شکوهی ،مجتبی سیدعلاالدین حسین و محمدرضا پرتویی (كوروش) از جمله زندانیان مسیحی می‌باشند که در بند عبرت زندان عادل آباد شیراز دوران محکومیت شان را می گذرانند.
به طور مشخص فشار بر زندانیان سیاسی و عقیدتی در زندانهای جمهوری اسلامی تا جایی است که اعتصاب غذا آخرین راه حل آنها برای نشان دادن اعتراضاتشان است.
سعیدعابدینی، کشیش ایرانی- آمریکایی که در اوین زندانی است در هفته اول اسفند ۱۳۹۲ از زندان رجایی شهر به بیمارستانی خصوصی منتقل شد. عابدینی که از مهر ماه سال ۱۳۹۱ به اتهام «تشکیل کلیساهای خانگی به قصد برهم زدن امنیت عمومی» به هشت سال زندان محکوم شده بود نیز تا آنجا در اعتصاب غذا به سر برد که با فشارهای دیپلماتیک و سازمانهای حقوق بشری به بیمارستانی خارج از زندان منتقل شد.
منبع: محبت نیوز

روزنامه «ابتکار» توقیف شد


 روزنامهٔ «ابتکار» صبح امروز توسط دادسرای رسانه به اتهام «پخش شایعات و مطالب خلاف واقع و یا تحریف مطالب دیگران» توقیف شد.
محمدعلی وکیلی – مدیرمسوول این روزنامه – در گفت‌وگو با ایسنا با تأیید این خبر اظهار کرد: صبح امروز (شنبه، ششم اردیبهشت‌ماه) نامه‌ای از سوی دادسرای رسانه به‌دست من رسید که در آن، به استناد مادهٔ ۱۱ قانون مطبوعات، این روزنامه شامل حکم توقیف دانسته شده بود.
محمدعلی وکیلی، مدیرمسئول روزنامه ابتکار، امروز شنبه ۶ اردیبهشت به خبرگزاری ایرنا گفت: «در مراجعه‌ای که به شعبه دوم بازپرسی دادسرای فرهنگ و رسانه داشتم، علت توقیف روزنامه ابتکار درج خبری تحت عنوان «برکناری رئیس سازمان زندان‌ها» عنوان شده است.»
تغییر رئیس سازمان زندان‌ها کمتر از یک هفته پس از حمله ماموران به بند ۳۵۰ زندان اوین انجام گرفت و به همین دلیل این تصور پدید آمد که او به دلیل این حمله و پیامدهای آن از سمت خود برکنار شده است.

هشدار به معصومه دهقان از سوی ماموران وزارت اطلاعات


 بر اساس آخرین گزارشات دریافتی معصومه دهقان، همسر عبدالفتاح سلطانی نیز از سوی ماموران وزارت اطلاعات اخطار گرفته است.
 ساعاتی پیش ماموران امنیتی با مراجعه به منازل خانواده زندانیان سیاسی و یا از طریق تماس تلفنی با ایشان، در خصوص تجمع خانواده ها در مقابل دادستانی هشدار می دهند.
طبق این گزارش خانم معصومه دهقان، همسر عبدالفتاح سلطانی از وکلای برجسته دادگستری و فعال حقوق بشر از سوی ایشان مورد تهدید قرار گرفته است تا در تجمع مقابل ساختمان دادستانی شرکت نکنند.
ماموران وزارت اطلاعات در همین راستا با مراجعه به منزل دو تن از زندانیان سیاسی، سعید حائری و یاشار دارالشفاء اقدام به تهدید ایشان و بازداشت کاوه درالشفاء مبادرت کردند.
گفتنی است، معصومه دهقان، همسر عبدالفتاح سلطانی دارای یک سال حبس تعلیقی است.
منبع: هرانا

بازداشت و تهدید خانواده های زندانیان سیاسی کلید خورد


ساعاتی پیش ماموران وزارت اطلاعات با مراجعه به منازل خانواده‌های زندانیان سیاسی که در «پنج شنبه سیاه» مورد ضرب و شتم قرار گرفته‌اند، اقدام به تهدید و بازداشت برخی از ایشان نمود.
ماموران وزارت اطلاعات با مراجعه به منزل تعدادی از خانواده‌های حادثه دیده در «پنج شنبه سیاه» با تهدید ایشان از آن‌ها خواستند که فردا تجمعی مقابل دادستانی نداشته باشند.
این ماموران حداقل در یک مورد با مراجعه به منزل یاشار دارالشفا، زندانی سیاسی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین، برادر وی کاوه دارالشفاء را بازداشت کردند، خانواده سعید حائری از دیگر خانواده‌هایی بود که ساعاتی پیش مورد تهدید حضوری ماموران وزارت اطلاعات قرار گرفته‌اند.
مامورین وزارت اطلاعات هم چنین به صورت تلفنی خانواده داور حسینی وجدان، از دیگر زندانیان سیاسی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین را به صورت تلفنی تهدید کردند.
 گزارشگران هرانا

Friday, April 25, 2014

شاهين دادخواه از اوین: بند ٣۵٠، ریسمانی محکم برای تندروها نیست

1426715_608806175844942_84236483_n
دکتر شاهین دادخواه، دیپلمات ارشد و مشاور پيشين شوراى عالى امنيت ملى به رياست حسن روحانى که دوران حبس خود را در زندان اوین می گذراند، حمله به بند ٣۵٠ را مطالبه وقیحانه افراطیون از دولت، از طریق زندانیان می داند.
او که خود از قربانیان یورش به بند ٣۵٠ در “پنج شنبه سیاه” بود، در این مقاله در تحلیل چرایی این حمله، به سخنرانی حسن روحانی در سفر به سیستان بلوچستان و سخنرانی وی در  روز ارتش که با تشکر از عمل ارتش به وصيت نامه خمینی، و انتقاد از سپاه همراه بود، اشاره دارد.
متن کامل مقاله دکتر شاهین دادخواه که توسط “کمپین صلح فعالان در تبعید”، منتشر می شود، به شرح زیر است:
آنچه  در پنجشنبه ٢٨ فروردين ١٣۹٣ در بند ٣۵٠ زندان اوين رخ داد، تنها گوشه اى از ناکارآمدى هاى تحميل شده بر قوه قضاييه در سالهاى اخير، آن هم بر اثر سياسى کردن اين قوه و دور کردن آن از وظايف اصلى و محورى خود است و متاسفانه در اين مورد برخى غرايض مشخص هم وجود دارد و به بدتر شدن وضعيت دامن ميزند.
پرسشى که مطرح ميشود اين است که لباس شخصى هاى همراه سربازان که هل من مبارز سر داده، زندانيان را تحريک مى کردند، مگر آنها نبودند که بدون توجه به درخواست برخى افراد دلسوز، دستور ضرب وشتم زندانيان را مى دادند؟
چرا مسئولين رسمى از اين افراد ميترسيدند؟ ماموريت آنها چه بود؟ آيا مساله را بايد يک اتفاق ساده ديد؟ چرا اين اتفاق درست پس از سفر روحانى به سيستان و بلوچستان  وسخنرانى وى در روز ارتش رخ  ميدهد؟
آنهم در حالى که وى وى در سومين سفر استانى خود دو وعده داده است مبنى بر: ١- نيل به توافق جامع هسته اى طى شش ماه آينده ٢- حل وفصل مسايل قومى و مذهبى.
او همچنين در روز ارتش با تشکر از عمل ارتش به وصيت نامه امام  تلويحا از سپاه انتقاد کرد. براستى چه کسانى خود را مخاطب اين انتقاد ميدانستند که به سرعت واکنش نشان داده و  با ايما و اشاره دولت را تهديد کردند که حد و حدود خود را رعايت کند؟
پس پرسش اين است که اظهارات روحانى و اقدامات احتمالى وى منافع کدام گروهها را تهديد ميکند؟ چه کسى توافق بروکسل را با جمله معروف “در غلطان” داديم و آب نبات گرفتيم  توصيف کرده بود؟
در حاليکه در زندان اوين زندانيانى از طيفهاى مختلف وجود دارند، چرا صرفا از دو گروه عاملان جريان ٨٨ و سازمان مجاهدين خلق نام برده شد؟
چه کسانى از زنده نگهداشتن جريان ٨٨ در افکار عمومى سود  ميبرند و آن رابراى اجراى سناريوى خود ضرورى ميدانند؟ چه کسانى با پايان حصر آقاى موسوى و کروبى مخالف اند و در راه عملى شدن آن  سنگ اندازى مى کنند؟ مگر نه اين است که زندانيان سياسى وجه المصالحه گروههاى تندرو شده و آنها مى خواهند از اين طريق بين روحانى و اصلاح طلبان از يک سو و در داخل اصلاح طلبان از سوى ديگر شکاف ايجاد کندد؟
آنها چه چيزى از روحانى طلب ميکنند که وى حاضر به دادن آن نيست؟ مگر نه اين است که زنده نگهداشتن جريان ٨٨ باعث انحراف افکار عمومى از تخلفات عديده تندروهايى ميشود که امروز متاسفانه در قوه قضاييه هم نفوذ کرده اند؟
تخلفات شخصى برخى منسوبان نزديک مقامات ارشد قضايى در مورد زمين خوارى در ورامين  و دست داشتن در پرونده سه هزار ميليارد تومانى چيزى نيست که بتوان آن را ناديده گرفت.

Thursday, April 24, 2014

اطلاعیه ی گزارش‌گران بدون مرز پیرامون پنجشنبه ی سیاه اوین


گزارشگران بدون مرز خواهان آن شده است که احمد شهید گزارش‌گر ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل، اجازه یابد و به فوریت برای تحقیق و بررسی مستقل ماجرای حمله به زندانیان بند ۳۵۰ اوین، به ایران برود ...

تاریخ اول اردیبهشت، دست‌کم ١٢ زندانی بند ٣٥٠ در اعتراض به خشونت انجام شده در تاریخ ٢٨ فروردین دراین بند زندان اوین، دست به اعتصاب غذا زدند. روز دوم اردیبهشت ٢١ همبند دیگر آن‌ها و در ٤ اردیبهشت، ٦ زندانی عقیدتی در زندان رجایی شهر به اعتصاب کنندگان پیوستند. روز چهارشنبه ٤ اردی‌بهشت غلامحسین اسماعیلی رییس سازمان زندان‌ها و اقدامات تامینی، از سوی رئیس دستگاه قضایی از این سمت برکنار و به ریاست دادگستری تهران برگزیده شد. 

رضا معینی مسوول دفتر ایران و افغانستان سازمان در این باره اعلام کرد: « جمهوری اسلامی ایران رژیم مصونیت از مجازات است. تا امروز هیچ کدام از مسوولان نقض فاحش و نظام‌مند حقوق بشر در ایران محاکمه و مجازات نشده‌اند. این امر که رئیس سازمان زندان‌ها پس از این فاجعه به مسوولیت دیگر برگمارده شده، پیروزی برای خانواده‌های زندانیان عقیدتی و جامعه مدنی ایران است، اما ضروری است که همه حقیقت در باره علل و چگونگی این «عملیات بازرسی» و به شکل کلی در باره وضعیت زندانیان عقیدتی در بازداشتگاه‌های نظام روشن شود. 

در تاریخ اول اردی‌بهشت و در روز ملاقات بند ٣٥٠ خانواده‌های زندانیان با دیدن آثار کبودی و گاه شکستگی بر سر و صورت و بدن عزیزان خود، سرهای تراشیده برخی از زندانیان، منقلب و پریشان شدند. شهادت آن‌ها به شکل کامل خلاف گفته‌های مسئولان زندان و وزیر دادگستری دولت بود که ادعا کرده بودند «هیچگونه درگیری صورت نگرفت و فرد یا افرادی برخلاف شایعات مطرح شده مجروح و به بیمارستان منتقل نشد‌ه‌اند.»، «درگیری نبوده …. یکی دو نفر از زندانیان در این بازرسی دچار جراحت مختصری شدند.» شنبه۳۰ فروردین بیش از هفتاد زندانی بند ٣٥٠ با انتشار نامه‌ای روایت خود را از این اقدام غیر انسانی و غیر قانونی منتشر کردند. این زندانیان در تاریخ سوم اردیبهشت با انتشارتکمله بر شهادت خود اعلام جرم کرده و خواهان اقدام دستگاه قضایی در این باره شده‌اند. 

انتشار گسترده خبر و اعتراضات خانواده‌ها باعث شد تا برخی از زندانیان که به سلول‌های انفرادی انتقال داده شده بودند، به بند خود بازگردانند. با این حال بسیاری از زندانیان آسیب دیده از درمان محروم هستند. همسر یکی از این زندانیان به گزارش‌گران بدون مرز اعلام کرد « اوین را ابو غریب کردند و مسوولان زندان نمی‌خواهند اثری از جنایاتی که بر جای بماند.» 

در تاریخ دوم اردی‌بهشت در پی تجمع خانواده‌های زندانیان در برابر دفتر ریاست جمهوری، نمایندهای آن‌ها موفق شدند با یکی از مشاوران رئیس جمهور دیدار کنند. خواسته‌های این خانواده‌ها عبارت بود از « برکناری مصطفی پورمحمدی وزیر دادگستری به عنوان کسی که ناظر مستقیم این اتفاق بوده و به عنوان یکی از ارکان دولت آن را تکذیب کرده است،کمیته حقیقت یاب از سه قوه تشکیل شود و به اتفاقات رخ داده رسیدگی کنند، اگر این کمیته دریافت که اتفاقات واقعیت داشته، پزشک معتمدی از طرف خانواده‌ها به داخل زندان برود و زندانیان آسیب دیده را درمان کند،بازگرداندن زندانیان انفرادی ۲۴۰ به بند ۳۵۰، و دادن حقوق اولیه زندانیان مطابق با قوانین موجود. (حق ملاقات حضوری و حق مرخصی و حق تلفن که از سال ۸۹ از آن محروم هستند و حق رسیدگی پزشکی و...) در فردای این روز محمدباقر نوبخت سخنگوی دولت در یک نشست خبری، به خبرنگار ایسنا گفت: «تیمی از سوی دولت برای بررسی وقایع اخیر زندان اوین تشکیل شده است که پس از انجام بررسی‌های لازم، گزارش مربوطه را منتشر خواهیم کرد.» 

در شامگاه دوم اردیبهشت تلویریون دولتی جمهوری اسلامی مصاحبه‌ای را با غلامحسین اسماعیلی پخش کرد. در این مصاحبه که به گفته تهیه‌کنندگان آن، تصویرهایی از وسائل کشف شده از زندانیان از این میان تلفن‌های همراه، رادیوهای دست ساز و ام پی تری پلیر، به نمایش در‌آمد، به گفته رئیس سازمان زندان‌ها از این ابزار «برای ارتباط با رسانه‌های بیگانه و گزارش‌دهی از درون زندان» استفاده شده است. در این میان برخی از صحنه‌هایی که از بازرسی بند ٣٥٠ نیز نشان داده شد، تصاویری بودند که پیش از این و در سال گذشته نیز ازپرس تی وی، شبکه انگلیس جمهوری اسلامی پخش شده بودند. 

در تاریخ ۴ اردیبهشت، صادق املی لاریجانی رئیس دستگاه قضایی طی حکمی غلامحسین اسماعیلی را به سمت رئیس دادگستری تهران منسوب کرد. و اینگونه از ریاست سازمان زندان‌ها کنار نهاد. غلامحسین محسنی اژه‌ای دادستان کل کشور در این باره اعلام کرد: حضور اسماعیلی در ریاست دادگستری کل استان تهران یک ارتقا برای ایشان محسوب می‌شود. دادگستری استان تهران جای حساسی بوده و از چندی قبل رایزنی‌ها برای انتخاب رئیس آن آغاز شده بود که پس از مدتها تصمیم‌گیری از سوی رئیس قوه قضاییه انجام شد.» 

یادآوری 

در ساعت نه صبح ٢٨ فروردین عملیات بازرسی اتاق‌‌های زندانیان بند ٣٥٠ زندان اوین با حضور نزدیک به صد مامور پلیس با لباس ضد شورش، و پاسداران انقلاب اسلامی و ماموران وزارت اطلاعات با لباس شخصی آغاز شد. 

به گفته خانواده‌ها زندانیان اوین، برخی از زندانیان خواهان حضور در اتاق‌های خود به هنگام بازرسی برای حفاظت از وسائل خود بودند. پاسخ مسوولان به اعتراض این زندانیان، به بازرسی غیر معمول و همراه با شکستن و آسیب رساندن به وسائل زندانیان، اعمال خشونتی بی سابقه‌ی بود. بسیاری از زندانیان و در این میان برخی از روزنامه نگاران و وب‌نگاران زندانی از جمله محمد صدیق کبودوند،حسین رونقی ملکی،محمد داوری،سعید متین پور، سیامک قادری، سعید حایری یاشاردارالشفا، علی رضا رجایی و همچنین وکلای مدافع حقوق بشر عبدالفتاح سلطانی و هوتن دولتی فعال حقوق کارگران بهنام ابراهیم زاده و بیش از بیست زندانی عقیدتی دیگر به شکل وحشیانه مورد ضرب و شتم قرار گرفته و به سلول‌های انفرادی و در بند ٢٤٠ منتقل شدند. 

غلامحسین اسماعیلی رییس سازمان زندان‌ها و اقدامات تامینی، در گفتگو با خبرگزاری ایلنا خبرهای انتشار یافته در این باره را "دروغ و شایعه پراکنی سایت‌های معاند» اعلام کرد و آن‌ها را تکذیب کرده است.اما بنا بر اطلاعات گردآوری شده از سوی گزارش‌گران بدون مرز این حمله از سوی برخی از مسوولان دستگاه قضایی، اطلاعات سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات، هماهنگ و طرح ریزی شده است. حضور برخی از چهرهای این سه نهاد در کنار گارد ضد شورش در حمله به بند ٣٥٠ تصادف نبود. 

منبع: اخبار روز

Wednesday, April 23, 2014

دهن کجی به ملت و خانواده زندانیان سیاسی…..!!!

غلامحسین اسماعیلی در سال ۱۳۸۸ از سوی آیت‌الله صادق لاریجانی به سمت رئیس سازمان زندان‌ها منصوب شد..

غلامحسین اسماعیلی از ریاست سازمان زندان‌ها کنار رفت و به ریاست کل دادگستری استان تهران ترفیع یافت…

 کمتر از یک روز بعد از فیلم رسوای هشت و سی تلویزیون که اسماعیلی رئیس سابق زندان های کشور هر چه دروغ خواست در آن گفت، صادق لاریجانی وی را به سمت مهم تری یعنی رئیس کل دادگستری استان تهران منصوب کرد.
آملی لاریجانی رئیس قوه ی قضائیه، همزمان با ترفیع مقام اسماعیلی که خانواده های زندانیان سیاسی خواهان برکناری وی شده بودند، تاکید کرد که قوه ی قضائیه هیج مسامحه ای در برابر «فتنه گران» نخواهد کرد.
وی از برخورد قاطع دستگاه قضا با ایجاد هرگونه فضاسازی، نشر اکاذیب و اخلال در امنیت ملی با هدف احیای فتنه‌گری و فعال کردن فتنه‌گران در کشور خبر داد و گفت: دستگاه قضا از این پس در برخوردهای عادلانه خود با فضاسازی‌های فتنه‌گرانه هیچ‌گونه تسامحی به خرج نخواهد داد.
به گزارش خبرگزاری ها، صادق آملی لاریجانی صبح امروز در جلسه مسئولان عالی قضایی با اشاره به جریانات اخیر رسانه‌ای و به گفته ی او «هجمه‌هایی که علیه قوه قضاییه و نظام اسلامی به بهانه بازرسی زندان از سوی برخی رسانه‌های داخلی در همراهی با رسانه‌های خارجی صورت گرفته است» گفت: بازرسی‌های صورت گرفته در زندان اوین، وظیفه‌ای قانونی و عادی در سازمان زندانها بوده و حسب گزارش رئیس محترم سازمان هیچ خلافی صورت نگرفته است اما گویا جریان فتنه این حرکت کاملاً قانونی را بهانه‌ای برای میدان آمدن دوباره دیده و عده‌ای از درون کشور در هماهنگی و همراهی با دشمنان و معاندان خارجی در صدد زنده کردن جریان فتنه هستند.
آیت الله آملی لاریجانی با اشاره به اینکه «برخی‌ها علت تسامح نظام با فتنه‌گران را بد تلقی کرده اند و آن را به معنی انفعال دستگاه قضایی و امنیتی در مقابل خود برداشت کرده‌اند» تصریح کرد: به دادستان تهران و دادستان‌های سراسر کشور دستور اکید می‌دهم که با قاطعیت و رعایت ضوابط و مقررات قانونی در مقابل هرگونه فضاسازی، نشر اکاذیب و اخلال در امنیت ملی بایستند تا همگان بدانند که نظام اسلامی ایران نظامی نیست که به بهانه‌های واهی در مقابل فتنه‌گران و اخلال گران و حامیان آنان، به انفعال بیفتد و اگر تاکنون در مقابل آنان تسامحی از خود نشان داده از این پس هیچ‌گونه تسامحی نخواهد داشت.

دادستان تهران که از رئیس قوه قضائیه دستور گرفته است، با «قاطعیت» در مقابل «فتنه گران» بایستند از این کس همان آقای اسماعیلی خواهد بود که در زندان اوین دستور حمله به زندانیان را صادر کرد.
لاریجانی در حکمی که امروز صادر کرد غلامحسین اسماعیلی را از ریاست زندان ها برداشت و او را رئیس کل دادگستری استان تهران و رئیس شعبه ی اول دادگاه تجدیدنظر کرد.
لاریجانی همچنین اصغر جهانگیر را به ریاست سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور منصوب کرد. جهانگیر پیشتر رییس حفاظت اطلاعات و رییس دفتر بازرسی ویژه قوه قضاییه بوده است.

مادر داور حسینی‌وجدان نیز درحمایت از زندانیان اعتصاب غذا کرد


 مادر داور حسینی‌وجدان از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ در حمایت از زندانیان سیاسی اقدام به اعتصاب غذا کرد.
 مژگان مرادپور مادر داور حسینی وجدان، دانشجوی رشتهٔ مهندسی مواد دانشگاه صنعتی اصفهان و زندانی سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین و از جمله زندانیانی که مورد ضرب و شتم قرار گرفت؛ در حمایت از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ دست به اعتصاب غذا زد.
همسر سعید متن، همسر عبدالفتاح سلطانی و تعدادی دیگر از خانواده زندانیان سیاسی دست به اعتصاب غذا زده‌اند.
همچنین تعداد زیادی از مردم و فعالین سیاسی از جمله مادر مصطفی کریم بیگی (از جانباختگان وقایع ۶ دی) در همدردی با زندانیان سیاسی اقدام به تراشیدن موی سر خود کرده‍‌اند.
داور حسینی وجدان، اولین بار پس از حوادث ۶ دی ماه ۱۳۸۸ (عاشورا) بازداشت و به سه سال حبس تعلیقی محکوم شد.
وی ۱۴ آذرماه ۱۳۹۰ مجددا توسط نیروهای امنیتی در منزل شخصی‌اش با ضرب و شتم نیروهای امنیتی بازداشت و پس از تحمل دو ماه انفرادی در بند ۲۰۹ زندان اوین و پس از شش جلسه دادگاه در شعبهٔ ۱۵ دادگاه انقلاب تهران، به اتهام «اجتماع و تبانی» و «تبلیغ علیه نظام» به تحمل ۶ سال حبس تعزیری محکوم شد.
گفتنی ست که بخشی از ۶ سال حبس این دانشجوی دانشگاه صنعتی اصفهان در فروردین ماه سال جاری، مشمول تخفیف شده است.
مادر شهید مصطفی کریم‌بیگی
مادر شهید مصطفی کریم‌بیگی
خبرگزاری هرانا

صدور ۷۸ سال زندان برای ۲۰ شهروند بهایی


 دادگاهی در یزد برای ۲۰ شهروند بهایی مجموعا ۷۸ سال زندان صادر کرد.
 در تاریخ ۱۰ مرداد ماه ۱۳۹۰ ماموران وزارت اطلاعات به خانه تعدادی از شهروندان بهایی در شهرهای یزد، اصفهان، کرمان و اراک حمله کرده و تعداد ۱۷ نفر را بازداشت کردند.
پس از ۲ هفته ۳ شهروند بهایی دیگر در شهر یزد بازداشت شدند.
کلیه بازداشت شده‌ها پس از حدود یک ماه مجموعا با قید وثیقه ۱ میلیارد و دویست میلیون تومانی از زندان آزاد شدند.
پس از حدود یک سال حکم این افراد در شعبه ۱ دادگاه انقلاب یزد صادر و این ۲۰ شهروند بهایی مجموعا به ۷۸ سال زندان که ۵۸ سال آن تعزیری است محکوم شدند.
حکم فوق در تاریخ ۲۷ فروردین ماه سال جاری در شعبه تجدیدنظر استان به تایید رسید.
یک منبع مطلع که نخواست نامش فاش شود به گزارشگر هرانا گفت: «ماموران هنگام حمله به خانه شهروندان بهایی بسیار وحشیانه و بی‌ادبانه با ساکنین خانه برخورد کردند.»
وی در بخشی دیگر از صحبتهای خود بیان داشت: «متاسفانه زمانی که حکم تجدید نظر را به اطلاع محکومین رساندند نیز بابی‌ادبی تمام بود. این در صورتی است که تنها جرم آن‌ها این است که به امور داخلی هم کیشان خود رسیدگی کرده بودند.
اسامی این ۲۰ شهروند بهایی و میزان محکومیت ایشان:
صبا گلشن ۵ سال حکم تعزیری و ۱ سال تعلیقی
شهرام اشراقی، شهرام فلاح، نوید حقیقی، ایمان رشیدی و خسرو دهقانی؛ هرکدام ۴ سال تعزیری و ۱ سال تعلیقی
فریبرز باقی، ناطق نعیمی، فریبا اشتری، شبنم متحد، ویدا حقیقی؛ هرکدام ۳ سال تعزیری و ۱ سال تعلیقی
فرهناز میثاقیان، فرح باقی، اعظم مطهری، مهران اسلامی، سهراب نقی‌پور، آذر پورخرسند، نغمه فارابی، طاهر روحانی، ساسان حقیری؛ هرکدام ۲ سال تعزیری و ۱ سال تعلیقی.
خبرگزاری هرانا

ممانعت از آزادی حسین نورانی نژاد علی رغم تودیع وثیقه

مسئولان قضائی از آزادی حسین نورانی نژاد، از اعضای حزب مشارکت، علی رغم تودیع وثیقه خودداری می کنند.
سایت کلمه با اعلام این خبر افزوده است که علی رغم صدور قرار وثیقه سه میلیارد تومانی توسط بازپرس شعبه دو و تودیع آن، حسین نورانی نژاد همچنان در بازداشت به سر می برد.
آقای نورانی نژاد که دارای فرزندی چهارماهه است، صبح روز دوشنبه اول اردیبهشت در منزلش بازداشت شد.

 دانشجونیو

روایت زندانی بند ٣۵٠ دادستان دستورش را داده، به سر و صورتشان بزنيد

1907292_550321115086352_4192118022757375085_n
حدود يک هفته از يورش ماموران گارد ويژه به زندانيان بند ٣۵٠، که “پنج شنبه سياه” ناميده شد، گذشته و هر روز ابعاد جديدى از اين يورش توسط زندانيان افشا مى شود.
در حاليکه مسئولان زندان مجهز به همه پشتيبانى سايبرى جمهورى اسلامى ايران، به تکذيب يورش و حتى مظلوميت نيروى گارد زندان مى پردازند، گروهى از زندانيان اتاق ١ بند ٣۵٠، تاکيد دارند که طبق شرح زير، يورش از قبل برنامه ريزى شده بود. اين زندانيان شهادت داده اند  که خود شنيده اند حاج ناصر، افسر جانشين اوين، در دستور حمله به زندانيان، گفته است: “دادستان دستورش را داده، هر کسى مقاومت کرد به سر و صورتش بزنيد.”
متن کامل اين نامه که توسط “کمپين صلح فعالان در تبعيد” منتشر مى شود، به شرح زير است:
حدود ساعت ١٠.٣٠ صبح روز پنج شنبه مورخ ۹٣/١/٢٨، در حالى که زندانيان اتاق ١ سرگرم رسيدگى به کارهاى شخصى خود بودند، ناگهان ۵ نفر از ماموران لباس شخصى حفاظت اوين وارد اتاق شدند و اعلام بازرسى کردند. ما مطابق بازرسى گذشته در اعتراض به تخريب و سرقت اموال شخصى مان و از آنجا که از پيگيريهاى مکرر پاسخ دريافت نکرده بوديم، از خروج از اتاق خوددارى کرديم.
در اين هنگام چند تن از افراد اتاق با لحنى ملايم و منطقى براى ماموران علت عدم تمکين به ترک اتاق را شرح دادند. در واقع ما خواستار آن بوديم که با عدم اعتمادى که وجود دارد، و نيز با نبود اطمينان از سرنوشت اموال و لوازم شخصى مان در خلال بازرسى، اين بازرسى در حضور ما انجام گيرد.
پس از حدود يک ساعت گفتگو با ماموران بازرسى زندان، گويا بنا بر دستورى که از قبل به آنها داده شده بود، بى اعتنا به صحبتهاى ما، بر ترک تمامى افراد جز مسئول اتاق اصرار کردند.
در اين اثنا، قبادى رئيس حفاظت زندان اوين همراه با تعدادى ديگر با کفش وارد اتاق شد و همان اعتراض پيشين و شرح اقلام مفقودى در بازرسى هاى گذشته از طرف غلامرضا خسروى، مسئول اتاق به وى توضيح داده شد.
قبادى بى تفاوت نسبت به گفته هاى خسروى، چند مرتبه اخطار به برخورد کرد تا اينکه حدود ساعت ١٢ ظهر به شکل بهت آورى دستور ورود گارد به اتاق را صادر کرد.
ما در زير باتوم هاى حدود ١۵ نفر گارد و با ضرب و شتم و فحاشى بى سابقه وحشيانه اى به بيرون اتاق کشيده شديم. قرآنى که در دست غلامرضا خسروى بود در زير پاى سربازان چندبار لگد مال شد اما آنان بى توجه به اين موضوع تنها دستور قبادى را که ناظر بر اين اقدام بود را پيش مى بردند.
در راهروى منتهى به درب خروج بند، تک تک ما به زور، دستبند و چشم بند زدند و با ضربات بى امان باتوم به سر و صورت و بدن هايمان، ما را به بيرون بند منتقل کردند.
صداى حاج ناصر، افسر جانشين و معروف اوين را شنيدم که به سربازان مى گفت: “دادستان دستورش را داده، هر کسى مقاومت کرد به سر و صورتش بزنيد.”
من از زير چشم بند توانستم رشيدى، رئيس زندان اوين و مومنى معاون او را ببينم.
در طول پله ها که بالا مى رفتيم، صداى ديگر هم بنديان را که بيرون بودند، مى شنيديم که پشت درهاى هواخورى زندان که توسط نيروهاى زندان بسته شده بود، تجمع کرده و شعار “مرگ بر ديکتاتور” سر مى دادند.
نمى دانستيم کجا قرار است ما را ببرند تا اينکه در راهروى افسرنگهبانى، صداى برخى از دوستان از اتاق ٣ را شنيديم و متعجب شديم که چطور دارند آنها را هم منتقل مى کنند. موضوع اين بود که بعد از امتناع افراد اتاق ٣ از ترک اتاق، ماموران زندان بازرسى کامل در حضور آنها انجام دادند و کار که تمام شده بود در لحظه آخر قبادى دستور حمله گارد به آن اتاق را صادر کرده بود.
ما را سوار مينى بوس کردند و با دستور قبادى و مومنى، با ضربات پى در پى باتوم و هتک حرمت و الفاظ رکيک، تحت فشار قرار دادند. بعد معلوم شد که قرار است به انفرادى ٢۴٠ منتقل شويم. در افسر نگهبانى ٢۴٠ ما را روى زمين خواباندند و سرهايمان را تراشيدند و با کتک و فحاشى به داخل سلول انداختند.
تا نيم ساعت با دستبند و چشم بند در داخل سلول بودم، در حالى که هيچ حدسى در مورد آنچه برايم قرار است اتفاق بيفتد، نمى دادم.
چند لحظه بعد مومنى وارد سلولم شد و چشم بند و دستبندم را باز کرد و به من گفت: “حالا ديگر سرباز را مى زنى…” و بعد با خنده اى هيستريک آنجا را ترک گفت.
همه بند شاهدند که اتاق ١ و ٣ هيچگونه بى احترامى و بى حرمتى به مسئولان زندان نکردند و اين آنان بودند که با گارد و باتوم وحشيانه هجوم آوردند و همه چيز را نابود کردند و بر صورت و سر و بدن هايمان زده و فحاشى کردند.
فعالان در تبعيد

نهمین روز اعتصاب آیت مهربیگلو در اعتراض به تهدید خانواده زندانیان سیاسی

Untitled
چهارشنبه ٣ ارديبهشت ١٣۹٣، نهمين روز اعتصاب غذاى آيت مهر بيگلو از فعالان سياسى آذربايجان، در بى تفاوتى مطلق مسئولان زندان تبريز سپرى شد.
بنا بر اطلاع “کمپين صلح فعالان در تبعيد”، آيت مهر بيگلو زندانى محبوس در زندان مرکزى تبريز که از روز ٢۶ فروردين در اعتراض  به تهديد اعضاى خانواده‌هاى زندانيان سياسى، عدم موافقت با انتقال زندانيان سياسى به شهر محل سکونت‌شان و نيز عدم اعطاى مرخصى به زندانيان سياسى، دست به اعتصاب غذا زده است.
منابع محلى به خبرنگار اين کمپين گزارش داده اند که در ماههاى گذشته خانواده زندانيان تبريز، به دفعات به وزارت اطلاعات احضار و بازجويى شده اند.
آيت مهربيگلو که در بند مالى زندان مرکزى تبريز محبوس است از بيمارى مزمن معده رنج مي‌برد و اعتصاب غذا موجب ضعف جسمانى وى در زندان شده است اما تا اين لحظه مسئولان زندان تبريز کمترين  توجهى به اين اعتصاب غذا نداشته اند.
آيت مهرعلي‌بيگلو عضو کميته مرکزى حزب يئنى گاموح است که از بهمن ۹١ در حبس بسر ميبرد. وى به همراه لطيف حسنى، محمود فضلى، بهبود قليزاده و شهرام رادمهر، ديگر اعضاى کادر رهبرى اين حزب، از ديماه سال ۹١ در شهرهاى مختلف بازداشت و به بازداشتگاه اداره اطلاعات تبريز منتقل شدند.
آنها پس از اتمام بازجويى هاى طولانى به زندان تبريز منتقل شدند. سپس در تاريخ ١۵ ارديبهشت ۹٣ پورباقر قاضى شعبه سوم دادگاه انقلاب تبريز ايشان را به اتهام تشکيل گروه غير قانونى، و تبليغ عليه نظام جمهورى اسلامى ايران به ۹ سال حبس تعزيرى محکوم کرد.
احکام صادره در دادگاه بدوى، با اعتراض وکلاى پرونده به دادگاه تجديد نظر ارسال شد که شعبه ۶ دادگاه تجديد نظر در تبريز به رياست قاضى ايمانى در تاريخ ٢۶ خرداد ۹٢، حکم ۹ سال حبس هر يک از ۵ اعضاى کميته مرکزى تشکيلات يئنى گاموح را عينا تاييد کرد.
آيت مهر على بيگلو دانش آموخته رشته مديريت است. وى متاهل داراى يک فرزند خردسال و ساکن شهرستان صوفيان در آذربايجان شرقى است.
فعالان در تبعيد

Tuesday, April 22, 2014

خون را به خون نشویید


جوانی ۲۷ ساله, هنرمند و زاده ی مادری هنرمند, هفت سال است در انتظار چوبه ی دار روز شماری می کند. 
ریحانه ی جباری به موجب حکم دادگاه و به تشخیص ٨ شهروند ایرانی که قاضی نامیده می شوند, "قاتل" شناخته شده است. هیچکس از آنچه بواقع میان دو یا سه تنی که در رخداد خونبار قتل مرتضی سربندی گذشته است, اطلاع دقیقی ندارد, اما همه احساس دردناک خانواده ی مقتول را پس از مرگ عزیزشان به خوبی در می یابند. ما اصرار آنان را به اجرای حکم اعدام بر مبنای رسوم جاری در کشورمان طبیعی می دانیم. ما همین قدر آگاهیم که ریحانه چه روزگار دشواری را می گذراند. ما در می یابیم که انسان های عادی به طور معمول در شرایط نامتعارف ممکن است به اقدامی از این گونه دست یازند, هرچند بر این باوریم آنانی که دست زدن به این گونه جنایت ها روند زندگی روز مره شان را تشکیل می دهد نیز زاده ی شرایط تحمیل شده بر زندگیشان اند, و پیش از شروع دادخواهی و قصاصشان باید شرایطی را که به این جنایت ها وادارشان می کند دگرگون کرد؛ زیرا هیچکس جانی بالفطره نیست و هرکس در این راه تابع شرایط زندگی خویش است. معهذا ما تعجب خود را از اینکه قوانین ایران و به تبع آن قضات دادگاهها بین شخصی که در اثر اضطرار یا بی اطلاعی در یک لحظه تصمیم نادرست می گیرد وآن کس که با قصد قبلی و به طور مکرر دست به ارتکاب جرم می زند تفاوت معنی داری قائل نیستند, اعلام می داریم. 
اکنون, اما سرنوشت ریحانه به دست خانواده ی مرتضی سربندی سپرده شده است. باری سنگین بر دوش خانواده ای داغدیده نهاده شده است که ما انتظار داریم همگان شرایط دشوارشان را دریابند؛ فرزندانی که پدرشان را از دست داده اند و مادری که فرزندش را. 
اکنون پس از هفت سال در آستانه ی اجرای حکم اعدام ریحانه ی جباری قرار داریم و امروز و فرداست که او را چشم بسته به پای چوبه ی دار بکشانند. بسیاری از روشنفکران, هنرمندان, کارگران و بازیگران سینما, نویسندگان و... تاکنون با تشکیل گردهم آیی ها و در تماس با خانواده ی مرتضی سربندی, خواهان بخشودگی ریحانه ی جباری شده اند. این تماس های گسترده تاکنون موجب به تعویق افتادن اجرای حکم او شده است؛ اما او را از چوبه ی دار دور نکرده است؛ و این تعویق اجرای حکم اعدام نیز شاید نمایشگر بیداری وجدان بشری خانواده ی مقتول بوده باشد؛ و امید ما این است که چنین نیز بوده باشد. 
ما در فرصتی که پدید آمده است از خانواده ی مرتضی سربندی می خواهیم که با اقدامی انسانی, ریحانه را که مرگ و زندگیش را به تصمیم آنان وابسته است, به زندگی باز گردانند؛ با این اقدام انسانی خویش در جبران نواقص قانون گامی بلند بردارند و با این بخشایش همه ی فعالان فرهیخته و انسان دوستان خواهان بخشایش را مرهون همت خویش سازند. آنان بی گمان لذت این اقدام انسانی خود را خواهند چشید و در معرض ستایش و تحسین انبوه هموطنانی که خواهان این اقدام دشوار اما ممکن شده اند, قرار خواهند گرفت. 

سیمین بهبهانی، جعفر پناهی، علی رضا جباری، فریبرز رئیس دانا، نسرین ستوده، 
اسماعیل مفتی زاده، محمد ملکی، نرگس محمدی، محمد نوری زاد.  

پنج عضو خانواده زندانیان محکوم به اعدام شهر شوش نیز به حبس محکوم شدند

shoo
دادگاه انقلاب اهواز طی حکمی پنج نفر از اعضای خانواده سه زندانی محکوم به اعدام شهر شوش را هر کدام به شش ماه حبس محکوم کرد.
 دادگاه انقلاب اهواز، حبیب سیلاهوه، حبیب چایان، حسین چبیشاط،  کریم چایان، صلاح الدین چبیشاط (فرزند علی چه بیشاط که به اعدام محکوم شد)، را به شش ماه حبس محکوم کرد.
طبق گزارش فعالان حقوق بشر اهواز، این پنج نفر پیشتر نیز در نوامبر سال ٢٠١٢، به همراه علی چبیشاط، سلمان چایان و سید خالد موسوی، طی هجوم نیروهای اطلاعاتی به روستای ”خلف کعب مسلم” از توابع شوش دستگیر شده و چندین ماه در بازداشتگاه اداره اطلاعات به شدت شکنجه شدند .
گفتنی است پیشتر علی چبیشاط، سید خالد موسوی و سلمان چایانی به اتهام اقدام علیه امنیت ملی در شعبه ۴ دادگاه انقلاب اهواز محاکمه شدند. سید خالد موسوی و علی چبیشاط به اعدام و سلمان چایانی به ٢۵ سال حبس و تبعید در یزد محکوم شدند.
علی چبیشاط و سید خالد موسوی، از ١٨مارس ٢٠١۴ توسط ماموران وزارت اطلاعات از زندان فجر دزفول به مکانی نامعلوم انتقال داده شده اند. خانواده های آنها با مراجعه به دادگاه و ستاد خبری تاکنون خبر دقیقی از آنها دریافت نکردند اما گفته می شود جهت یک سری بازجویی های تکمیلی آنها را منتقل نمودند.
علی رغم شکنجه شدید پنج شهروند یاد شده در بازداشتگاه اطلاعات اما نيروهاي اطلاعات نتوانستند اتهامی را بر علیه آنها ثابت نمایند.
كريم دحيمي فعال حقوق بشر
کمپین صلح فعالان در تبعید

خانواده ها خواهان برکناری وزیر دادگستری و رئیس سازمان زندان ها شدند


 خانواده های زندانیان سیاسی روز سه شنبه در برابر دفتر ریاست جمهوری تجمع و نسبت به ضرب و شتم زندانیان سیاسی در زندان اوین و عدم پاسخگویی مسئولین اعتراض کردند. این تجمع با شعارهایی همراه بود. آزادی زندانیان سیاسی، استعفای وزیر دادگستری و اسماعیلی رئیس سازمان زندان ها، از جمله درخواست هایی بود که در شعارهای خانواده ها مطرح می شد.
بنابر گزارش هایی که در شبکه های اجتماعی منتشر شده است، تجمع کنندگان چهار نماینده را به نهاد ریاست جمهوری فرستادند و با یکی از مسئولین این نهاد دیدار کردند. در این دیدار خواسته های خانواده ها در پنج ماده به مسئولان اعلام شد. 
برکناری مصطفی پورمحمدی وزیر دادگستری، تشکیل کمیته حقیقت یاب از سه قوه، انتقال زندانیان سیاسی بند ۲۴۰ به بند ٣۵۰، درمان زندانیان سیاسی نزد پزشک معتمد خانواده ها و اعطای حقوق اولیه زندانیان شامل مرخصی، تلفن، پزشک و غذای خوب از جمله خواسته های خانواده ها بوده است.
بنابر گزارش ها در جریان این تجمع سه تن از حاضران به نام های ندا صبوری، میلاد پورعیسی و سهراب صالحین، توسط ماموران امنیتی دستگیر شدند. 
بنابر برخی گزارش ها دو نفر از بازداشت شدگان روز سه شنبه آزاد شده اند.

در همین حال گزارش شده است خانواده‌هایی که روز سه‌شنبه دوم اردیبهشت برای پی گیری ضرب و شتم بستگان زندانی خود تجمع کرده اند، قصد دارند از روز چهارشنبه تا زمان انجام پیگیری‌های لازم در مورد ضرب و شتم زندانیان این بند، "روزه سیاسی" خواهند گرفت. 
مژگان مرادپور، مادر داور حسینی از زندانیان بند ۳۵۰، بعد از ظهر امروز در گفت و گو با بی‌بی‌سی فارسی گفت: "حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰ نفر از اعضای خانواده زندانیان در مقابل ریاست جمهوری هستیم و درخواستمان را نوشته و امضا کرده‌‌ایم و می‌خواهیم نماینده‌ها را به داخل بفرستیم."
خانم مرادپور با اشاره به اینکه هنوز هیچ مقامی به این خانواده‌ها پاسخ نداده است، گفت: "به ما گفتند باید نامه را بخوانند، کارهای اداری بشود، تا بتوانیم وقت ملاقات بگیریم. به ما گفتند ساکت بنشینید و شعار ندهید، ما پلاکاردها و عکس ها در دستمان است."
مادر آقای حسینی با اشاره به اینکه مقامات "همچنان در حال تکذیب هستند" گفت: "من فکر می‌کنم، منتظرند شکستگی و کبودی آنها [زندانیان بند ۳۵۰] خوب شود، آن وقت دو نفر را بفرستند و بگویند همه چیز آرام است."
به گفته خانم حسینی زندانیان بند ۳۵۰ در اعتراض به این وضعیت در "اعتصابند و منتظر پاسخ قانع کننده هستند."
یک عضو خانواده شجاعی، از دیگر خانواده‌هایی که امروز مقابل ریاست جمهوری تجمع کردند، با اشاره به ملاقات دیروز با برادرش گفت: "خواهرم دیروز توانست برای چند لحظه برادرم را ببیند، او گفت بدن برادرم کبود بود و نای ایستادن نداشت."
پس از درگیری روز پنج‌شنبه، ماموران زندان موهای برخی زندانیان را تراشیده اند. به گفته خانواده‌ها شماری از دیگر زندانیان نیز برای اعتراض به این مساله و همراهی با این عده موی خود را تراشیده‌اند.


اعزام اورژانسی زندانی مسیحی «فرشید فتحی» به بیمارستان طالقانی


.
زندانی مسیحی کشیش «فرشید فتحی» محبوس در بند 350 زندان اوین که در تهاجم خونین روز پنج شنبه دچار شکستی انگشت پا شده بود صبح امروز -یکشنبه- به بیمارستان طالقانی اعزام شد.
به گزارش « محبت نیوز»، در صبح روز پنجشنبه ۲۸ فروردین تعدادی از ماموران سپاه و اطلاعات با هجوم به بند ۳۵۰ اوین که ویژه زندانیان سیاسی و عقیدتی  است، ده‌ها تن از زندانیان را مورد ضرب و شتم قرار داده‌اند.که در پی آن، شماری از آنها دچار جراحت شده و به مراکز درمانی بیرون از زندان منتقل شده‌اند.
بر اساس گزارش دریافتی کشیش « فرشید فتحی» که به شهادت هم‌بندان‌شان بر اثر ضرب و شتم ماموران امنیتی و زندانبانان، با مصدومیت و جراحات متعدد همراه بود صبح روز یکشنبه 31 فروردین ماه به دلیل شکستی انگشت پا و محدودیت حرکت در مفاصل این ناحیه به بیمارستان طالقانی تهران اعزام شد.
پزشکان متخصص در بیمارستان طالقانی پس از معاینه و انجام رادیولوژی تشخیص دادند وی از ناحیه پا دچار شکستگی شده است و به همین دلیل پای وی را آتل بندی کرده اند و اعلام کرده پس از چند هفته احتمالن باید پای وی نیاز به عمل جراحی داشته باشد.
پیش از این ۷۴ زندانی سیاسی و عقیدتی در شهادت نامه ی خود با ارائه ی شرح آنچه ۲۸ فروردین در زندان اوین گذشت تصریح کرده بودند که کشیش زندانی «فرشید فتحی» دچار کوفتگی و تورم در انگشت شست پای چپ و محدودیت حرکت در مفاصل این ناحیه شده است.
زندانی مسیحی در بند « فرشید فتحی » متولد ۱۳۵۸ ( ۱۹۷۹میلادی) در آستانه سال نو میلادی (۲۶ دسامبر ۲۰۱۰) برابر با ۵ دی ماه ۱۳۸۹ توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت شد. وی در دادگاه انقلاب اسلامی توسط قاضی صلواتی به اتهام « بر عهده داشتن سمت مسئول ارشد سازمان های خارجی در ایران و تهیه وجه مالی برای این سازمان ها» به شش سال زندان محکوم شد. اتهامی که همانند دیگر پرونده های مسیحیان با زبان سیاسی بیان شده است .
-  نگرانی و هشدار عفو بین الملل
اعزام زندانیان آسیب دیده به درمانگاه و یا بیمارستانها در حالی انجام می گیرد که اسماعیلی رییس سازمان زندان ها، درگیری در بند ۳۵۰ و ضرب و شتم زندانیان را تکذیب کرده بود. وی به خبرگزاری ایلنا گفته است هیچ درگیری و ضرب و شتمی در بند ۳۵۰ زندان رخ نداده است.
همچنین سازمان عفو بین‌الملل در پی انتشار گزارش‌هایی در مورد «ضرب‌وشتم» زندانیان بند ۳۵۰ زندان اوین، جایی که گروهی از زندانیان سیاسی و عقیدتی ایران نگهداری می‌شوند، با ابراز نگرانی در مورد خطری که آنها را تهدید می‌کند، هشدار داده است.
عفو بین‌الملل می‌گوید گزارش‌ها در مورد حمله زندانبانان به بند ۳۵۰، سبب شده است که در مورد امنیت زندانیان ترس و نگرانی به وجود بیاید.
خبرهای منتشره در رسانه ها، ماموران مهاجم به بند ۳۵۰ زندان اوین را «عوامل اطلاعات سپاه، وزارت اطلاعات و بیش از یکصدنفر از سربازان گارد سازمان زندان‌ها» معرفی کرده و نوشته است که «تهاجم روز پنجشنبه در پی اعتراض و مقاومت زندانیان در برابر برنامه خشن بازرسی به وقوع پیوست و بیش از پنج ساعت به طول انجامید. ماموران از کلیه عملیات خود فیلم و عکس تهیه کرده‌اند».

بازداشت یک دانشجو هنگام بازگشت به ایران

وی که در کشور اوکراین مشغول به تحصیل بود به منظور دیدار با خانواده اش عازم ایران شده بود در فرودگاه دستگیر شد.

به گزارش « محبت نیوز» بنابه گزارشات رسیده به «فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران»، یک دانشجوی ایرانی که برای دیدار با خانواده اش از خارج از کشور به ایران بازگشته بود، بازداشت شده است.
"معاد رحیمی" که در کشور اوکراین مشغول به تحصیل بود به منظور دیدار با خانواده اش در ایران عازم ایران شده بود که توسط بازجویان وزارت اطلاعات در فرودگاه دستگیر و به سلولهای انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین شکنجه گاه وزارت اطلاعات منتقل گردید
.این دانشجو به مدت ۲۰ روز در سلولهای انفرادی بند ۲۰۹ اوین تحت بازجویی و شکنجه های جسمی و روحی بازجویان وزارت اطلاعات قرار داشت.
دانشجوی نامبرده پس از ۲۰ روز با وثیقه سنگین آزاد می گردد و به محل سکونت خویش به جزیره قشم مراجعت می نماید که پس از چند روز مجددن توسط مامورین وزارت اطلاعات دستگیر و به زندان حرور قشم منتقل می شود.
دانشجوی زندانی معاد رحیمی نزدیک به ۲۸ روز است که در زندان حرور قشم در بلاتکلیفی بسر می برد . برخورد زندانبانان با این دانشجوی زندانی بسیار زننده و غیر انسانی است.

کشیش سعید عابدینی و امیر حکمتی در روزنامه های امریکا

.
سعید عابدینی، کشیش آمریکائی ایرانی تبار که در ایران زندانی است، بمناسبت عید پاک پیامی به همه مسیحیان جهان فرستاده است
به گزارش « محبت نیوز»، بنوشته روزنامه واشنگتن پست، سعید عابدینی، کشیش آمریکائی ایرانی تبار که در ایران زندانی است، بمناسبت عید پاک پیامی به همه مسیحیان جهان فرستاده است که در آن اشاره دارد به اینکه ما همه خواهان یک ازدواج موفق، شغل، تحصیلات و زندگی خانوادگی خوب هستیم، اما یک زندگی شکوهمند در کنار عیسی مسیح فقط با یک مرگ دردناک با وی امکان پذیرست. یعنی باید ابتدا هوسها را در خود نابود سازیم.
سعید عابدینی در مهر ماه سال ۱۳۹۱ در ایران بازداشت و در بهمن ماه همان سال به هشت سال زندان محکوم شد. اتهام او «تشکیل کلیساهای خانگی به قصد بر هم زدم امنیت عمومی» عنوان شده است.
به گفته همسر آقای عابدینی، او در سال ۲۰۰۹ میلادی بازداشت شده و در نهایت به شرط عدم دخالت در فعالیت‌های دینی مخفی در ایران آزاد شد. همسر آقای عابدینی می‌گوید طی این زمان چندین بار به ایران بازگشته و «هرگز از توافق خود تخطی نکرده بود».
رئیس‌جمهوری آمریکا نیز برای نخستین بار در یک سخنرانی عمومی در 17 بهمن ماه سال گذشته در مراسم سالیانه ایی که که نخستین پنج شنبه ماه فوریه برگزاری می شود از مقام‌های ایران خواست تا سعید عابدینی، کشیش ایرانی-آمریکایی زندانی در ایران را آزاد کنند.
به نقل از رادیو صدای امریکا و بنوشته روزنامه نیویورک تایمز، امیر حکمتی، شهروند ایرانی آمریکایی ایرانی تبار که به اتهام جاسوسی برای ایالات متحده به ده سال حبس در ایران محکوم شده است، در نامه ای خطاب به محمد جواد ظریف خواهان آزادی خود شد.
آقای حکمتی از طریق محمود علیزاده طباطبائی، وکیل تازه اش از محاکمه و محکومیت خود اطلاع یافته است. آقای طباطبائی دارای ارتباط نزدیک با چهره های متنفذ سیاسی در ایران است و پس از قبول پرونده آقای حکمتی از محکومیت او با خبر شد.
آقای حکمتی در نامه خود به وزیر امور خارجه ایران، با رد همه اتهام های وارد شده، از آقای ظریف خواسته است تا با بررسی واقعیات پرونده اش نسبت به آزادی او اقدام کند.
در نامه، آقای حکمتی محکومیت خود را «نتیجه سوءتفاهمات سیاسی بین ایران و آمریکا می داند.»
امیر میرزایی حکمتی پس از نخستین سفر به ایران در تابستان ۱۳۹۰ به منظور دیدار با بستگان، دستگیر و از سوی دولت ایران به جاسوسی و همکاری با آمریکا متهم شد.
دادگاه انقلاب آقای حکمتی را در ابتدا به اعدام محکوم کرد ولی این حکم در ماه مارس ۲۰۱۲ با رأی دیوانعالی کشور لغو شد و حدود چهار ماه پیش پرونده به دادگاه تجدید نظر ارسال شد که در آنجا بدون اطلاع و حضور آقای حکمتی به ده سال زندان محکوم شد.
آقای حکمتی که زمانی در استخدام نیروهای مسلح آمریکا بود، در زمان دیدار از ایران دیگر در خدمت ارتش آمریکا نبود.
معلوم نیست که آیا آقای ظریف نامه را دیده و اصولن چگونه این نامه از زندان به بیرون ارسال شد.
خبر نامه حکمتی به ظریف روز جمعه از سوی وبسایت ایران وایر پخش شد.
در نامه حکمتی از تلاش وکیلش برای کاربرد استراتژیهای دیگری چون بیماری پدر امیر نیز سخن به میان آمده است.
امیر میرزایی حکمتی با تاکید بر بی گناه بودن خود، بیان وضعیت بیماری پدرش، ابراز احترام به مردم ایران، ابراز تأسف عمیق برای ایرانیانی که در آمریکا زندانی هستند، از آقای ظریف خواست از دولت بخواهد برای آزادی شفقت آمیز او اقدام کند تا برای آخرین بار بتواند پدرش را ببیند.
گفتنی است که در مراحل دادرسی هرگز به آقای حکمتی اتهام جاسوسی به او برایش تفهیم نشده است، اما بسیاری در ایران باور دارند که خدمت او در نیروهای مسلح آمریکا در این اتهامات نقش داشته است.