رومینا اشرفی، ۱۴ ساله، روز جمعه اول خرداد ماه در یکی از
روستاهای شهرستان تالش در استان گیلان با داس و به دست پدرش کشته شده بود !!
سمیه فتحی، زن ۱۸ سالهای در کرمانشاه به دست برادر، پدر
و دیگر اعضای خانوادەاش بە قتل رسیدە است!!
فاطمه برحی، ۱۹ ساله نیز با ضربات چاقوی حبیب برحی، همسر و
پسر عمویش، در آبادان کشته شد!!
ریحانه عامری، ۲۲ ساله، در شهر کرمان و به دست پدرش در
شامگاه دوشنبه ۲۶ خرداد کشته شد!!
کشته شدن با گلوله، خفه
شدن، ضرب و شتم مرگآور و تکه تکه شدن با چاقو …. اینها معمولترین روشهایی است
که زنان قربانی قتلهای ناموسی با آنها کشته میشوند. البته معمولترین روش در ایران
و بسیاری دیگر از کشورها اسلامی همچنان بریده شدن سر است: تجربهای دهشتناک و قتل
و قتل و قتل هایی دیگر که
نمونه ایی از قتلهای ناموسی در ایران میباشند.
با یک کار مطالعهی در جوامع
اسلامی که به صورت سنتی یک جامعه مردسالار می باشد. مشاهده مینمایم که قتل های
ناموسی پس از فتح ایران به دست اسلام رواج پیدا کرده . که با توهماتی همچون پاسداری
از آبرو و شرف خانواده، جلوگیری از لکهدار شدن عفت خانواده، نمایش غیرت و مردانگی،
حفاظت از ناموس و بازگرداندن آبروی رفته ….اینها تنها بخش کوچکی از دلایلی است که
عموما از سوی خشونتگران ناموسی به عنوان انگیزه اِعمال خشونت اعلام میشود. خشونتی
که به اعتقاد این افراد کوتوله مذهبی ، «حق آنان در پاسداری از شرافتشان» بوده و
در واقع این خشونت دیده است که سبب اِعمال آن را فراهم آورده است.اعتقادی که پایه
و اساس آن بر تفکر «ناموسپرستی و غیرت و شریعت اسلامی» استوار بوده و هدف از آن
بر خلاف آنچه که ادعا میشود در حقیقت نه حفاظت از یک انسان نیازمند به کمک، بلکه
حفاظت از مفهومی است که اساسا زنان را به جز در ملکیت مردانشان (پدر، برادر، شوهر
و حتی پسر) ندیده و از این رو هر گونه تلاش آنان برای گذران یک زندگی مستقل و به
دور از قیم، به شدت سرکوب میشود.
نگرشی که در آن طیف
گستردهای از اقدامات از جمله عدم رعایت حجاب مورد دلخواه مرد خشونتگر، نشست و
برخاست با مردان دیگر، صحبت و خندیدن با آنها، داشتن روابط جنسی خارج از ازدواج،
از دست دادن پرده بکارت، داشتن دوست پسر، استفاده از شبکههای اجتماعی و فعال بودن
در آنها، خروج بدون اجازه از خانه و در مواردی حتی صحبت تلفنی با مردان دیگر به
راحتی میتواند مجوزی برای اِعمال خشونت به حق از سوی خشونتگر محسوب شود.
اسلام برای "پدری که
مرتکب چنین جنایتی شده" تخفیف در نظر گرفته است، به همین دلیل اعدام پدران که
مرتکب قتل های ناموسی شده اند "برخلاف قوانین اسلام است".تاکنون مسئولان
حکومتی، مخالفت با اعدام و قصاص را مخالفت با "نص صریح قرآن کریم"
خواندهاند و با منتقدان به شکلهای گوناگون مقابله کردهاند.صادق لاریجانی، رییس
پیشین دستگاه قضایی، مخالفت با این "احکام الهی" را "تهاجم به جهان
اسلام" و "یکی از راههای نفوذِ" غربگرایان خوانده بود.گفته میشود
که آیتالله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی اعضای جبهه ملی ایران را به دلیل
مخالفتشان با قصاص مرتد اعلام کرده بود.
نتیجه ای که می خواهم از
این مقاله بگیرم این است:
که تلاش کنشگران اجتماعی
و فعالان حقوق زنان و فعالین حقوق بشر برای حمایت از قربانیان خشونت و روشنگری در
مورد قتلهای ناموسی کافی نیست. بطن جامعه نیازمند آموزش از طریق نهادهای حکومتی
است، نهادهای که میتوانند تغییر ایجاد کنند، نهادهایی فرهنگ سازی میکنند مثل
رادیو و تلویون ملی که در اختیار حکومت است و نسبت به کنشگران و فعالان حقوق زن،
مسئولیت بیشتری دارد. اما متاسفانه این نهاد های حکومتی همچون (( شورای نگهبان
اسلامی )) (( مجلس اسلامی )) (( مجمع تشخیص مصلحت اسلامی)) (( صدا و سیما رژیم
اسلامی )) من متأسفم که روی هر چه دست میگذاریم باز هم برمیگردیم به حکومت
اسلامی که قوانینش برگرفته از شریعت اسلامی میباشد که هیچ گونه تغییر و تحولی به
وجود نمی آورد.
حسام عطارزاده