Hesam Attarzadeh

Friday, May 23, 2014

اخبار جامعه بهایی در اردیبهشت ماه ۱۳۹۳

 طی اردیبهشت ماه سال جاری ۵۸ سال زندان برای ۲۰ شهروند بهایی صادر شد و همچنین قبرستان شهروندان بهایی توسط سپاه تخریب و گودبرداری شد.
• ۳ اردیبهشت، چهارشنبه: صدور ۵۸ سال زندان برای ۲۰ شهروند بهایی در شهرستان یزد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، در تاریخ ۱۰ مرداد ماه ۱۳۹۰ ماموران وزارت اطلاعات به خانه تعدادی از شهروندان بهایی در شهرهای یزد، اصفهان، کرمان و اراک حمله کرده و تعداد ۱۷ نفر را بازداشت کردند. پس از ۲ هفته ۳ شهروندان بهایی دیگر در شهر یزد بازداشت شدند.
کلیه بازداشت شده‌ها پس از حدود یک ماه مجموعا با قید وثیقه ۱ میلیارد و دویست میلیون تومانی از زندان آزاد شدند.
پس از حدود یک سال حکم این افراد در شعبه ۱ دادگاه انقلاب یزد صادر و این ۲۰ شهروند بهایی مجموعا به ۵۸ سال زندان که ۳۸ سال آن تعزیری است محکوم شدند.
حکم فوق در تاریخ ۲۷ فروردین ماه سال جاری در شعبه تجدیدنظر استان به تایید رسید.
اسامی این ۲۰ شهروند بهایی و میزان محکومیت ایشان به شرح زیر است:
صبا گلشن (اصفهان): ۴ سال تعزیری و ۱ سال تعلیقی، شهرام اشراقی، مهندس خسرو دهقانی (اصفهان)، شهرام فلاح (کرمان)، نوید حقیقی (یاسوج)، ایمان رشیدی (یزد): ۳ سال تعزیری و ۱ سال تعلیقی، فریبرز باغی، ناطقه نعیمی، شبنم متحد، فریبا اشتری (یزد)، نغمه فارابی (اصفهان): ۲ سال تعزیری و ۱ سال تعلیقی فرح باغی؛ مهران اسلامی، اعظم مطهری، فرحناز میثاقیان (یزد)، سهراب نقی‌پور، آذر پورخرسند، ساسان حقیری، طاهره روحانی، ویدا حقیقی (اصفهان): ۱ سال تعزیری و ۱ سال تعلیقی
توضیح: در گزارش فوق احکام تعلیقی هم در حکم تعزیری و هم به صورت جداگانه محاسبه شده بود که تصحیح شد و بدین ترتیب احکام صادره برای این ۲۰ شهروند مجموعا ۵۸ سال حبس بوده است.
یکی از محکوم شدگان می‌نویسد:
در تاریخ ۲۷ فروردین ۹۳ رئیس محترم دادگستری یزد در یک اقدام کاملا غیر قانونی و کم سابقه، مانع از تشکیل دادگاه تجدید نظر ۲۰ نفر از بهائیان یزد، اصفهان، اراک و کرمان گردیده و رأساً حکم دادگاه بدوی را در مورد مته‌مان تا ئید کرده و برای اجرا به شعبۀ اجرای احکام دادگستری یزد می‌فرستند. ایشان بدون اطلاع مته‌مان و وکلای ایشان و با مشورت معا ون خویش بر این بیعدالتی مهر تائید می‌زنند و تشکیل دادگاه تجدید نظر را مانع می‌شوندیکی از قضات بیدادگر سیستم قضائی یزد عنوان می‌کند که اگر قرار بود من تصمیم گیرنده باشم، شما هیچکدامتان حق حیات هم ندارید. در واقع ایشا ن تأسف می‌خورند که چرا در مورد ما بهائیان تصمیم گیرنده نیستند و مسئول دیگر می‌فرمایند که من وجدانم از صدور این حکم کاملاً آسوده و آرام است و هیچ تردیدی ندارم. این نمونه‌ای از دیدگاه این دولتمردان در این سرزمین مبارک است.

دادیار ناظر بر اوین، یکماه پس از پنج شنبه سیاه: بانیان درگیری، ممنوع درمان و ملاقات حضوری هستند

10014612_1497652670455183_5022726894644731937_n
حدود یکماه پس از یورش ماموران گارد ویژه به زندانیان بند ٣۵٠ اوین، خدابخشی دادیار ناظر بر زندان اوین، از اعزام مصدومان به بیمارستان و ملاقات حضوری زندانیان با خانواده ها جلوگیری می کند.
بنا بر اطلاع “کمپین صلح فعالان در تبعید”، خدابخشی، دادیار ناظر بر زندان اوین، در واکنش به پیگیری خانواده ها برای ملاقات و یا اقدامات درمانی، اعلام  کرد که زندانیان این بند تا سه هفته آینده نیز ممنوع برای ملاقات حضوری هستند.
دادیار ناظر بر زندان اوین در پاسخ به خانواده ها گفته است: “زندانیانی که از بازرسی اتاق هایشان جلوگیری کردند و باعث درگیری در بند شده و به همین خاطر به انفرادی منتقل شده اند، تا سه آینده از ملاقات حضوری و غیره محروم هستند.  دیگر مراجعه نکنید و وقت ما را نگیرید! “
گفتنی است پنج شنبه، ٢٨ فروردين سال جاری تعداد زیادی از ماموران لباس شخصى که از عوامل اطلاعات بودند، به صورت وحشيانه اى به قصد بازرسى به داخل بند ٣۵٠ زندان اوين، یورش بردند که با اعتراض زندانیان منجر بهدرگیری و نهایتا ضرب و شتم زندانیان شد.
از آن روز که توسط فعالان حقوق بشر به پنج شنبه سیاه لقب گرفته است، هنوز بسیاری از مصدومان از درمان و اعزام به بیمارستان محروم بوده اند.
فعالا درتبعید

نگرانی نسبت به صدور حکم اعدام برای یک دانشجوی کرد


صابر شیخ عبدالله دانشجوی ترم آخر کار‌شناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی که در مهاباد بازداشت شد با خبر جدی صدور حکم اعدام روبروست.
 صابر شیخ عبدالله دانشجوی ترم آخر کار‌شناسی ارشد رشته بیمه دانشگاه علامه طباطبایی تهران، اهل مهاباد روز ۲۴ اسفند ماه ۹۲ بعد از بازگشت به مهاباد توسط اداره اطلاعات شهر مهاباد دستگیر شده و بتازگی در اخبار ۳۰: ۲۰ صدا و سیمای جمهوری اسلامی برنامه‌ای پخش شد که وی را به بمب گزاری سال ۱۳۸۹ مربوط دانسته است.
همچنین سایت بولتن نیوز در طی گزارشی مدعی شد: «که از این تعداد ۲ نفر بنامهای شیوا رده و خلیل عبدالله‌پور فرار کردند و ۳ نفر دیگر نیز بنامهای دیاکو رسول‌زاده، حسین عثمانی و صالح شیخ عبدالله نیز با تلاش سربازان گمنام امام زمان (عج) دستگیر شدند.»
یک منبع نزدیک به صابر شیخ عبدالله در این خصوص به گزارشگر هرانا گفت: «یک سناریوی عالی از طرف وزارت اطلاعات ایران نوشته شده است که متاسفانه دوست ما در این سناریو به عنوان یکی از عاملان این بمبگذاری معرفی شده و تفهیم اتهام شده است.»
وی در ادامه بیان داشت: «صابر شیخ عبدالله، در یک خانواده ساده و پدری نقاش ساختمان که در مهاباد یکی از شهرهای کردنشین ایران بزرگ شده و سال ۸۵ وارد دانشگاه پیام نور ارومیه می‌شود و در رشته آمار ادامه تحصیل می‌دهد و سال ۹۰ از این دانشگاه فارغ التحصیل می‌شود و بعد به مدت ۷ ماه به سربازی می‌رود و بعد از قبولی در کنکور کار‌شناسی ارشد وارد دانشگاه علامه طباطبایی تهران در رشته بیمه می‌شود. صابر پسری آرام است که از خون بیزار بود و هیچ گونه فعالیت سیاسی و فرهنگی و اجتماعی در طول این سال‌ها نداشته و حتی برعکس اظهارات این سناریو یک بار هم به کردستان عراق نرفته است.»
گفتنی است، ۳۱ شهریور ماه ۱۳۸۹ همزمان با رژه نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در شهر مهاباد بمبی در میان تماشاچیان منفجر شد که مجورح شدن چندین غیر نظامی انجامید. مسئولین قضایی و امنیتی در آن زمان این اتفاق را به گروههای تندرو مذهبی و آنچه «سلفی» می‌گویند نسبت دادند.
هرانا

بازداشت ۱۸زن و ۳۴ مرد در یک مهمانی شبانه در فردیس

۱۸زن و ۳۴ مرد که در یک مهمانی شبانه در شهر «فردیس» استان البرز شرکت کرده بودند از سوی پلیس و با همکاری نیروهای بسیج بازداشت شدند.
بنا بر اطلاع “کمپین صلح فعالان در تبعید”، ابوالفضل سر زعیم٬معاون سیاسی و انتظامی فرمانداری شهر «فردیس» گفته این افراد در یک مهمانی که در طبقه چهارم یکی از مجتمع‌های مسکونی این شهر برگزار شده بود٬ بازداشت شده‌اند.
سر زعیم افزوده نیرو‌های پلیس و بسیج پس از اخذ مجوز اقدام به بازداشت این افراد و تحویل آن‌ها به مراجع قضایی کرده‌اند.
وی گفت: با تحقیق از افراد بازداشت شده، معلوم شد یکی از آنها صاحبخانه بوده و افراد دیگر با دعوت نامه هایی که از سوی این مرد دریافت کرده اند، برای شرکت در این میهمانی حاضر شده و هیچ کدام با یکدیگر آشنایی ندارند و حتی پیش از این نیز با مرد صاحبخانه ملاقات نداشته اند.
بنا بر گزارش “جام جم”، برگزار کننده این مهمانی و شرکت کنندگان در این مراسم شبانه، با صدور قرار قانونی، بازداشت شده و تحقیقات تکمیلی از آنها ادامه دارد.

اعتراض علی سلان پور به ممانعت از درمان، منجر به شکایت پرستار بهداری اوین از وی شد

download
على سلان پور، زندانى گمنام اوين، که پس از تحمل نود و چهار روز شکنجه در بندهاى انفرادى ٢٠۹و ٢۴٠، با وضعيتى وخيم به بند ٣۵٠ منتقل شد، ابتدا با ممانعت مسئولان زندان از بستری شدن در بیمارستان، و اکنون با شکایت پرستار بهداری زندان اوین، مواجه شده است!
بنا بر اطلاع “کمپین صلح فعالان در تبعید”، روز یکشنبه ٢٨ اردیبهشت ۱٣۹٣، علی سلان پور به علت صدمات وارده به کمر و گردن ناشی از  شکنجه های دوران بازجویی در بندهای ٢٠۹و  ٢۴٠، به بیمارستان شهدای تجریش اعزام شده بود، اما علیرغم دستور اکید پزشک بیمارستان مبنی بر نیاز به درمان فوری و اورژانسی، توسط پاسیار “علی کریمی” به زندان بازگردانده شد.
منابع مطلع به این کمپین گزارش داده اند که پزشک متخصص مغز و اعصاب بعد از معاینه و دیدن ام آر آی و باقی آزمایشات، دستور بستری شدن اورژانسی وی، جهت درمان با طب فیزیکی به همراه تزریق آمپول کورتون در نخاع و احیانا جراحی گردن و کمر به دلیل جابه جایی دو مهره گردن و دو مهره در ناحیه کمر داده بود اما پاسیار همراه وی به نام “علی کریمی” به پزشک می گوید که “به ما دستور داده اند که او بستری نشود و باید به زندان برگردانیم.”
پس از بازگشت این زندانی به زندان و انتقال وی به بهداری، او توسط خسرو شاهی، پرستار بهداری اوین، خواهان ملاقات با رضازاده، رئیس بهداری میشود که  این درخواست با توهین پرستار بهداری مواجه میشود که منجر به درگیری لفظی طرفین میشود.
به دنبال آن، خسرو شاهی، با نوشتن گزارش و جمع کردن امضا از همکاران خود شکایتی بر علیه این زندانی، تنظیم می کند.
بعد از مدتی رضا زاده که به بهداری می آید، پرستار به وی می گوید این شخص معترض است و  رضازاده هم شروع به فریاد و پرخاشگری کرده و می گوید اجازه بستری شدن تو را نمی دهم!
علی سلان پور که  دوران محکوميت ۵سال حبس به اتهام اجتماع و تبانى را در بند ٣۵٠ اوين، مى گذراند، در  تاريخ  ٨۹/۹/٢٨  به اتهام ارتباط با مجاهدين بازداشت و بلافاصله به مدت ۴۴روز در بند ٢۴٠ و ۵٠ روز در بند ٢٠۹، زير شکنجه تحت بازجويى قرار داشت.
عليرغم آسيبهاى جدى ناشى از شکنجه هاى دوران بازجويى، اما تا به امروز مسئولان زندان از اعزام وی به بيمارستان و هرگونه پيگيرى برای درمان ممانعت کرده اند. او پیشتر نیز طی گزارشی شرح کاملی از شکنجه های بازجویان در بندهای انفرادی و روند محاکمه خود ارائه داده بود که از اینجا می توانید دنبال کنید.
منبع: فعالان در تبعید

فریده شاهگلی، پس از مراجعه به دادسرای زندان اوین، بازداشت شد

faride-shahgoli

چهارشنبه، ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۳، فریده شاهگلی، فعال سیاسی و از زندانیان دهه شصت، پس از مراجعه به دادسرای زندان اوین، بازداشت شد.
بنا بر اطلاع “کمپین صلح فعالان در تبعید”، فریده شاهگلی پیشتر در شعبه دوم دادسرای مقدسی اوین به اتهام “تبلیغ علیه نظام، توهین به رهبری و تبانی  وهواداری از چریکهای فدایی خلق” به سه سال حبس تعزیری محکوم شده بود.
گفتنی است، فریده شاهگلی صبح روز چهارشنبه برای طی مراحل اداری و معرفی خود، به دادسرای اوین مراجعه کرد که علیرغم عدم احضار قبلی برای اجرای این حکم، بازداشت شد.
فریده شاهگلی سالها در آلمان زندگی کرده اما در سالهای اخیر و به ویژه پس از حوادث انتخابات ۸۸ در ایران، ممنوع الخروج بوده است.
منبع: فعالان در تبعید

Tuesday, May 20, 2014

یادواره هزارمین روز حبس حکمتی مقابل کاخ سفید

امیر حکمتی، شهروند آمریکایی ایران تبار که در ایران در حبس به سر می برد.
خانواده و دوستان امیر حکمتی که نزدیک به سه سال است در ایران در حبس به سر می برد، دوشنبه شب به مناسبت هزارمین روز بازداشت او، مقابل کاخ سفید در پایتخت ایالات متحده گردهم آمدند.
سازمان دهنده برنامه تری ماهونی، سرباز پیشین نیروی دریایی آمریکا بود. وی امیر حکمتی را ندیده، ولی از سال ۲۰۱۱ (۱۳۹۰) که خبر بازداشت او در ایران را شنید، از هیچ تلاشی برای آزادسازی اش فروگذار نکرد.
آقای ماهونی در پارک لافایت در چند قدمی کاخ سفید هزار دقیقه را در یک «سلول مجازی زندان» گذراند: یک دقیقه به ازای هر یک روزی که امیر حکمتی در ایران در حبس گذرانده است.
وی در باره حکمتی گفت «سرگذشت او را دنبال کردم و سپس برایش به فعالیت پرداختم. من در عملیات توفان صحرا(جنگ دوم خلیج فارس در سال ۱۹۹۰ میلادی) شرکت داشتم و می دانستم که سراسر کشور از ما حمایت می کند. فوق العاده بود، و فکر می کنم وقتی از وضعیت امیر حکمتی باخبر شدم و دیدم که از چنان حمایت گسترده ای برخوردار نیست، واقعاً دلم گرفت.»
آقای ماهونی در چند سال گذشته همواره در مورد وضعیت آقای حکمتی در وبلاگش مطلب نوشته و تفاضای حمایت از او کرده است؛ البته دولت آمریکا هم از فعالیت هایش حمایت کرده است.
دن کلدی عضو مجلس نمایندگان آمریکا، سناتور دبی استابِنو و سناتور کارل لوین – همگی از ایالت میشیگان، محل زندگی خانواده حکمتی – از خانواده این شهروند ایرانی آمریکایی حمایت کرده اند.

فشار به ملک‌محمد آبادیان برای اخذ مصاحبه تلویزیونی


ملک‌محمد آبادبان که به همراه سه فرزند خود در ارتباط با پرونده امام جمعه راسک بازداشت شده جهت اخذ مصاحبه تلویزیونی تحت فشار قرار گرفته است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، ملک محمد آبادیان و سه فرزندش جواد، هادی و عبدالله (فواد) که از اسفند ماه ۹۰ به اتهام اقدام علیه امنیت ملی به همراه مولوی فتحی محمد نقشبندی در بازداشت به سر می‌برند توسط ماموران امنیتی برای اعتراف اجباری علیه شبکه‌های اهل‌سنت و نهادهای حقوقی مورد فشار قرار گرفته‌اند.
یک منبع مطلع در این مورد گفت: «روز شنبه ۲۷ اردیبهشت که خانواده ملک محمد آبادیان برای ملاقات با وی به زندان مرکزی زاهدان مراجعه کرده‌اند ملک محمد به آن‌ها اطلاع داده که در روزهای گذشته با فشار مضاعفی مواجه شده که علیه شبکه‌ها و نهادهای حقوقی که از وی و مولوی فتحی محمد نقشبندی دفاع کرده‌اند موارد دیکته شده‌ای را بیان کند اما وی قبول نکرده است.»
ملک محمد آبادیان گفته: «فرزندم عبدالله (فواد) به حکم دادگاه قرار بوده چند ماه پیش حتی قبل از فقیر محمد رئیسی داماد مولوی نقشبندی با قید وثیقه آزاد شود اما ماموران وزارت اطلاعات آزادی وی را مشروط به همکاری و اعتراف اجباری من بر علیه شبکه‌ها و نهادهای مدافع کرده‌اند.»
ملک محمد آبادیان، جواد آبادیان، هادی آبادیان، عبدالله آبادیان، جابر آبادیان، گل محمد بلیده‌ای، نظام الدین ملازاده، مولوی عبدالله ملازاده امام جمعه اهل‌سنت (پارود)، مولوی فتحی محمد نقشبندی امام جمعه اهل سنت راسک و مولوی عبدالغفار نقشبندی نائب امام جمعه شهرستان راسک بیش از ۳ سال است که به اتهام قتل مولوی مصطفی جنگی زهی و اقدام علیه امنیت ملی در بازداشت به سر می‌برند.
علیرغم قول آزادی مسئولین به مولانا عبدالحمید و نماینده ایرانشهر در مجلس شورای اسلامی، مولوی نقشبندی و فرزندش حافظ عبدالغفار نقشبندی هر کدام محکوم به ۱۵ و ۱۲ سال زندان و تبعید به اردبیل و قزوین مولوی عبدالله محکوم به ۴ سال زندان و تبعید و ملک محمد آبادیان، جواد آبادیان، نظام الدین ملازاده و جابر آبادیان به اعدام محکوم شده‌اند.

ایران؛ حکم قطع عضو در قرن بیست و یکم

روزآنلاین: قوانین بربریت باعث شده زندگی طبقه محروم جامعه ازبین برود. همین که صحبت از "ایران" و "حکومت آیت الله ها" می شود، بلافاصله به یاد برنامه اتمی، تروریسم بین المللی و ۷۰۰ فقره اعدام از زمان ریاست جمهوری حسن روحانی می افتیم. با این حال، بی رحمی های دستگاه قضایی جمهوری اسلامی به همین جا ختم نمی شود: مجازات های شدیدی برای سرقت و دیگر جرایم کوچک مشابه درنظر گرفته شده. یکی از این مجازات ها قطع اعضای بدن است. در این احکام، اینکه عامل جرم اغلب از روی ناچاری و فقر دست به سرقت می زند لحاظ نشده. آنچه باقی می ماند یک تغییر شکل همیشگی در اندام فرد خاطی است که به مانند درد و رنجی ابدی او را همراهی خواهد کرد.
یک مورد ناراحت کننده از این مجازات های قرون وسطایی، مورد یک زندانی به نام رضا صفری است. این مرد ۴۲ ساله ۱۷ سال از عمرش را در زندان گذرانده. او بین سال های ۱۹۹۱ و ۱۹۹۵ به دلیل بیکاری و فقر شدید خانواده اش که حتی از امکانات اولیه زندگی نیز محروم بودند، دست به سرقت زده و در سال ۱۹۹۵ به زندان اراک افتاد.
او به قطع تمامی انگشتان دست راستش، به جز شست، محکوم شد. صفری در نامه ای که برای احقاق حق اش از مقامات قضایی جمهوری اسلامی نوشته می گوید: "ابتدا فکر کردم قاضی برای ترساندن من چنین حکمی را صادر کرده و هرگز آن را اجرا نخواهد کرد. ولی این حکم بدون بیهوشی یا بی حسی موضعی در تاریخ ۲۱ اوت ۱۹۹۷ اجرا شد." او در ادامه می نویسد: "انگشتان دستم را با یک قیچی آهن بر برقی که هنوز ردی از خون بر روی آن بود قطع کردند." او در آن زمان تنها ۲۶ سال داشت.
او پس از پنج سال حبس از زندان آزاد شد. ولی شرایط بیرون از زندان برای او سخت تر بود. او به دلیل قطع عضو امکان تأمین مخارج پدر و دو خواهرش را نداشت [مادرش در زمانی که او زندانی بود فوت کرد]. بزرگ ترین مشکل او دست بدون انگشت اش بود که باعث رسوایی اش شده بود. او می نویسد: "هر کجا که می رفتم، همه به من نگاه می کردند و وقتی مرا می دیدند، از من فاصله می گرفتند. همه می دانستند که انگشتان من چرا قطع شده. دیگر نمی توانستم کار پیدا کنم، چرا که همه به چشم یک دزد به من نگاه می کردند."
او یک سال بعد مجدداً به جرم سرقت دستگیر شد و این بار حکم به قطع تمامی انگشتان پای چپ اش صادر شد. هشت سال بعد این حکم اجرا شد. او می نویسد: "با همان قیچی آهن بر برقی که انگشتان دستم را قطع کرده بودند، انگشتان پایم را هم قطع کردند." او از آن پس دیگر از عهده انجام کارهای روزمره و آسان خود نیز برنیامده و برای هر کاری نیاز به کمک دیگران دارد. او به زندان کرج در استان البرز منتقل شده تا از شاکیان خود دور باشد و نتواند رضایت آنها را بگیرد.
او در ادامه می نویسد که دیگر با خانواده اش نیز تماس ندارد و سه سال است که با خانواده اش ملاقات نداشته. همین مسأله باعث شده تا درد و رنج او تشدید شود.

اکنون صفری وضعیت اسفناک خود را در نامه ای بازگو کرده است. عریضه او به زبان فارسی در چندین سایت منتشر شده و جهانیان را از ماهیت حکومت ایران و دستگاه قضایی آن که باعث درد و رنج ابدی افراد می گردند مطلع می سازد. او در نامه اش می نویسد: "بدین وسیله ازحقوق دانان، وکلا، فعالان حقوق بشر و سازمان ها و نهادهای مربوط درخواست می نمایم که به هر طریقی که می شناسند درجهت احقاق حقوق من تلاش کنند تا حداقل بتوانم مابقی زندگی ام را پس از این همه عذاب ضدانسانی در آرامش سپری کنم."

امیرحسین چهل تن: ۹ سال است اجازه ندارم بنویسم


 امیرحسین چهل تن ضمن ابراز نارضایتی از وضعیت کتاب‌هایش گفت: از اردیبهشت ۸۴  اجازه انتشار کتاب نداشته‌ام. یعنی چهار جلد از کتاب‌های مرا در همه‌ی این سال‌ها نگه داشته‌اند و تکلیف آنها را مشخص نمی‌کنند. ۹ سال است اجازه‌ ندارم بنویسم.
امیرحسن چهل تن در گفت‌و گو با ایلنا گفت: ناشر مکرر سرنوشت این کتاب‌ها را در دولت قبل و دولت جدید دنبال کرده است اما هیچ جواب درستی نمی‌دهند و مدام می‌گویند در دست بررسی است. در دولت جدید هم همین اتفاق افتاده و الآن ۹ ماه است در دست بررسی هستند.
وی افزود: حتی به کتاب‌های تجدید چاپی‌ام هم مجوز انتشار نمی‌دهند. یعنی الآن سه سال است که چاپ کتاب‌هایم تمام شده اما نمی‌توانم چاپ جدید آنها را منتشر کنم.
چهل تن درباره‌ی این چهار کتاب گفت: این کتاب‌ها هیچ موضوع حساسیت‌برانگیزی ندارند و سیاسی هم نیستند. فقط قصه‌ی زندگی آدم‌های ساده هستند. خیابان انقلاب، اصفهان، داستان‌های واقعی عناوین برخی از این کتاب‌ها هستند.
منبع: هرانا

کمک به خانواده زندانیان با انگیزه سیاسی تهدید است

 رئیس جدید سازمان زندان‌ها در جلسه‌ای امروز خود با انجمن حمایت از زندانیان گفت: «هرگاه حمایت از زندانی و خانواده او با انگیزه سیاسی باشد تبدیل به تهدید می‌شود!»
در نشست انجمن حمایت از خانواده زندانیان مرکز با «علی اصغر جهانگیر»، رییس سازمان زندان‌ها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور گغت: امروز نگاهی که در سازمان زندان‌ها و انجمن حمایت از زندانیان وجود دارد با نگاهی که در سازمانهای دیگر و ضابطان وجود دارد یکی نیست این باعث می‌شود تعامل سازمان‌ها به رقابت تبدیل شود. دستگیری مجرم باعث ایجاد امنیت می‌شود اما عدم توجه به خانواده او باعث ایجاد ناامنی در جامعه خواهد شد. امنیت مقوله‌ای نیست که به صورت دستوری بتوان آن را در جامعه نهادینه کرد.
رئیس سازمان زندان‌ها به نقش افراد در کمک به خانواده زندانیان اشاره کرد و گفت: در موضوعاتی از قبیل حمایت از زندانی و خانواده آن‌ها نباید انگیزه‌های خاص را وارد کرد. هر‌گاه کمک با انگیزه‌ای سیاسی باشد تبدیل به تهدید می‌شود. وقتی به سیکل کمک به خانواده زندانیان نگاه می‌شود شعار حمایت پررنگ است اما به فرایند توجه نشده است.
«محسن نصیری» روز سه شنبه در نشست انجمن حمایت از خانواده زندانیان مرکز با «علی اصغر جهانگیر»، رییس سازمان زندان‌ها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور گغت: ۳۲ هزار خانواده از ناحیه کمیته امداد امام (ره)، ۲۲ هزار خانواده از طرف انجمن‌های حمایت از خانواده زندانیان و حدود ۵ هزار خانواده نیز از طرف سایر دستگاه‌ها حمایت می‌شوند.
مدیرعامل انجمن حمایت از زندانیان مرکز با اشاره به وجود حدود یکصد هزار زندانی نیازمند در کشور، گفت: ۵۰ درصد از خانوارهای زندانیان از سوی هیچ نهادی حمایت نمی‌شوند.
مدیرعامل انجمن حمایت از زندانیان مرکز با کافی ندانستن کمک‌های اعطایی به خانواده زندانیان گفت: به طور مثال از سوی کمیته امداد ماهانه ۴۰ تا ۵۰ هزار تومان به خانواده زندانیان پرداخت می‌شود که این مبلغ از طرف انجمن حمایت از خانواده زندانیان در تهران حداقل یک میلیون تا ۱۵۰ هزار تومان است.

ضرب و شتم کشیش سعید عابدینی و مادرش در بیمارستان دی


سعید عابدینی، کشیش زندانی که به بیمارستان دی منتقل شده بود توسط ماموران اعزام مورد ضرب و شتم قرار گرفته و به زندان عودت داده شد.
 کشیش سعید عابدینی که در طی دو ماه گذشته در بیمارستان دی بستری بود امروز پس از ضرب و شتم در بیمارستان به زندان رجایی شهر کرج منتقل شد.
همسر این کشیش زندانی می‌گوید: «ماموران اعزام به وی اعلام کرد تا زمان حل مشکل ما با ۵+۱ اینجا در نزد ما خواهی بود.»
خانم عابدینی می‌گوید: «مادر این زندانی عقیدتی نیز در بیمارستان دی مورد ضرب و شتم ماموران قرار گرفت و در وضعیت بدی قرار دارد.»
ماموران با استفاده از شوک الکتریکی وی را مورد حمله قرار دادند و بر اثر آن بدن وی دچار کبودی شده است، سعید عابدینی هم چنین بر اثر ضرب و شتم‌ها دچار خونریزی داخلی شده است.
همسر وی به هرانا گفت: «خونریزی داخلی در اثر ضربات وارده به وی صورت گرفته است وایشان مشکل خونریزی داخلی نداشتند.»
سعید عابدینی شهروند ایرانی- آمریکایی در اوایل مهر ماه سال ۹۱ پس از بازگشت به ایران در منزل پدری‌اش، بازداشت شد.
عابدینی در اوایل بهمن ماه ۹۱ به اتهام تشکیل و راه‌اندازی کلیساهای خانگی به قصد برهم زدن امنیت ملی، از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی به هشت سال حبس تعزیری محکوم شد که در نتیجه اعتراض به این رای، پرونده وی به شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر استان تهران ارجاع و این شعبه نیز رای دادگاه بدوی را تایید کرد.

پلیس:رقصندگان ویدئوی 'هپی' ایرانی در تهران بازداشت شدند

.
پلیس ایران می گوید همه کسانی که در نسخه ایرانی موزیک ویدئوی آهنگ خوشحال (Happy) ساخته فرل ویلیامز، در ایران نقش آفرینی کردند، شناسایی و بازداشت شده اند.
به گزارش « محبت نیوز» ، حسین ساجدی نیا، فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ در گفت و گو با تلویزیون دولتی ایران، ضمن تائید بازداشت این افراد گفت که این دختران و پسران در دو ساعت شناسایی و ظرف شش ساعت همه دستگیر شده اند.
به نقل از بی بی سی ، کلیک در گزارش تلویزیون ایران که با جمله " آبرویی که در سراب تست بازیگری ریخته شد" آغاز می شود، آمده که این افراد توسط گروهی"اغفال" شده اند.
در این گزارش بازداشت شدگان که چهره های آنها مشخص نیست می گویند که به آنها گفته شده قرار است برای فیلم سینمایی مجازی از آنها تست بازیگری گرفته شود.
آنها می گویند که به آنها گفته اند که قرار نیست چیزی که ضبط می شود در جایی پخش شود.
بنا بر برخی از گزارش‌های تائید نشده تعداد افرادی که در این رابطه دستگیر شده اند سیزده نفر بوده، اما منابع رسمی تعداد قطعی بازداشت شدگان را اعلام نکرده اند.
در این ویدئو کلیپ چند دختر و پسر ایرانی نشان داده می شود که با آهنگ "هپی" در کوچه‌های تهران و روی پشت‌بام در حال رقصیدن هستند. این ویدئو در در روزهای اخیر ده‌ها هزار بیننده داشته است.
بازسازی ویدئوی "هپی" که از موفق ترین و پرفروش ترین ترانه های ماه های اخیر بوده است، در سراسر جهان رایج شده است و صدها نمونه از بازسازی این ویدئو و رقصیدن جوانان با این آهنگ در فضای مجازی دیده می شود.
چندی پیش ویدئوی تازه ای از رقص شماری از مسلمان های بریتانیایی با این آهنگ در سایت یوتیوب با استقبال زیادی کلیک روبه رو شد.
این کلیک موزیک ویدئو که "مسلمان های خوشحال بریتانیایی" نام دارد، از زمان انتشارش بر روی سایت یوتیوب در ۱۵ آوریل بیش از یک میلیون و ۱۶۰ هزار بیننده داشته است.

Sunday, May 18, 2014

علی معزی پس از دوهفته انفرادی به بند خود بازگشت


– علی معزی که در پی حمله به زندانیان بند ۳۵۰ اوین (پنج‌شنبه سیاه) در زندان ندامتگاه کرج دست به اعتصاب غذا زده و به انفرادی منتقل شده بود به بند عمومی بازگشت.
 علی معزی زندانی سیاسی کهن‌سال زندان ندامتگاه مرکزی کرج پس از شنیدن حمله به زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ در زندان اوین و ضرب و شتم ایشان در ۱۱ اردیبهشت ماه دست به اعتصاب غذا زد.
وی چند روز بعد و پس از پایان اعتصاب زندانیان سیاسی زندان اوین به اعتصاب غذای خود پایان داد اما به‌دستور مسئولین به سلول انفرادی منتقل شد.
وی که از شرایط جسمی نامساعدی برخوردار است و از بیماری سرطان پروستات و هیدرونفروز کلیه رنج می برد، مدت دو هفته را با شرایط مذکور در سلول انفرادی بسر برد.
یکی از نزدیکان وی که نخواست نامش فاش شود به گزارشگر هرانا گفت: «علی معزی صبح روز شنبه به بند قبلی خود در زندان ندامتگاه مرکزی کرج بازگشت.»
علی معزی که سابقه بازداشت و زندان در دهه ۶۰ را نیز دارد در پاییز ۸۷ دستگیر و به دو سال حبس تعزیری و سه سال حبس تعلیقی محکوم شده بود که پس از تحمل دو سال حبس در زندان رجایی شهر و آزادی از زندان، مجددا در ۲۲ خرداد ماه سال ۹۰ به دلیل شرکت در مراسم علی صارمی از زندانیان سیاسی اعدام شده بازداشت شد.
نامبرده سپس بصورت غیابی در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به یک سال حبس تعزیری محکوم شد که با حساب محکومیت ۳ سال حبس تعلیقی پرونده قبلی، وی باید مدت ۴ سال را در زندان بسر برد.
منبع: هرانا

ممانعت از ملاقات کامران رحیمیان و فواد خانجانی با بستگانشان


مسئولین زندان از ملاقات فواد خانجانی و کامران رحیمیان با اعضای خانواده‌هایشان در اوین جلوگیری کردند.
 طی روز شنبه ۲۷ اردیبهشت ماه قرار بود کامران رحیمیان و فواد خانجانی برای ملاقات با بستگان زندانی خود در زندان اوین به این زندان اعزام شوند.
اما مسئولین زندان به بهانه اینکه این دو زندانی بهایی از پوشیدن لباس فرم زندان امتناع کردند از اعزام ایشان ممانعت به عمل آوردند.
کامران رحیمیان هم اکنون در سالن ۱۲ زندان رجایی شهرکرج بسر می‌برد و همسر وی فاران حسامی در بند زنان زندان اوین نگهداری می‌شود.
فواد خانجانی نیز درحالی در سالن ۱۲ زندان رجایی شهرکرج نگهداری می‌شود که خواهرش لوا خانجانی هم اکنون در بند زنان زندان اوین بسر می‌برد.
کامران رحیمیان، از اساتید دانشگاه بهاییان که به ۴ سال حبس تعزیری محکوم شده و حبس وی نیز در دادگاه تجدید نظر به تایید رسیده است. همسر وی فاران حسامی نیز از اساتید دانشگاه آنلاین بهاییان می‌باشد و به ۴ سال حبس تعزیری محکوم شده.
فواد خانجانی دانشجوی محروم از تحصیل بهایی و زندانی عقیدتی زندان رجایی شهر کرج نیز به ۴ سال زندان محکوم شده است.
خواهر وی لوا خانجانی شهروند محروم از تحصیل بهایی در تاریخ ۱۳ دی ۱۳۸۸ بازداشت شده و به دو سال حبس تعزیری محکوم شد.
منبع: هرانا