Hesam Attarzadeh

Sunday, February 9, 2014

محدودیت‌های جدید برای زندانیان سیاسی زندان اوین


مسئولان زندان اوین برای چندمین بار محدودیت های غیرقانونی جدیدی را برای زندانیان سیاسی اعمال کردند.
 مسئولین زندان اوین اخیرا در مغایرت آشکار با قوانین زندان اعلام کرده اند زندانیان بند ۳۵۰ هنگام خروج از زندان (پس از پایان حبس و آزاد شدن یا هنگام رفتن به مرخصی) حق بردن کتاب های شخصی خود را ندارند.
بر اساس این گزارش این تصمیم آنها آشکارا مغایر قوانین زندان در مورد حقوق زندانیان و مالکیت آنها بر اموال و لوازم شخصی خود است.
با توجه به اینکه زندانیان بند ۳۵۰ زندان اوین اکثرا افراد دانشگاهی هستند و نوعا مدتی طولانی در زندان بوده اند کتابهای بسیاری برای تدریس، مطالعه، تحقیق و پژوهش یا استفاده در تالیفات یا ترجمه بصورت شخصی تهیه و به زندان برده اند.
برخی از این کتابها از کتابهای کمیاب است و در بازار وجود ندارد و در مواردی مجموع ارزش کتاب های برخی از زندانیان چند میلیون تومان می باشد. هنوز مشخص نیست چه مرجعی این دستور غیرقانونی را صادر کرده است.
پیش از این نیز مسئولان این زندان با اعمال محدودیت های غیرقانونی، از قبیل از قطع تماس های تلفنی، گزینش در اعطای حق مرخصی و ملاقات حضوری و استقرار نمایندگان وزارت اطلاعات در داخل بند زندانیان سیاسی این بند را تحت فشار قرار داده و شرایط زندان را بر آن ها سخت تر کرده بودند.
این محدودیت ها در حالی اعمال شده که انتظار می رفت بر اساس قانون بخش زیادی از زندانیان سبز که بخش بیشتر دوران حبس خود را گذرانده اند شامل آزادی مشروط شده و در ایام دهه فجر و در استانه ی عید نوروز زندانیانی که مشمول حق مرخصی هستند به مرخصی بیایند.
به گزارش  کلمه

محکومیت یک زندانی سیاسی به ۱۸ سال زندان و شلاق


ابوالقاسم (جواد) فولادوند زندانی سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین از سوی دادگاه انقلاب به ۱۸ سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد.
 ابوالقاسم (جواد) فولادوند روز شنبه ۱۹ بهمن ماه از بند ۳۵۰ زندان اوین به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب انتقال یافت و حکم ۱۸ سال حبس به وی ابلاغ شد.
فولادوند ۵۱ ساله به اتهام «بغی از طریق عضویت در سازمان مجاهدین خلق» به ۱۵ سال حبس تعزیری و به اتهام «توهین به رهبری» به ۲ سال حبس تعزیری و به دلیل شرکت در اعتراضات سال ۱۳۸۸ و اتهام «اخلال در نظم عمومی» به یکسال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده است.
مجازات بغی از چند ماه پیش و با تصویب قانون جدید مجازات اسلامی به جای مجازات محاربه در مورد محکومان سیاسی اعمال می‌شود.
۱۸ سال حبس تعزیری برای این راننده تاکسی ساکن شهریار در حالی صادر شده است که این زندانی سیاسی مدت یکسال و شش ماه نیز در دههٔ ۶۰ به همین اتهام در زندانهای جمشیدیه و قزل‌حصار به سر برده است.
ابوالقاسم فولادوند خرداد ماه سال جاری به همراه فرزند ۱۷ ساله خود توسط وزارت اطلاعات دستگیر شد.
 هرانا

Saturday, February 8, 2014

همسر حمید بابایی، دانشجوی زندانی: برگشتیم ایران و گرفتار شدیم

شش سال حبس تعزیری و ۴ سال حبس تعلیقی حکمی است که قاضی صلواتی، رئیس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب برای حمید بابایی، دانشجوی دوره دکترای دانشگاه لیژ بلژیک صادر کرده؛ حکمی که همسر این دانشجو که حالا دیگر زندانی سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین است می گوید پاسخ وزارت اطلاعات به رد درخواست همکاری با این وزارتخانه از سوی همسرش است.
کبری پارساجو، همسر حمید بابایی در مصاحبه با “روز” می گوید که او و همسرش برای دیدار خانواده و اقوام به ایران سفر کرده بودندکه همسرش به وزارت اطلاعات احضار شد و از او خواستند با وزارت اطلاعات همکاری کند اما او نپذیرفت و اکنون بیش از ۷ ماه است که زندانی و متهم به همکاری با دول متخاصم شده است.
حمید بابایی و همسرش، از سال ۸۸ دانشجوی دوره دکترا در بلژیک بودند. آنها مرداد ماه امسال برای دیدار با خانواده های خود به ایران بازگشتند وگرفتار شدند. کبری پارساجو در گفت و گو با روزآنلاین می گوید: چطور صحبت از رافت اسلامی می کنند؟ چطور می گویند ایرانیانی که فعالیت سیاسی علیه کشور نداشته اند برگردند و مشکلی متوجه آنها نیست؟ مگر من و همسرم چه کرده بودیم که اینطور زندگی ما را بر هم ریخته و ۶ سال زندان به همسرم داده اند؟ چرا؟ چون او نمی خواست با دستگاه اطلاعاتی همکاری کند و فقط دنبال درس و علم بود؟
متن کامل گفت و گوی کبری پارساجو با روزآنلاین به شرح زیر است:
خانم بابایی، در حال حاضر وضعیت همسرتان به چه صورتی است؟
همسرم در بند ۳۵۰ زندان اوین است و الان نزدیک ۷ ماه شده که او را بدون هیچ دلیلی بازداشت کرده اند واتهاماتی نسبت داده اند که هیچ کدام نه اثبات شده و نه اعترافی وجود دارد و.. الان هم که به دلیل اطلاع رسانی، اجازه ملاقات حضوری به ما نمی دهند.
چه اتهاماتی؟
اتهام ارتباط با دول متخاصم که بابت همین اتهام هم قاضی صلواتی ۶ سال تعزیری و ۴ سال تعلیقی حکم داده.
گفتید به دلیل اطلاع رسانی، اجازه ملاقات حضوری نمی دهند؟
بله. چون به من گفته بودند با رسانه ها صحبت نکن ملاقات حضوری را قطع کرده اند. قبل از دادگاه با همسرم ملاقات حضوری داشتم. در بند ۳۵۰ اینطور است که برای ملاقات حضوری باید از معاون دادستان نامه گرفت ولی وقتی حکم آمد و من شروع کردم به اطلاع رسانی بعد که درخواست ملاقات حضوری دادم معاون دادستان گفت چون با رسانه ها صحبت کرده ای ملاقات حضوری نمی دهیم.
ممکن است بگویید همسرتان چرا و به چه دلیلی بازداشت شد؟
ما حدود سه سال بود که در بلژیک دوره دکترا می خواندیم. در این مدت هم اصلا مسافرت به ایران نداشتیم. تعطیلات را به نحوی در کشورهای دیگر بودیم. چون من با خانواده همسرم مشکل داشتم ایران نمی آمدیم اما همسرم خیلی دلتنگی می کرد و دوست داشت سفری به ایران بکنیم. یک بازه ده روزه ای را در نظر گرفتیم و همسرم بلیط گرفت و آمدیم ایران. به هیچ عنوان تصور هم نمی کردیم چنین اتفاقی بیفتد. برای ده روز آمدیم خانواده هایمان را ببینیم و برویم. ۵ روز بعد از آمدن ما به ایران بود که با یک شماره ناشناسی با موبایل همسرم تماس گرفتند و از او خواستند به در مراجعین وزارت اطلاعات در تهران مراجعه کند. گفتند صحبت هایی داریم. ما پرسیدیم چه صحبتی؟ گفتند سئوال و جواب ساده است. همسرم رفت و از او درباره فعالیت هایش در خارج از کشور پرسیده بودند، مثلا اینکه شما در تحصنی جایی شرکت کرده اید؟ جلو سفارت چند بار شلوغ شده و عده ای شرکت کردند شما هم بودید؟ همسرم گفته بود نه ما نبوده ایم و سرمان به درس گرم است. به همسرم گفته بودند یکسری افرادی هستند که با ما همکاری می کنند و گزارش هایی از فعالیت های گروههای مخالف ایران برای ما تهیه می کنند. در بلژیک قسمت فرانسوی زبان کسی که با ما همکاری میکرده به ایران برگشته و حالا می خواهیم شما جای او با ما همکاری کنید در مقابل ما هم وقتی به ایران برگردید کمک میکنیم شما و خانم تان عضو هیات علمی دانشگاه شوید و.. همسر من موافقت نکرده و گفته بود من در کارهای سیاسی دخالتی ندارم و چنین کاری نمی کنم. بعد برگشت و دیگر تماسی نبود تا وقتی رفتیم فرودگاه، گفتند همسرم ممنوع الخروج است. پرسیدیم چرا؟ گفتند شاید تشابه اسمی باشد، ما اطلاعی نداریم از اداره گذرنامه پی گیری کنید. ما برگشتیم خانه پدر من و به ما از وزارت اطلاعات زنگ زدند و احضار کردند. من و همسرم با هم رفتیم که مرا راه ندادند و بیرون منتظر ماندم. گفتند دو ساعت دیگر همسرتان می آید. من نشستم بیرون و حدود ۵ تا ۶ ساعت گذشت، شب شده بود همسرم نیامد. دوباره سئوال کردم گفتند همسرتان فحش داده و بی ادبی کرده برای همین امشب را اینجا می ماند. فردا ساعت ۸ بیاید دنبال او. صبح ساعت ۸ رفتم و گفتند اورا به زندان اوین منتقل کرده ایم. هر چی پرسیدم گفتند نمی توانیم توضیحی بدهیم. رفتم زندان اوین، گفتند چنین فردی با این مشخصات نداریم. تا ۱۲-۱۳ روز بدین منوال بود و من اصلا نمی دانستم همسرم کجاست. می رفتم اوین می گفتند نیست، می رفتم در وزارت جوابی نمی دادند تا اینکه خودشان تماس گرفتند و خودم را به وزارت اطلاعات احضار کردند.
شما را به چه دلیلی احضار کردند؟ از شما چه می خواستند؟
پرسیدند در بلژیک چه می کنید؟مسافرت می رفتید و می آمدید چه می کردید؟ گفتم نه ما فقط یکبار سال ۸۸ رفتیم و الان آمده ایم. سفر و رفت و آمدی نبوده. الان هم که شما باعث شدید ما پروازمان را از دست بدهیم. گفتند تقصیر همسرت است و ما ترتیبی می دهیم شما با ایشان صحبت کنید و از او بخواهید لجبازی نکند. تا شما هم بتوانید سراغ درس و زندگی تان برگردید.
منظورشان از لجبازی چه بود و دقیقا چه می خواستند؟

تشدید فشار های امنیتی در دانشگاه بوعلی سینا همدان: دانشجویان به کمیته انضباطی احضار شدند

boali.hamedan
تعدادی از فعالین سیاسی-دانشجویی دانشگاه بوعلی سینا همدان به کمیته انضباطی احضار شدند.
به گزارش دانشجونیوز، پس از انتخابات ۲۴ خرداد و رای مردم به دولت اعتدال انتظار می رفت که با طرد رویکرد امنیتی در دانشگاه بوعلی سینا، دانشگاه به سمت توسعه سیاسی و فرهنگی حرکت کند.
ابن در حالیست که در روز های گذشته حراست دانشگاه بوعلی سینا نه تنها تغییرات همسو با دولت را نپذیرفته بلکه رویکرد امنیتی و رفتارهای غیر قانونی خود را نیز افزایش داده است.
کمیته انضباطی دانشگاه بوعلی سینا همدان با تعدادی از فعالان سیاسی-دانشجویی برخورد کرده و احکام غیرقانونی صادر کرده است، این درحالی است که پرونده ای برای این دانشجویان در کمیته انضباطی مفتوح بوده و درصدد تشدید برخوردها هستند.
کمیته انضباطی دانشگاه نمی تواند مستقل از قوه قضاییه عمل نموده و به صورت جناحی و بدون تشکیل دادگاه صالحه و بدون دعوت و حضور دانشجویان و در غیاب آنها، دانشجویی را از حقوق اجتماعی خویش محروم کند.
حراست دانشگاه بوعلی سینا، این احکام را در غیاب آنها صادر کرده و این اقدام برخلاف اصول ۲۰، ۳۴، ۳۵ و ۳۶ قانون اساسی کشور است.

درخواست اوباما از ایران برای آزادی کشیش سعید عابدینی

.
 رئیس‌جمهوری آمریکا، برای نخستین بار در یک سخنرانی عمومی از مقام‌های ایران خواست تا سعید عابدینی، کشیش ایرانی-آمریکایی زندانی در ایران را آزاد کنند.

به گزارش « محبت نیوز»، رئیس‌جمهوری آمریکا این موضوع را ۱۷ بهمن ماه در مراسم سالیانه‌ای که نخستین پنچ‌شنبه ماه فوریه برگزار می‌شود مطرح کرد.
به نقل از رادیو اروپای آزاد رادیو فردا، آقای اوباما در این مراسم گفته است «ما برای کشیش سعید عابدینی دعا می‌کنیم. او بیش از ۱۸ ماه است که در ایران زندانی‌ است. او به هشت سال زندان به خاطر عقایدش به مسیحیت محکوم شده است. ما همچنان برای آزادی او تلاش می‌کنیم و از مقام‌های ایران می‌خواهیم که او را آزاد کنند تا بتواند به آغوش گرم خانواده خود باز گردد.»
به گزارش خبرگزاری صدای امریکا، باراک اوباما یادآور شد: هر که بنام دین و مذهب به کسی آسیب بزند ارتباطش با خدا را تقلیل می دهد.
او خطاب به مدعوین این گردهمایی گفت: "آزادی دین و مذهب در سراسر جهان در معرض تهدید و خطر است، و این موضوعی است که امروز صبح می خواهم درباره آن تامل کنم. شاهد دولت هایی هستیم که درگیر تبعیض و خشونت بر ضد ایمان [مردم] اند. گاه می بینیم که در تلاش برای توجیه نفرت و آزار دیگران، صرفن بدلیل هویت آن ها، نحوه نیایش آن ها، و و این که به چه کس عشق می ورزند، دین و مذهب را پیچ و تاب می دهند."
این نخستین بار است که رئیس‌جمهوری آمریکا بطور مستقیم از آقای عابدینی نام برده و در مراسمی همگانی خواستار آزادی او می‌شود.
دو روز پیش از آن معاون وزیر خارجه آمریکا در بیانیه‌ای از مقام‌های ایرانی خواسته بود تا زندانیان سیاسی، از جمله میرحسین موسوی و مهدی کروبی و کسانی مانند سعید عابدینی، امیر حکمتی -دیگر شهروند آمریکایی زندانی در ایران- را آزاد کنند.

خبر تکمیلی از اعدام ۱۵ زندانی بلوچ در چابهار


روز چهارشنبه ۱۵ زندانی بلوچ در محوطه زندان چابهار از طریق چوبه دار اعدام شدند که اکثر ایشان با اتهامات سیاسی و امنیتی بازداشت شده بودند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، سحرگاه چهارشنبه ۱۶ بهمن ماه ۱۵ زندانی بلوچ که اکثر آن‌ها با اتهامات سیاسی و امنیتی بازداشت شده‌ بودند به طور مخفیانه در زندان چابهار اعدام شدند.
یکی از بستگان «خسرو براهویی» یکی از زندانیان اعدام شده که نخواست نامش فاش شود اظهار داشت: طی تماسی از سوی وزارت اطلاعات، خانواده درجه اول خسرو براهوی و دیگر اعدام شدگان را برای ملاقات اخیر با زندانیان به چابهار احضار کردند که پس از ملاقات با زندانی، در مسیر برگشت به علت بارش برف و لغزندگی جاده تصادف کردند.
وی در ادامه بیان داشت: با همکاری یکی از آشنایانمان که جزء مسئولین شهرستان چابهار بوده، بعد از اجرای حکم اعدام، جناز‌ها پس از دو روز به خانواده‌ها تحویل داده شده‌اند.
این منبع ادامه داد: یکی دیگر از بستگان ما به نام «افضل ریگی» که تاجر بودند جزء اعدام شدگان بوده که پس از تحویل گرفتن جسد و انتقال آن به زاهدان در قبرستان زاهدان به خاک سپردیم.

مدیران مسوول ابرار و مهر تابان محاکمه می‌شوند

مدیران مسوول روزنامه ابرار و هفته نامه مهر تابان فردا در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه می شوند.
به گزارش مهر، در نشست فردای دادگاه مطبوعات به اتهامات مدیران مسوول روزنامه ابرار و هفته نامه مهر تابان در شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی می شود.
در جلسه دادگاه که به ریاست قاضی مدیرخراسانی و با حضور اعضای هیات منصفه دادگاه مطبوعات برگزار می شود، مدیر مسوول روزنامه ابرار با شکایت موسسه فرهنگی و مطبوعاتی ایران و به اتهام نشر اکاذیب و توهین محاکمه می شود.
فردا همچنین به پرونده مدیر مسئول هفته نامه مهرتابان که با شکایت شهرداری اسلامشهر و به اتهام نشر اکاذیب تشکیل شده، رسیدگی می شود.

وضع وخیم جسمی یک زندانی بلوچ در زندان زاهدان


 عمادالدین ملازیی که از چهارسال پیش در زندان بسر می‌برد با وجود ناراحتی قلبی، معده و عصبی از درمان مناسب محروم است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، عمادالدین ملازیی زندانی سیاسی بلوچ در زندان مرکزی زاهدان که از ناراحتی‌های قلبی، خونریزی معده و مشکلات عصبی رنج می‌برد با بی‌توجهی مسئولین زندان نسبت به درمان خود روبروست.
یکی از بستگان وی که نخواست نامش فاش شود این بیماری‌ها را ناشی از ۱۲ ماه فشار روحی و جسمی در اداره اطلاعات زاهدان می‌داند و ضمن بی‌گناه دانستن این زندانی سیاسی می‌گوید: «درهمین ۱۲ ماهی که وزارت اطلاعات بود در زیر شکنجه‌ها دو تا از دندان‌هایش شکسته شدند وهمچنین انگشت دست راستش هم شکست.»
وی هم‌چنین می‌گوید: بعد از گذشت نزدیک ۵ سال آثار شکنجه‌ها بر روی بدنش نمایان بوده است و بر اثر همین شکنجه‌ها الان ناراحتی قلبی و ناراحتی معده و خونریزی معده دارد و براثر شوکهای برقی که بر سرش وارد شده مریضی اعصاب پیداکرده است و الان در زندان بدلیل نداشتن امکانات ودارو وپزشک متخصص روز به روز به ناراحتی ومریضی‌های جسمی‌اش افزوده می‌شود.

Saturday, February 1, 2014

دانشجوی دربند: اینجا خبری از اعتدال و امید نیست

حمید بابایی دانشجوی مقطع دکترا در دانشگاه لییژ بلژیک که پس از ورود به ایران، به اتهام جاسوسی بازداشت و به ده سال حبس محکوم شده است، ضمن انتقاد از رفتارهاى زشت و به دور از اعتدال وزارت اطلاعات ، از دیدار هم دانشگاهی ها و اساتید سابق خود از دانشگاه صنعتی شریف و سایر دانشگاهها، در زندان اوین ابراز خوشحالی می کند.
او طی نامه ای که توسط “کمپین صلح فعالان در تبعید” منتشر می شود، اعلام کرده است که “همه جاى ايران سراى من است حتى اگر خاکى از آن اوين باشد.”
متن کامل نامه آقای حمید بابایی به شرح زیر است:

همه جاى ايران سراى من است حتى اگر خاکى از آن اوين باشد

در طى مسافرتى که به ايران داشتيم وقايع ناگوار و غير انسانى برايمان رقم خورد و مسافرت و تعطيلاتمان تبديل به يک تراژدى غمبار براى خودم و همسرم گشت. و دستگاه اطلاعاتى با رفتار سرشار از رأفت اسلامى خود، استقبالى گرم از خودم و همسرم به عمل آورد.
آنچه در اين مدت از نحوه برخورد وزارت اطلاعات متوجه شدم اين است که اين نهاد امنيتى بسيار درمانده، دستپاچه و ناتوان از احاطه بر بسيارى از مسائل بوده و اقدامات و تصميمات نادرست و رايج در ساير ارگان هاى کشور، در اين وزارت خانه نيز رواج دارد اين نهاد امنيتى عدم توانايى خود را با ارعاب و محکوم کردن مردم پوشش مى دهد و با زندانى کردن افراد بى گناه قدرت نمايى مى کند تا ايجاد ارعاب و ترس کند. حتى بسيارى در اين بين قربانى مى شوند تا براى سايرين ايجاد ترس و ارعاب شود.
به راستى که کشور عزيزمان غرق در هرج و مرج شده است. براى مردمى با چنين فرهنگ غنى و ريشه تاريخى چنين وضعيتى بسيار اسفناک است. اينجا سرشار از شگفتى و حرفهاى متناقض است. دورادور که حرف هايى دولتمردان را مى شنيدم با شوقى بسيار و به عزم خدمت به ميهنم به ايران آمديم اما افسوس که روزى درد نصيبمان گشت. از روز اول تا کنون شاهد رفتارهاى به شدت زشت و به دور از اعتدال وزارت اطلاعات بوده ايم که به هيچ وجه مستحق آن نبوديم.
از روز اول تاکنون حتى يکبار به وضوح تفهيم اتهام نشدم و حتى در دادگاه نيز کيفر خواستى برايم خوانده نشد و در کمال شگفتى ديدم که به تحمل ۶ سال حبس تعزيرى محکوم شدم اين چگونه سيستم قضايى است که اجازه مى دهد از يک سو افرادى با فساد هاى مالى بيشمار اقتصادى در جامعه جولان دهند و از دستگيرى و محاکمه آنها عاجز و ناتوان است اما من که تمامى عمرم را صرف مطالعه و تحقيق براى کشورم کرده ام به چنين سرنوشتى دچار شوم در حالى که حتى يک مدرک عليه من ارائه نشده است.
بگذريم در اينجا يادآورى يک نکته برايم شيرين است. و به مانند مرهمى است بر آنچه به ما گذشت. آن نکته اين است که خوشحالم که خود را در کنار هموطنان دربند خود، در بند ٣۵٠ اوين مى بينم اينجا از نزديک به واقعيات و حقايقى رسيدم که در هيچ کتاب و روزنامه و سايت شبکه تلويزيونى يافت نمى شود.
اينجا هم دانشگاهى هاى قديمى من در دانشگاه شريف محبوس اند و پس از سال ها توانستم بار ديگر آنها را از نزديک در بند ٣۵٠ اوين ملاقات کنم. اينجا تعدادى از نخبگان و اساتيد دانشگاههاى برتر کشور، فعالين کارگرى، مدنى و دانشجويى محبوس اند، افرادى که ساليان عمر خود را وقف پيشرفت سازندگى و آبادانى کشور کرده اند. اينجا دانشگاه است. اينجا اوين است. اينجا خبرى از اعتدال و تدبير و اميد نيست. اينجا مردمانى زحمتکش و مغزهايى مشکل گشا مورد بى مهرى قرار گرفته اند و با احکامى ظالمانه محبوس اند. اينجا در نهايت تاسف احکامى قرون وسطايى حاکم است. اينجا مردمى درد آلود محبوس اند و به قول مهدى اخوان ثالث:
بى شک اينجا ديگر اقليمى است
هيچ مى دانى که زندان چيست؟ از کدامين قاره است اين بوم؟
هيچ مى دانى که اين بوم، آشيان، اين شوم، از چه اقليمى است؟
اصلش اول يادگار از کيست؟

حمید بابایی - بند ٣۵٠
منبع: فعالان در تبعید

بازرسی منزل و محل کار چند تن از اعضای مشارکت توسط ماموران سپاه


 ماموران سپاه امروز با مراجعه به محل کار و منزل تعدادی از اعضای جبهه مشارکت، وسایل شخصی آنها را ضبط کرده و در حال حاضر مقابل منزل محمد نعیمی پور، از اعضای شورای مرکزی این حزب حضور دارند.
به گزارش کلمه، تاکنون فردی بازداشت نشده، اما به نظر می رسد که هدف برخورد با این حزب اصلاح طلب در میان است.
بر اساس این گزارش همچنین دفتر کار علی سمیعی زاده، از اعضای این حزب نیز مورد تفتیش قرار گرفته و کلیه وسایل کاری وی ضبط شده است.
جبهه مشارکت پس از انتخابات سال ۸۸ بدون برگزاری دادگاه، از سوی مقامات قضایی اعلام انحلال شد که به دلیل طی نشدن مراحل قضایی و قانونی این کار، مورد پذیرش این حزب قرار نگرفت.
همچنین اعضای این حزب از دادگاه دیگری در قوه قضائیه حکم بلامانع بودن فعالیت خود را در پی منع کمیسیون ماده ۱۰ احزاب در زمان دولت احمدی نژاد در اختیار دارند.
اخبار تکمیلی در صورت وقوع هر اتفاقی متعاقبا از سوی کلمه منتشر خواهد شد.
منبع: هرانا

Friday, January 31, 2014

بازداشت چهار فعال دانشجویی و سایبری در تهران و مشهد

طی روزهای اخیر چهار فعال سایبری و کنشگر دانشجویی، توسط ماموران امنیتی در تهران و مشهد بازداشت شدند.
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، مسلم بوشهریان، فعال سایبری، روز دوم بهمن ماه امسال هنگام ورود به فرودگاه بین المللی تهران، توسط ماموران حفاظت اطلاعات سپاه بازداشت و به محلی نامعلوم منتقل شده است.
این در شرایطی است که وی طی ماههای اخیر در چین مشغول به تحصیل بوده و از فعالان حوزه اینترنت و شبکه های اجتماعی به شمار می رفت.
هنوز از دلیل بازداشت، محل نگهداری و سرنوشت این فعال سایبری خبری منتشر نشده و مراجعات مکرر خانواده وی به مراجع قضایی، نتیجه ای در بر نداشته است.
همزمان ساسان و سیاوش جنتیان و رضا آلناصر، سه فعال در شبکه های اجتماعی نیز، روز شنبه پنجم بهمن ماه، در مشهد بازداشت شدند.
گزارش منابع خبری حاکی از آن است که این سه فعال سایبری، روز شنبه هنگام خروج از خوابگاه دانشگاه، توسط دو دستگاه خودروی پژوی سفید رنگ متوقف و توسط چند مامور مسلح و مجهز به بیسیم به زور سوار خودرو می شوند.
سیاوش جنتیان دانشجوی دانشگاه آزاد مشهد و از فعالان وبلاگی – دانشجویی بوده، و ساسان جنتیان نیز، از فعالان دانشجویی بازداشتی در جریان حوادث بعد از انتخابات سال ۸۸ می باشد.
رضا آلناصر، نویسنده وبلاگ «کنکاش» نیز، پیش از این مورد احضار و تذکر توسط نهادهای امنیتی در خوزستان قرار گرفته بود.
هنوز از دلیل دستگیری و سرنوشت این دو برادر و دوست همراه آنان خبری منتشر نشده است.
طی هفته های اخیر، طیف وسیعی از وبلاگ نویسان، فعالان سایبری، کنشگران شبکه های اجتماعی و همچنین فعالان دانشجویی، در شهرهای شیراز، اصفهان، کرج، کرمان، شهریار و تهران، احضار، بازداشت یا ربوده شده اند، که از سرنوشت تعدادی از آنها خبری در دست نمی باشد.
سازمان گزارشگران بدون مرز در گزارش های خود، با توجه به رخدادهای ایران، این کشور را همچنان از بزرگترین زندانهای روزنامه نگاران و فعالان مطبوعاتی سایبری در جهان معرفی کرده است.
منبع:کمیته گزارشگران حقوق بشر

سمکو خلقتی به سلول انفرادی منتقل شد


سمکو خلقتی زندانی سیاسی کرد سالن ۱۲ زندان رجایی شهر کرج به سلول انفرادی منتقل شد.
 سمکو خلقتی زندانی سیاسی کرد اهل مهاباد که در سالن ۱۲ زندان رجایی شهر کرج بسر می‌برد، سبح امروز به اسم ملاقات به نگهبانی فراخوانده و سپس به سلول انفرادی بند ۵ این زندان منتقل شد.
یک منبع مطلع در این‌باره به گزارشگر هرانا گفت: «گارد زندان رجایی شهر روز شنبه ۵ بهمن ماه اقدام به بازرسی سالن ۱۲ نمود و در این بین سمکو خلقتی نسبت به چندباره بازرسی اتاق‌اش به یکی از بازرسین اعتراض نمود. به همین علت روز دوشنبه ۷ بهمن وی را جهت انتقال به سلول انفرادی به نگهبانی فراخواندند که با مقاومت زندانیان سیاسی روبرو شد. مسئولین طی روز جاری نام سمکو خلقتی را به همراه سایر زندانیان ملاقات کننده صدا زده و زمانی که وی به نگهبانی رفت، به سلول انفرادی منتقل شد.»
مسبب تمام اتفاقات اخیر آقای بحرینی رئیس جدید حفاظت است. وی که به تازگی از زندان ارومیه به رجایی شهر منتقل شده زندانیان سیاسی را بشدت محدود کرده و موجب بسته شدن کتابخانه و از سرگیری مجدد ارسال پارازیت و… شده است.
این زندانی سیاسی که سال ۱۳۸۸ در اراک بازداشت گردیده پس از مدتی به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل و در آنجا تحت فشار برای انجام مصاحبه تلویزیونی قرار گرفته بود.
وی به اتهام همکاری با حزب دمکرات کردستان به ۱۵ سال زندان محکوم شده است.
بحرینی، پیشتر نیز ریاست حفاظت زندان مرکزی ارومیه را بر عهده داشته است، وی بارها اقدام به ضرب و شتم زندانیان سیاسی از جمله احمد تمویی در زندان ارومیه نموده که بر اثر آن این زندانی از ناحیه بینی و دندان مورد آسیب جدی قرار گرفت. اعتراضات زندانیان سیاسی ارومیه موجب شد که محل خدمت وی به زندان رجایی شهر تغییر یابد، برخورد او با زندانیان سیاسی کُرد همواره شدیدتر است.
منبع: هرانا

احضار عبدالغفور قلندری‌نژاد به دادگاه انقلاب بندر عباس


شعبه دوم دادگاه انقلاب بندر عباس، عبدالغفور قلندری‌نژاد از دراویش گنابادی ساکن این شهر را برای رسیدگی به پرونده اتهامی وی احضار کرد.
به گزارش مجذوبان نور، پس از صدور کیفرخواست اتهامات آقای عبدالغفور قلندری‌نژاد، شعبه دوم دادگاه انقلاب بندرعباس برای رسیدگی به اتهامات این درویش، جلسه دادگاهی مورخ ۲۶ بهمن ماه سال جاری تعیین کرد. در کیفرخواست صادر شده برای وی اتهامات این درویش گنابادی تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی و عضویت در گروه‌های معارض کشور عنوان شده است.
این درویش گنابادی تا کنون دوبار دستگیر شده که در جریان آخرین دستگیری وی در فروردین ۹۲، عده‌ای از دراویش شهر بندرعباس در حمایت از وی در مقابل ساختمان اطلاعات دست به تجمع زدند، که این اقدام باعث آزادی زود هنگام وی شد.
یادآور می‌شود از شهریور ۱۳۹۰ نیروهای امنیتی و اطلاعاتی به شدت با فعالان حقوق دراویش و همکاران سایت مجذوبان نور برخورد کرده‌اند که در نتیجه آن ۲۰ تن از مدیران، وکلا و همکاران سایت مجذوبان نور بازداشت و بازجویی شده‌ و ۱۰ تن از آنان در حال سپری کردن احکام سنگین محکومیت خود در زندان‌های تهران و شیراز هستند.
 منبع: هرانا

آب آلوده در زندان رجایی شهر موجب بیماری زندانیان

بتازگی آب آلوده در زندان رجایی شهر کرج موجب اسهال و استفراغ زندانیان می‌شود.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، از چند روز پیش، آب آشامیدنی زندان رجایی شهر آلوده شده و زندانیانی که از آب لوله کشی زندان برای آشامیدن استفاده می‌کنند دچار اسهال و استفراغ می‌شوند.
این درحالی است که فروشگاه زندان بتازگی آب معدنی جهت استفاده زندانیان تدارک دیده و زندانیان این زندان باید آب مورد نیاز خود را از فروشگاه تهیه نمایند.
یک منبع مطلع به گزارشگر هرانا گفت: «بیش از صد‌ها تن از زندانیان سیاسی، عقیدتی و عادی زندان رجایی شهر طی چند روز گذشته از طریق آب آلوده بیمار شدند و مسئولین بهداری نیز اقدامات لازم را جهت درمان ایشان انجام نداده‌اند.»
گفتنی است، هم اکنون بیش از ۸۰ زندانی سیاسی، عقیدتی و امنیتی در سالن ۱۲ و بیش از ۱۰۰ زندانی اهل‌سنت در سالن ۱۰ زندان رجایی شهر کرج نگهداری می‌شوند.

Wednesday, January 29, 2014

حمید بابایی به ۱۰ سال زندان محکوم شده است


حمید بابایی دانشجوی دکترا از دانشگاهی در بلژیک که به ایران سفرکرده بود، بازداشت و در دادگاه بدوی به ۱۰ سال زندان محکوم شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، حمید بابایی دانشجوی مقطع دکترا و بورسیه دولتی در دانشگاه لی یژ بلژیک، که برای دیدار خانواده به ایران سفر کرده بود، روز ۳۰ آذر ماه سال جاری در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به ۱۰ سال زندان به اتهام جاسوسی و همکاری با دول متخاصم محکوم شد.
حمید بابایی پس از بازداشت و انتقال به سلول انفرادی، که ۲۰ روز آن را در بند ۲۴۰ و بقیه دوره انفرادی را در بند ۲۰۹ می‌گذراند، روز ۲۷ شهریور به بند ۳۵۰ اوین منتقل می‌شود و هم‌اکنون در این بند نگهداری می‌شود.
همسر این دانشجوی زندانی به گزارشگر هرانا گفت: ما ۵ مرداد ماه سال جاری به ایران برگشتیم و یکبار همسرم توسط وزارت اطلاعات بازجویی و تشویق به همکاری شد که وی قبول نکرد. هنگام بازگشت متوجه شدیم که همسرم ممنوع الخروج شده است. وزارت اطلاعات مجددا وی را احضار کرده و مورد بازجویی قرار داد و این بار بازداشت شد. مسئولین ابتدا به من گفتند چون بی‌ادبی کرده باید یک شب را پیش ما بماند و فردا که مراجعه کردم به من گفتند همسرتان را به زندان اوین منتقل کرده‌ایم. من یک هفته از مکان نگهداری وی خبر نداشتم و بعد از یک هفته در دادسرای شهید مقدس به من اطلاع دادند که وی در بازداشت‌گاه ۲۴۰ است.
وی در ادامه گفت: مسئولین در ‌‌‌‌نهایت موافقت کردند اجازه دهند حمید با من تماس داشته باشد و اتهاماتی همچون ارتباط وی با کشورهای اسرائیل، آمریکا، روسیه و گروههای اپوزسیون را به وی زدند که واقعیت نداشت. ما تمام مدت سرگرم درس خواندن بودیم و هیچ‌گاه فرصتی برای این ارتباطات که می‌گویند برای ما باقی نمانده بود.
همسر حمید بابایی در ادامه گفت: من را هم بازجویی کردند و سعی داشتند بگویند من نیز با همسرم همکاری می‌کردم. مسئولین بار‌ها به من گفتند که پرونده همسرتان چیز خاصی ندارد و وی یکی دو هفته دیگر آزاد می‌شود که چنین نشد. مسئولین از حمید می‌خواستند تا در اروپا به جاسوسی ایرانیان بپردازد و چون وی قبول نکرد اینچنین کردند.
وی در پایان خاطر نشان کرد: وقتی من به نزد قاضی صلواتی رفتم که بر اساس چه مستنداتی همسر من را محاکمه می‌کنید؟ گفت: شما از این مسائل سر در نمی‌آورید و من این موضوع را برای وکیل توضیح می‌دهم. وقتی که خواستیم وکیل بگیریم قاضی صلواتی گفت ما هر وکیلی را قبول نداریم و باید وکیلی که ما معرفی می‌کنیم را به وکالت برگزینید. این وکیل تسخیری هم هیچ اقدام موثری برای تبرئه همسر من انجام نداد.
حمید بابایی هم اکنون به حکم وارده اعتراض کرده و پرونده وی در مرحله تجدید نظرخواهی است.