Hesam Attarzadeh

Monday, August 18, 2014

احضار تلفنی و بازداشت یک شهروند بهایی


 روحیه قوامی نیک شهروند بهایی ساکن کرج در پی احضار تلفنی به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، طی روز یک‌شنبه ۲۶ مرداد ماه روحیه قوامی نیک شهروند بهایی ساکن کرج در پی احضار تلفنی به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات در کرج بازداشت و هنگام ظهر به زندان اوین منتقل شد.
وی که دارای یک دختر ۴ ساله است تا لحظه تنظیم این خبر موفق به تماس با بستگان خود نشده است.
گفتنی است، از اتهامات و علت بازداشت این شهروند بهایی اطلاع دقیقی در دست نیست.
منبع: هرانا

دستگیری کامنت گذار سایت های خبری در ایران


 رئیس پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات فرماندهی انتظامی شرق استان تهران از دستگیری عامل نشر اکاذیب در قسمت نظرات یکی از سایت‌های خبری خبر داد.
به گزارش خبرگزاری مهر، سرهنگ محمدی در تشریح این خبر گفت: در پی اقدامات اطلاعاتی و فنی صورت گرفته در فضای مجازی فردی که اقدام به انتشار مطالب کذب در بخش نظرات و پیشنهادات یکی از سایتهای خبری شهرستان ورامین می‌کرد شناسایی و بررسی موضوع به صورت ویژه در دستور کار کارآگاهان پلیس فتا استان قرار گرفت.
وی افزود: «با انجام یکسری اقدامات اطلاعاتی محل سکونت عامل نشر اکاذیب شناسایی و با هماهنگی مقامات قضایی وی دستگیر شد.»
این مقام انتظامی ادامه داد: «متهم در ابتدا موضوع را انکار می‌کرد اما پس از مواجهه با مستندات محکم پلیس لب به اعتراف گشود.»
منبع: هرانا

Friday, August 15, 2014

دو عکاس با شکایت مقام دولتی، به ۷۵ ضربه شلاق محکوم شدند

 با شکایت دولت و بر اساس حکم اولیه شعبه ۱۰۲ دادگاه عمومی قزوین دو تن از عکاسان قزوینی به اتهام «توهین» جمعا به ۷۵ ضربه شلاق محکوم شدند.
به گزارش صدای قزین، یکی از عکاسان که با شکایت مشاور فرهنگی استاندار و رئیس سازمان میراث فرهنگی قزوین به دادگاه احضار شده بود، به صدای قزوین گفت: بر اساس حکم اولیه شعبه ۱۰۲ دادگاه عمومی قزوین بنده با اتهام توهین به ۲۵ ضربه شلاق محکوم شدم و عکاس دیگر نیز به همین اتهام به ۵۰ ضربه شلاق محکوم شد.
به نظر می‌رسد این حکم به دلیل انتشار یادداشتی است که این دو درباره یکی از کتاب‌های مشاور فرهنگی استاندار نوشته بودند. این یادداشت باعث شد تا مشاور فرهنگی استاندار از این دو عکاس قزوینی شکایت کند.
منبع: هرانا

کشیش زندانی در ایران توسط اعضای «داعش» به «مرگ» تهدید شد

.
گروهی از زندانیان سنی که خود را هم‌صف با دولت اسلامی (عراق و شام)، «داعش»، نامیده‌اند، کشیش آمریکایی ایرانی‌تبار، سعید عابدینی را به مرگ‌ تهدید کرده‌اند.

به گزارش « محبت نیوز» نغمه عابدینی، همسر کشیش آمریکایی ایرانی‌تبار، سعید عابدینی که در ایران در زندان است، به خبرگزاری رویترز گفته است که همسرش از سوی زندانیانی که خود را هم‌قطاران «داعش» نامیده‌اند، تهدید به مرگ شده است.

به گزارش رادیو اروپای آزاد ، خانم عابدینی، ۲۳ مرداد به خبرگزاری رویترز گفت علاوه بر نبود مراقبت‌های بهداشتی و مشکلات غذایی، هم‌بندان همسرش گفته‌اند گروهی از زندانیان سنی که خود را هم‌صف با دولت اسلامی (عراق و شام)، «داعش»، نامیده‌اند، او را به مرگ‌ تهدید کرده‌اند.

رویترز می‌گوید مشخص نیست این زندانیان عراقی هستند یا ایرانی.

سعید عابدینی، کشیشی تبشیری ۳۴ ساله، شهروند آمریکا و از تبار ایرانی‌ست؛ او در سفری به ایران به اتهام «راه‌اندازی کلیساهای خانگی» و «اقدام علیه امنیت ملی» به هشت سال زندان محکوم شده است.

خانواده آقای عابدینی می‌گویند که او برای «دیدار با خانواده و تاسیس یک پرورشگاه» به ایران رفته بود و هدف دیگری از سفر خود نداشت.

سعید عابدینی «تهدیدی» را که از آن مطلع شده به مادرش که برای ملاقات او به زندان رجایی‌شهر رفته بود، گفته است.

نغمه عابدینی به رویترز می‌گوید همسرش «پیشتر نیز به خاطر تغییر دین به مسیحیت هدف تهدید قرار گرفته بود. ما اکنون متوجه شده‌ایم که اعضای زندانی «داعش» نیز گفته‌اند، او هدف شماره یک آنهاست».

به گفته خانم عابدینی، همسرش در «بخشی مشترک ولی بندی جدا» از کسانی که «اعضای دولت اسلامی» نامیده، نگهداری می‌شود. به گفته او سعید عابدینی می‌ترسد اتاق خود را برای پیوستن به زندانیان دیگر برای هواخوری ترک کند.

نغمه عابدینی در عین حال گفته است فرزندان این زوج یک ویدئو برای باراک اوباما، رئیس‌جمهوری آمریکا، تهیه کرده‌اند که در آن از اوباما می‌خواهند پدرشان را سالم به خانه بازگرداند.

رئیس جمهوری آمریکا طی سخنانی در بهمن ماه سال گذشته خواستار آزادی سعید عابدینی شده بود. مقام‌های آمریکایی بارها از حکومت ایران خواسته‌اند سعید عابدینی، و همینطور امیر میرزایی حکمتی، دیگر شهروند آمریکایی ایرانی‌تبار که در ایران به اتهام جاسوسی در زندان است، را آزاد کند.

به گزارش صدای امریکا، وزارت امور خارجه ایالات متحده، در آخرین گزارش سالانه خود در مورد وضعیت آزادی‌های مذهبی در کشورهای مختلف جهان که اوایل مرداد ماه منتشر کرد، با اشاره به تشدید محدودیت‌ها علیه اقلیتهای مذهبی در ایران، اعلام کرد ایران سعید عابدینی را صرفن به دلیل باورهای دینی او به حبس محکوم کرده است.

جان کری وزیر خارجه آمریکا، در این گزارش، مجددن تاکید کرد که واشنگتن به تلاش خود برای آزادی او ادامه خواهد داد.

وندی شرمن معاون وزیر خارجه آمریکا نیز در همان روز در سخنانی در کمیته روابط خارجی سنای آمریکا در تشریح گفتگوهای هسته‌ای با ایران و در واکنش به اظهارات کسانی که خواستار گفتگو درباره حقوق بشر در ایران در این گفتگوها هستند، گفت «در صورت نیاز ما هیچ ابایی از افزایش فشار بر ایران نخواهیم داشت، خواه در ارتباط با وضعیت بد حقوق بشر و حمایت از تروریسم، خواه دشمنی با اسرائیل و یا زندانی کردن فعالان سیاسی.»

خانم شرمن در ادامه افزود «ما به ایران فشار می‌آوریم تا دو شهروند آمریکایی، امیررضا حکمتی و سعید عابدینی را آزاد کند و همچنین در یافتن رابرت لوینسون که از سال ۲۰۰۷ ناپدید شده است، به ما کمک کند.»

تفهیم اتهام مجدد دانشجوی زندانی، پس از ضرب و شتم در سالن ملاقات

روز پنج شنبه 23 مرداد، محمد مهدی ابیات، دانشجوی 22 ساله رشته کامپیوتر که دوران حبس خود را در زندان رجایی شهر کرج می گذراند، در خصوص  توهین به ماموران زندان، تفهیم اتهام شد!
بنا بر اطلاع “کمپین صلح فعالان در تبعید”، تفهیم اتهام  مهدی ابیات توسط بازپرس سالاری در محوطه زندان در حالی صورت گرفته که وی پیشتر روز چهارشنبه 31 اردیبهشت سال جاری، هنگام ملاقات با خانواده اش، توسط زندانبانان مورد یورش و ضرب و شتم شدید قرار گرفته بود و از ملاقات با خانواده اش منع شد.
ضرب و شتم این دانشجو در مقابل چشمان خانواده اش، با اعتراض شدید آنها همراه شد اما زندانبانان به جای رسیدگی به اعتراضات این خانواده، خواهر این زندانی سیاسی را به حدود 2 ساعت بازداشت و مورد تهدید و اذیت و آزار قرار دادند.
مهدی ابیات همچنین روز شنبه 3 خرداد، پس از شکایت از  ماموران زندان، به سلول‌های انفرادی زندان رجایی شهر منتقل شده بود.
محمدمهدی ابیات، از زندانیان پس از انتخابات سال 1388 می باشد. او پس از  بازداشت، مدتی به قید وثیقه از زندان آزاد شد اما نهایتا در دادگاه انقلاب به تحمل 15 ماه زندان محکوم شد.
وی که در حال حاضر در سالن 12 زندان رجایی شهر دوران محکومیت خود را می گذراند، با خطر صدور حکم جدید مواجه است.
منبع: فعالا در تبعید

خدا نور است و ذره ای تاریکی در او وجود ندارد







نخبگانی که ماندند، نخبگانی که رفتند.


این تصویر مربوط به سال 1374 است. مریم میرزاخانی، برنده جایزه فیلدز ریاضیات، نفر سوم از سمت راست در کنار هاشمی رفسنجانی، حدادعادل و نجفی. 
میرزاخانی و احتمالاً اغلب دیگر دانش آموزان نخبه ای که در این عکس دیده میشوند از ایران مهاجرت کرده اند. این افراد بهمراه بسیاری دیگر از مهاجرین تحصیلکردگان ایرانی از کشور خارج شده اند.
و اما آنان که ماندند چه شدند:
- میترا عالی، دانشجوی نخبه دانشگاه شریف، دانشجوی کارشناسی ارشد رشته بیومتریال دانشگاه صنعتی شریف، رتبه ٧ کنکور کارشناسی ارشد و عضو بنیاد ملی نخبگان، پس از انتخابات ۸۸ بازداشت شد.
- امید کوکبی، نخبه ایرانی دانشجوی فوق دکترای فیزیک اتمی با گرایش لیزر در دانشگاه تگزاس آمریکا و همچنین برگزیده المپیاد فیزیک، در بهمن ماه سال ۸۹ به ایران سفر کرد و هنگام خروج از ایران در فرودگاه بازداشت و همچنان زندانی است.
- علی اکبر محمدزاده، دانشجوی نخبه دانشگاه شریف پس از اعتراضات جنبش سبز در ۲۵ بهمن ۱۳۸۹، هنگام خروج از دانشگاه توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به شش سال حبس محکوم شد.
- امین نیایی فر، دانشجوی نخبه دانشگاه تهران به اتهام توهین به احمدی‌نژاد در دادسرای اوین شلاق خورد و مدتی را در اوین زندانی بود. امین نیایی فر، دانشجوی ممتاز رشته مهندسی مکانیک دانشکده فنی دانشگاه تهران.
- آرمان رضاخانی، دانشجو، برگزیده دهمین جشنواره خوارزمی از نخبگان ممتاز کشوری در المپیاد ریاضی، مکتشف قانونی در ریاضی بنام قانون مربعات و مثلثاث رضاخانی و مخترعی جوان در زمینه هایی چون سازه های معماری و کمک آموزشی فرکتال پس از حوادث ۸۸ بازداشت شد. وی پس از دریافت بورس چهار ساله از دانشگاه تگزاس اِی اَند اِم هم اکنون در رشته مهندسی کامپیوتر همین دانشگاه درحال ادامه تحصیل می باشد.
- جواد علیخانی، دانشجوی دورۀ دکترای دامپزشکی دانشگاه شهید چمران ابتدا در مهر ماه سال ٨۶ و سپس در دوم خرداد ١٣٨٩ برای بار دوم بازداشت شد و از سوی دادگاه انقلاب به سه سال حبس محکوم شد.
- احسان عبده تبریزی، دانشجوی دکترای علوم سیاسی دانشگاه دورهام انگلستان، یکی از زندانیان حوادث پس از انتخابات. مهم ترین اتهام احسان عبده حضور در تجمع های اعتراضی ایرانیان خارج از کشور در مقابل سفارت جمهوری اسلامی در لندن است و به همین دلیل به پنج سال زندان محکوم شد.
- حامد صابر از نخبگان و فارغ التحصیلان دبیرستان علامه حلی تهران و رشته مهندسی سخت افزار کامپیوتر دانشگاه صنعتی شریف، اخذ مدال برنز المپیاد کامپیوتر کشوری، از عکاسان فعال حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری، که عکس‌های وی در بسیاری از مجلات، خبرگزاری‌ها و وب‌سایت‌های خبری و اجتماعی بین المللی انتشار یافته بود در روز ٣١ خرداد ماه ۸۹ بازداشت شده بود.
- سروش ثابت برنده‌ی مدال برنز المپیاد کامپیوتر سال ۱۳۸۱، نفر دوم المپیاد خوارزمی در رشته‌ی ریاضی سال ۱۳۸۱ و رتبه‌ی اول کنکور کارشناسی ارشد سال ۱۳۸۸، بمدت دو سال به حبس محکوم شد.
- و بسیاری دیگر از دانشجویان و شخصیتهای برجسته‌ی علمی کشور که طی سالهای گذشته بازداشت و زندان شدند.
تهیه گزارش: علی آزادان
عکس از سایت انتخاب
از صفحه ی عکسهای تاریخی


منبع:
کارگاه آموزشی شهروندیار

Wednesday, August 13, 2014

دستگیری گروهی از فعالان عرب در اهواز

روز یکشنبه مورخ ۱۹ مردادماه ساعت ۵ صبح نیروهای اطلاعاتی عده‌ای از فعالان عرب شهر اهواز را در کوی علوی (حی الثوره) این شهر دستگیر و به نقطه نامعلومی منتقل کردند.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، درپی مشارکت در مراسم دیدار و تبریک عید فطر به خانواده‌های فعالان سیاسی جان باخته و نیز خانواده‌های زندانیان سیاسی عرب، چندین تن از فعالان عرب در شهر اهواز بازداشت شدند. در مراسم مورد اشاره که مرتبط با بازداشت این شهروندان است همچون سالهای قبل تعدادی از فعالان و شهروندان عرب بصورت دسته جمعی و با هدف حمایت و همدلی با خانواده‌های زندانیان و جان باختگان سیاسی به دیدار آنان در مناطق ملاشیه، کوت عبدالله، کوی علوی و دیگر محله‌های عمدتا عرب نشین اهواز رفتند.
در پی این مراسم و پس از گذشت ۱۳ روز از عیدفطر بعنوان مبدا زمانی این برنامه، روز یکشنه مورخ ۱۹ مردادماه، در ساعت ۵ صبح تعدادی از فعالان عرب توسط نیروهای امنیتی در منازل شخصی خود بازداشت و به نقطه نامعلومی منتقل شدند، تاکنون هویت ۵ تن از بازداشت شدگان برای این خبرگزاری محرز شده است، هر چند گزارشات دریافتی تعداد بازداشت شدگان را بیش از این ذکر می‌کند.
محمد بترانی به همراه دو تن از برادران خود همچنین عباس سواری و محمد صیاحی هویت این بازداشت شدگان اعلام می‌شود که در این میان آقای صیاحی سابقه چندین بازداشت پیش از این را دارد.
لازم به یادآوری است پیش از این نیز در روز ۷ مردادماه، مصادف با عید فطر و برنامه جمعی دیدار با خانواده جانباختگان و زندانیان سیاسی عرب، آقای اسد صالحی بازداشت و طی روزهای اخیر به زندان سپیدار اهواز منتقل شده است.
منبع: هرانا

حکم توقیف ۶ ماهه برای روزنامه «بهار»


 شعبه ۳۲ دیوان عالی کشور حکم شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان تهران در پرونده روزنامه بهار را تایید کرد.
به گزارش ایرنا، روزنامه بهار از سوی شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی سیامک مدیر خراسانی به شش ماه توقیف و سعید پور عزیزی مدیر مسئول آن به ۹۱ روز حبس تعزیری با دو سال تعلیق محکوم شده است.
در حالی که روزنامه بهار از ششم آبان ماه توقیف شده است، اما گفته می شود شش ماه حکم توقیف این روزنامه از زمان قطعی شدن رای دادگاه در دیوان عالی کشور محسوب خواهد شد.
روزنامه بهار اول آبان ماه سال گذشته مقاله ای را با عنوان “امام؛ پیشوای سیاسی و یا الگوی ایمانی؟” منتشر کرد و سپس به دلیل برخی مطالب آن مقاله، مسوولان این روزنامه با انتشار نامه ای در تاریخ چهارم آبان ماه از توقف خودخواسته انتشار “بهار” خبر دادند. ششم آبان ماه نیز با حکم هیأت نظارت بر مطبوعات روزنامه بهار توقیف و پرونده آن به قوه قضاییه ارسال شد.
شعبه چهارم دادسرای فرهنگ و رسانه، مدیر مسوول روزنامه بهار را احضار و برای وی قرار وثیقه صادر کرد که به علت فراهم نبودن وثیقه و پایان وقت اداری، سعید پورعزیزی در بازداشتگاه دادسرای اوین زندانی و در نهایت شامگاه سیزدهم آبان ماه با تودیع وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی آزاد شد.
دادگاه رسیدگی به اتهامات مدیر مسئول روزنامه بهار ۱۵ دی ماه سال ۹۲ به اتهام اشاعه فحشا و منکرات و انتشار تصاویر خلاف عفت عمومی، فعالیت تبلیغی علیه نظام، نشر مطالب خلاف موازین اسلامی، ایجاد اختلاف مابین اقشار جامعه، اهانت به دین اسلام و مقدسات آن، پخش شایعات و مطالب خلاف واقع و انتشار مطالب علیه اصول قانون اساسی در شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی سیامک مدیر خراسانی و با حضور اعضای هیات منصفه مطبوعات برگزار شد. در نهایت دادگاه اوایل اسفند ماه سال گذشته حکم این پرونده را صادر کرد که با اعتراض مدیر مسئول روزنامه بهار، پرونده برای رسیدگی در مرجع تجدید نظر به شعبه ۳۲ دیوان عالی کشور ارسال شد.
بعد از این پرونده، مدیر مسئول روزنامه بهار چهارم خرداد ماه امسال با شکایت دادستانی تهران و به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام، پخش شایعات و مطالب خلاف واقع، ترویج مطالبی که به اساس جمهوری اسلامی لطمه وارد می کند و نقل مطلب از گروه های مخالف داخلی به نحوی که تبلیغ آن گروه ها محسوب می شود، در شعبه ۷۶ به ریاست قاضی مدیر خراسانی محاکمه شد که هیات منصفه مطبوعات متهم را در عناوین اتهامی یاد شده مجرم شناخت و مستحق تخفیف در مجازات ندانست.
هنوز حکم این پرونده صادر نشده است.
منبع: هرانا

امید کوکبی، چهار سال حبس بدون حتی یک روز مرخصی


 به دنبال انتقال ۷۵ زندانی از بند ۳۵۰ اوین، امید کوکبی نخبه علمی کشور نیز به قرنطینه بند ۷ زندان اوین منتقل شده است.
به گزارش کلمه، قرنطینه بند ۷ زندان اوین تنها برای اقامت یکی دو روزهٔ زندانیان تازه وارد ساخته شده و کاربری آن نیز جز این نبوده و به دلیل شرایط نامساعد از جمله نبود هواخوری مناسب و عدم وجود هرگونه امکانات زندگی، امکان اقامت طولانی در آنجا وجود ندارد، در حالیکه مسئولان زندان اوین این زندانیان را برای نگهداری طولانی مدت به این بند منتقل کرده‌اند.
امید کوکبی، از نخبگان جوان ایرانی است که به دلیل حاضر نشدن به همکاری با نهادهای نظامی- امنیتی در زمینه پروژه‌های اتمی، از دهم بهمن ماه ۱۳۸۹ تا امروز، بی‌وقفه و بدون حتی یک روز مرخصی در زندان بوده است.
گفتنی است کوکبی، حائز رتبه ۲۱ کنکور سراسری در رشته ریاضی و فیزیک بود که کار‌شناسی خود را در دانشگاه صنعتی شریف در دو رشته فیزیک کاربری «رشته دکترای پیوسته فیزیک» و مهندسی مکانیک به اتمام رسانده و پس از اخذ بورس تحصیلی از اتحادیه اروپا، در مرکز تحقیقات فوتونیک اروپا در بارسلونای اسپانیا دوره کار‌شناسی ارشد و دکترای خود را در رشته فیزیک اتمی گرایش لیزر به انجام رساند. وی در ادامه با اخذ بورسیه از دانشگاه تگزاس آستین Austin آمریکا برای ادامه تحصیل در رشته فیزیک گرایش پلاسما برای اخذ دکترای دوم خود عازم آمریکا شد.
این دانشمند جوان که هر سال دو بار در دوره تعطیلات دانشگاهی برای دیدار با خانواده خود در شهر گنبدکاووس به ایران سفر می‌کرد، در آخرین سفرش به ایران، در هنگام خروج از کشور در فرودگاه امام خمینی بازداشت شد.
وی در دوران تحصیل، چندین بار از طرف نهادهای نظامی و امنیتی دعوت به همکاری شد. این نهاد‌ها از وی خواسته بودند که با پروژه‌های مورد نظر آن‌ها همکاری کند که این درخواست‌ها از طرف او پذیرفته نشد. این نخبه جوان در پاسخ به اینگونه دعوت‌ها اعلام کرده بود که من تمایلی به ورود به پروژه‌های طبقه بندی شده ندارم و می‌خواهم فعالیت‌های علمی خود را در دانشگاه ادامه دهم و در دانشگاه هم می‌توانم سرمایه علمی خود را در اختیار پژوهشگران شما قرار دهم. اما پس از آنکه در آخرین سفرش به ایران، وی بار دیگر در دیداری که در محل سازمان انرژی اتمی داشت از پذیرش همکاری با پروژه‌های طبقه بندی شده خودداری کرد و کمی بعد بازداشت شد.
پس از بازداشت این دانشمند جوان ایرانی، انجمن‌های علمی بین المللی، چهره‌های بر‌تر علمی همچون برندگان جایزه نوبل فیزیک و شیمی و معتبر‌ترین مجلات علمی جهان همچون Nature و Sciencs در حمایت از وی نامه نگاری‌های مختلفی را با دولت ایران انجام دادند که هیچ کدام نتیجه نداشت.
اتهام کوکبی در ابتدا اجتماع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت ملی اعلام شد و سپس جاسوسی هم به آن اضافه شد، اما در ‌‌‌نهایت با تبرئه شدن وی هر دوی این اتهام‌ها، بازجویان وی را به ارتباط با دولت متخاصم آمریکا متهم کردند؛ اتهامی که مصداق آن شرکت امید کوکبی در کنفرانس‌های علمی در دانشگاه‌ها و ارائه مقالات علمی بود. کوکبی در حالی به اتهام ارائه کنفرانس در آمریکا به ارتباط با دول متخاصم محکوم شده که بر اساس نظر رسمی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، آمریکا جزء دول متخاصم به شمار نمی‌رود.
وی در ‌‌نهایت پس از ۱۵ ماه بازداشت موقت غیرقانونی، به ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم شد و از آن زمان تاکنون بی‌وقفه در بند ۳۵۰ زندان اوین بود؛ تا دیروز که به همراه گروهی دیگر از زندانیان به قرنطینه بند ۷ این زندان که شرایطی به مراتب سخت‌تر دارد، منتقل شد.
منبع: هرانا

موج جدید مهاجرت اجباری مسیحیان از ایران

.
به گزارش « محبت نیوز» بر اساس گزارشی که شبکه خبری «فاکس‌نیوز» روز دوشنبه ۱۱ اوت منتشر کرد، دور جدید دستگیری‌ها، مسیحیان جنبش «کلیساهای خانگی» و به‌خصوص رهبران این جنبش را هدف قرار داده و این عملیات به فرار نوکیشان مسیحی به ویژه به صوفیه پایتخت بلغارستان و در خواست پناهندگی از کشورهای اروپایی انجامیده است.
به نقل از زمانه، نیکلای چیرپانلیف، رئیس آژانس دولتی پناهجویان دولت بلغارستان، به فاکس‌نیوز گفته که جامعه مسیحیان ایرانی در صوفیه، پایتخت این کشور رو به افزایش گذاشته است.
او افزوده است: «اکنون ۱۰۰ تا ۲۰۰ پناهجوی ایرانی اینجا هستند. آنها به خاطر حکومت مذهبی موجود در ایران در حال فرارند، زیرا در ایران به خاطر دین‌شان تحت تعقیب قرار گرفته‌اند.»
جنبش کلیساهای خانگی پس از استقرار دولت جمهوری اسلامی و به طور خاص از سوی مسیحیان نوکیش به راه افتاده است. بسیاری از آنان پس از تغییر دین خود از اسلام به مسیحیت، تحت تعقیب قضائی از سوی حکومت ایران هستند.
بنا به آخرین آمار اعلام‌شده از سوی سازمان ملل، اکنون دست‌کم ۴۹ مسیحی به خاطر باور دینی خود در زندان‌های ایران محبوس هستند.
نگرانی از گسترش روز افزون مسحیت در بین ایرانیان آنچنان بالا گرفته است که بسیاری از مراجع صاحب نام جمهوری اسلامی بارها از این وضع شکایت کرده اند و به هم لباسان خود هشدار داده اند که آمار گرایش به مسیحیت در بین جوانان حتی در شهر مذهبی نگران کننده است.
در حالی كه برخی از سایت های خبری مذهبی وابسته به حکومت ایران با درج اخبار کذب در حال تخریب آئین مسیحیت و اتهام ناروا به کشیشان و خادمین کلیساها در ایران هستند، با اینحال موج بیداری و افزایش گرایش به مسیحیت در شهرهای ایران رو به گسترش می باشد.
نگرانی از ترویج و گسترش كلیساهای خانگی در افکار و اظهارات سید علی خامنه ایرهبر جمهوری اسلامی نیز تاثیر گذاشته است آنچنان که چندی پیش در سفر خود به شهر قم مجبور شد تا در بین اظهارات خود دست به اعترافات ناخواسته بزند و از تصمیم نظام مبنی بر برخورد با عرفان‌های بدلی، عرفان‌های کاذب و مسیحیت خانگی یاد کند.
از سال ۲۰۱۱ اعمال فشار و محدودیت بر کلیساهای رسمی در داخل ایران به شکل جدی‌تری آغاز و همچنان ادامه دارد. دولت و مقامات امنیتی جمهوری اسلامی برای توقف دسترسی نوکیشان مسیحی ایرانی به مراسم عبادتی مسیحی تاکنون اقدام بهتعطیلی و بستن بسیاری از کلیساهای فارسی زبان در تهران و شهرستانها نمودند،کلیسای فارسی زبان جماعت ربانی مرکز که بزرگترین کلیسای فارسی زبان تهران بود بدستور مقامات امنیتی در هیاهوی انتخابات ریاست جمهوری درهای خود را به روی فارسی زبانان بست.
اما با تمامی این فشارها و محدودیت ها «استقبال از برنامه های تلویزیونی مسیحی، استفاده وسیع از وب سایت های مربوط به ترویج مسیحیت و تماس های تلفنی که ایرانیان از داخل کشور با این رسانه ها برقرارمی کنند، بخصوص از شهرهای مذهبی ایران همگی نشان دهنده تشدید استقبال مردم در گرویدن به آئین مسیحیت است.»
منبع: محبت نیوز

بیش از پنجاه زندانی بند 350 به قرنطینه بند 7، تبعید شدند

اعتراض و درگیری زندانیان سابق  بند 7  زندان اوین نسبت به  انتقال زندانیان سیاسی بند 350 که اخیرا به این بند تبعید شده بودند، منجر به تبعید مجدد زندانیان سیاسی، اینبار به “قرنطینه بند 7″ شد.
بنا بر اطلاع “کمپین صلح فعالان در تبعید” روز سه شنبه 21 مرداد،  پس از درگیری ناشی از کمبود فضا و محل خواب در بند 7 زندان اوین، بیش از پنجاه زندانی سیاسی بند 350  برای دومین بار در هفته اخیر تبعید و اینبار به قرنطینه بند 7 این زندان منتقل شدند. علاوه بر آن برخی زندانیان بند 350 ، همچون حمید بابایی، امید کوکبی، سمکو خلقتی و … که در لیست تبعید قرار داشته ولی نسبت به این انتقال اعتراض و مقاومت کرده بودند ، نیز مستقیما به قرنطینه بند 7 منتقل شدند.
این در حالیست که فضای قرنطینه بند 7 بسیار نامناسب گزارش شده به طوری که جمعیت زیاد زندانیان تبعید شده، تنها امکان استفاده از یک هواخوری 3 متری دارند.
همچنین مقررات خشن قرنطینه بر مشکلات این زندانیان سیاسی افزوده است.
یک منبع آگاه در این خصوص توضیح داده که هر اتاق قرنطینه بند 7، یک رئیس تعیین شده، و حتی اجازه تماس تلفنی به خارج از زندان با اجازه رئیس می باشد. یا اینکه رئیس اتاق تعیین می کند که آیا حق تماشای تلویزیون را دارند یا نه.
از سوی دیگر به علت حضور زندانیان با جرایم مختلف در یک بند، منجر به در گیری های زیادی در روز اول، بین زندانیان شده است.
اسامی برخی از زندانیان که به قرنطینه بند 7 منتقل شده اند به شرح زیر است:

سیدجمال حسینی درخاک«آرام» گرفت

IMG_5091
مراسم خاکسپاری و بزرگداشت سیدجمال حسینی، عضو بنیان‌گذار«مجموعه فعالان حقوق بشردرایران» و«سردبیرخبرگزاری هرانا» درشهر«نوشهیر» کشور ترکیه با حضورجمعی از دوستان، همکاران وخانواده آن زنده یاد برگزار شد.
به گزارش سحام به نقل از هرانا، این مراسم روزدوشنبه، مورخ ۲۰ مردادماه(۱۱آگوست) ساعت۹ صبح با تجمع درمقابل پارک گل باغچه شهر نوشهیرآغاز و سپس حاضرین، راهی قبرستان اصلی شهر برای اجرای مراسم تدفین شدند. خاکسپاری زنده یاد حسینی که به‌صورت«امانی» در خاک ترکیه صورت گرفته است، با ادای احترام جمع حاضر و بستگان وی به‌خصوص با قراردادن شاخه‌های گل بر مزارش همراه شد.
پس از پایان خاکسپاری، مراسم بزرگداشت درسالن همایش«هتل ددمان» شهر نوشهیر برگزار شد. دراین مراسم«بهروزجاوید تهرانی»، دوست وهمکار«جمال حسینی»، که مدیریت برنامه را برعهده داشت، با ایراد سخنانی کوتاه یاد و خاطره آن مرحوم را گرامی داشت.
«جاوید تهرانی» سخنان خود را با ارایه بیوگرافی حسینی آغاز کرد. وی در بخشی ازسخنان خود اظهار داشت:«… جمال یک رهرو نبود، او درواقع راهبر وآغاز کننده بسیاری از فعالیت‌هایی بود که بعضا در تاریخ معاصرسازمان‌های مدافع حقوق بشرایران، بی‌سابقه بود. جمال چیزی به نام زندگی شخصی را فراموش کرده بود، او زندگی‌اش را در رابطه با کارش وقف کرده بود…».
IMG_5168
یکی از خواهران زنده یاد جمال حسینی، به نمایندگی از خانواده اش، سخنران بعدی مراسم بود که با قرائت پیام خانواده، ازحضار و تمام کسانی که برای خاطر تسلای بازماندگان، تلاشی کرده‌اند تشکر کرد. او در پی حضور پرشور هموطنان دراین مراسم گفت:«فکر می‌کردیم برادرم را درغریبی باید به خاک بسپاریم، اما شما باحضورتان به ما نشان دادید جمال غریب نیست.»
IMG_5179
«سام محمودی سرابی» درادامه برنامه با تسلیت به بازماندگان به ایراد سخنانی پرداخت و یاد جمال حسینی را گرامی داشت.

Saturday, August 9, 2014

مادر ستار بهشتی درگفت‌وگو با «شرق»: این پرونده تا زمان بررسی در یک دادگاه علنی همچنان باز است.



مهدی قدیمی- شرق
 اعلام حکم نهایی بازجویی که در ماجرای مرگ ستار بهشتی مقصر دانسته شده بود، با واکنش خانواده «ستار» همراه شد. پس از آنکه روز چهارشنبه حکم نهایی اکبر تقی‌زاده، مامور پلیس فتا و متهم اصلی پرونده قتل ستار بهشتی منتشر و مشخص شد که مجازات او سه‌سال حبس، ۷۴ضربه شلاق و البته دوسال اعزام به برازجان خواهد بود، سخن مادر ستار درباره قبول نداشتن این رای به سرعت در فضای مجازی انتشار یافت. اظهاراتی که وجه مشترک همه آن‌ها، اعتراض خانواده به اتهام «قتل‌شبه‌عمد» بود اما برای شنیدن سخنانی بیش از این، تنها راه، دیدار با گوهر عشقی، مادر ستار بود.
 ظهر روز جمعه وقتی زنگ خانه گوهر عشقی را یک‌بار زدم و جوابی نیامد، سراغ او را از همسایه‌ها گرفتم و بلافاصله راه امامزاده محمدتقی را نشانم دادند. می‌گویند همیشه بر سر مزار ستار می‌رود. راهی شدم و وقتی به امامزاده کوچک واقع در انتهای رباط‌قدیم رسیدم، از مرد افغانی‌الاصلی که به امور قبرستان کوچک امامزاده رسیدگی می‌کرد، سراغ مادر ستار را گرفتم. گفت: «از صبح اینجا بود، چند دقیقه قبل رفت.» و حالا دوباره راهی خانه می‌شوم؛‌‌ همان در کوچک انتهای بن‌بست که بر سردر آن عکس ستار بهشتی نصب شده است. مادرش در را باز می‌کند، هنوز سیاهپوش است. می‌گوید تازه از راه رسیده‌ام و دعوت می‌کند وارد خانه شوم. خانه‌ای که همه مساحتش با دو فرش کوچک پر شده بود، می‌گوید تا قبل از کشته‌شدن ستار، خانه اینطور نبود. اینجا فقط موکت داشتیم و‌‌ همان پارچه سفیدی که کنار میز لوازم ستار روی زمین است، جایی بود که ستار قبل از بازداشت روی آن نشسته بود و من هم در‌‌ همان حالت نگهش داشته‌ام. می‌گوید بعد از رفتن ستار، دامادش کمی به اوضاع خانه رسیدگی کرده تا برای پذیرایی از «میهمانان ستار» مرتب‌تر باشد. فرش‌ها را هم چند دانشجو به خانه آورده‌اند.
ما سیاسی نیستیم
از حکم صادرشده می‌پرسم، می‌گوید چهارشنبه این حکم را برای ما آوردند و گفته‌اند که قطعی است. البته قبل از این اگر هم حکم اولیه‌ای صادرشده به ما نداده بودند ولی هم حکم اولیه و هم این حکم قطعی را قابل‌قبول نمی‌داند و توضیح می‌دهد: «وقتی خانم دکتر مبارکی در گزارش پزشکی‌قانونی که برای دکتر ضیایی نوشته و در پرونده هم موجود است، نوشته که ستار از پنج ناحیه، از جمله کبد و کلیه و مخچه، دچار خونریزی بر اثر ضربه شده، چطور ممکن است این قتل «شبه عمد» باشد؟» می‌پرسم این نامه را دیده‌ای؟ می‌گوید: «خانم پورفاضل که وکیل ماست همه این‌ها را دارد و به ما هم نشان داده است.» به اینجا که می‌رسد، انگار می‌خواهد حرف‌های دیگری بزند. بحث پرونده را‌‌ رها می‌کند و بی‌مقدمه می‌گوید: «ببین پسرم، ما اصلا سیاسی نیستیم. پسر من گوشه همین اتاق نشسته بود که آمدند بردندش. من می‌خواهم مادر و پسری با هم حرف بزنیم. اگر پسر من جاسوس بود و به جایی وابسته بود، هر روز سر چهارراه نمی‌ایستاد تا یک نفر برای کارگری ببردش. اگر می‌خواست از کسی حرف‌شنوی داشته باشد و برای منافع کسی کار سیاسی کند که وضع زندگی ما این نبود.»
دنبال «قصاص» نبودیم، اما این قتل «شبه‌عمد» نیست
 از اعتراضش به حکم صادره می‌پرسم و دوباره شروع می‌کند به توضیح‌دادن: «ما گفتیم اگر آن‌طور که شما می‌گویید هیچ‌کدام از این عوامل باعث مرگ پسرم نشده، پس لااقل به ما بگویید که دلیل مرگ ستار چه بوده است؟ جوابشان این بود که این مورد از موارد نادری است که علت آن مشخص نیست.» می‌گوید ما اصلا اتهام قتل «شبه‌عمد» را قبول نداشتیم و این را در نامه‌ای به دادگاه اعلام کردیم. ما گفتیم از شکایت خود انصراف نمی‌دهیم. خود آقای شهریاری که بازپرس پرونده شکایت ما بود، می‌گفت اگر همه اتهامات ستار ثابت می‌شد نهایتا چند سال زندان داشت. گفتم لااقل کسانی را که آن شب در اوین ستار را دیده‌اند بیاورید و بپرسید که چرا ستار بدنش آسیب دیده بود. و حالا انگار دوباره فرصتی یافته تا حرف‌های دلش را بزند: «ما که دلمان نمی‌آید یک مورچه را بکشیم. اگر از‌‌ همان روز اول می‌آمدند و می‌گفتند عذر می‌خواهیم، مامور ما اشتباه کرده، حالا این شما و این مامور ما، به خدا ما اهل این نبودیم که بخواهیم کسی را اعدام کنیم.»
درباره برخوردهایی که باعث رنجش خاطرش شده، سوال می‌کنم و می‌گوید: «یک هفته بعد از اینکه آقا ستار را بردند، آقایی به نام نجفی آمد و از همسایه‌ها درباره پسرم تحقیق کرد که آیا اهل خلاف بوده یانه؟ همه هم گفته بودند پسر خوب و سالمی بوده و در محل، روی اسمش قسم می‌خوردند. همسایه‌ها فکر کرده بودند قرار است ستار آزاد شود. اینجا همه خانه‌ها قولنامه‌ای است و همسایه‌ها گفته بودند که ما سند نداریم اما همین بنچاق خانه‌هایمان را می‌گذاریم که ستار را آزاد کنید. آن آقا بعدش به در خانه ما آمد و گفت می‌خواهیم ستار را آزاد کنیم، بگویید یکی از مردان خانواده‌تان بیاید. گفتم خودم می‌آیم، گفت نه کارش زیاد است، باید یک مرد باشد. من هم به دامادم گفتم و قرار شد برود.»
از «اشتون» تا نماینده «رباط‌کریم»
از رفتار مسوولان می‌پرسم و می‌گوید: «تا زمان دولت قبلی که خبری نبود؛ دولت هم که عوض شد باز چیزی برای ما تغییر نکرد. اما من همیشه گفته‌ام که از آقای احمد توکلی ممنونم، چون در مجلس موضوع ستار را مطرح کرد. از آقای علی مطهری هم همیشه تشکر کرده‌ام؛ چون همیشه به ما توجه داشت، از ما در دفتر خودش پذیرایی کرد و ماجرای ستار را هم پیگیری و حتی وزیر کشور را هم به مجلس احضار کرد تا توضیح بدهد. اما بقیه کاری به ما نداشتند. من متاسفم که حتی نماینده شهرمان را در همه این ۲۰‌ماه، یک‌بار هم ندیده‌ام. من اصلا انتظاری ندارم، ولی وقتی می‌بینم خانم «اشتون» از آن طرف دنیا آمد، من را دعوت کرد و حرف‌هایم را شنید، اما نماینده شهرمان حتی یک‌بار هم به ما سر نزده است. بالاخره ستار اهل همین شهر بوده و لااقل همه می‌دانند که با او بدرفتاری شده، اما متاسفانه اصلا اهمیت ندادند.» دیگر حرفی نمانده که درباره‌اش صحبت کنیم. می‌پرسم نکته دیگری مانده که بخواهی بگویی؟ و حرف آخر مادر ستار این است: «شاید به نظر این‌ها پرونده تمام شده باشد؛ اما از نظر خانواده ستار این پرونده تا زمانی‌که در یک دادگاه علنی با همه اسناد و مدارک و اتهامات موجود بررسی شود، همچنان باز است.»
منبع: توانا

Friday, August 8, 2014

انتقاد کارشناسان سازمان ملل از بازداشت روزنامه‌نگاران در ایران

احمد شهید
احمد شهید، گزارشگر ویژه حقوق بشر ملل متحد برای ایران، در بیانیه‌ای مشترک با پنج کارشناس حقوق بشر این سازمان، روز جمعه ۱۷ مرداد، در مورد موج تازه بازداشت روزنامه‌نگاران و احکام صادر شده علیه آنها در ایران هشدار داده است.
آقای شهید در این بیانیه گفته است «محاکمه افراد به خاطر بیان عقایدشان، کاملا غیر قابل قبول است».
به گفته این کارشناسان حقوق بشر سازمان ملل، طی دو ماه و نیم گذشته دست‌کم ۳۶ نفر؛ در این میان روزنامه‌نگار، کاربر و فعال اینترنتی، فیلم‌ساز و نویسنده، به دلیل کار روزنامه‌نگاری خود یا ابراز عقیده، در ایران بازداشت، احضار یا محکوم شده‌اند.
در این میان جیسون رضائیان، و یک عکاس، هر دو دارای تابعیت دوگانه ایرانی-آمریکایی نیز هستند.
البته دولت ایران تابعیت دوگانه را به رسمیت نمی‌شناسد و مرضیه افخم، سخنگوی وزرات خارجه، نیز ۱۵ مرداد ماه در این مورد گفته بود «ما تابعیت مضاعف نداریم این افراد ایرانی هستند اما آمریکایی‌ها موضوع این افراد را از بعد تابعیت مضاعف مطرح می‌کنند در حالی که ما این موضوع را از زوایه تابعیت ایرانی پیگیری کرده‌ایم».
آمریکا خواستار آزادی این افراد است.
خانم افخم خود گفته بود که از اتهام بازداشت‌شدگان به طور رسمی و مستند اطلاعاتی ندارد.
از دیگر کسانی که در این بیانیه به او اشاره شده، ارژنگ داوودی، زندانی سیاسی و «نویسنده‌ای» است که اخیرا برایش به جرم «محاربه»، در دادگاه بدوی حکم اعدام صادر شده است.
احمد شهید و کارشناسان سازمان ملل می‌گویند «افراد و روزنامه‌نگارانی که از حق خود برای آزادی بیان وعقیده استفاده می‌کنند باید حمایت شوند و نه اینکه مورد تعقیب قرار گیرند».
آنها می‌گویند محکومیت‌های سنگین صادر شده در پی دادگاه‌های ناعادلانه و بدون رویه قانونی، در مورد اتهام‌هایی که اعدام و زندان‌های بلندمدت را در بر نمی‌گیرند، نقض شدید قوانین بین‌المللی در مورد حقوق بشر است»، «با چنین احکام سنگینی نمی‌توان مدارا کرد و باید نقض شوند».
ایران هنوز واکنشی به گزارش تازه کارشناسان سازمان ملل نشان نداده است ولی در مواردی شبیه به این، آنها را رد کرده است.
منبع: رادیو فردا