Hesam Attarzadeh

Sunday, March 2, 2014

تبعید سه زندانی سیاسی به زندان رجایی شهر کرج


سه زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین به نامهای سعید مدنی، رضا انتصاری و فرشید یدالهی به زندان رجایی شهر کرج تبعید شدند.
 مسئولین زندان اوین این سه زندانی را به بهانه انتقال به دادسرا از  بند ۳۵۰ زندان اوین خارج کردند و سپس ایشان را به زندان رجایی شهر کرج تبعید نمودند.
دکتر سعید مدنی پژوهشگر مسایل اجتماعی، جرم‌شناس و فعال سیاسی اجتماعی ملی- مذهبی در ۱۷ دی ماه سال ۱۳۹۰ بازداشت و نزدیک به یکسال در بازداشتگاه ۲۰۹ وزارت اطلاعات تحت بازجویی‌ قرار گرفت و پس از آن به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شد. وی اخیرا در طی حکم قطعی دادگاه تجدید نظر استان به شش سال حبس توام با تبعید به زندان بندرعباس و ۱۰ سال نفی بلد محکوم شده است.
رضا انتصاری زندانی سیاسی از مدیران سایت مجذوبان نور، خبرنگار و عکاس خبری است که سال‌ها در زمینه تصویر برداری و تهیه و تولید برنامه‌های خبری و مستند با شبکه‌های مختلف برون مرزی و شبکه خبر و نیز گروه‌های تولیدی همکاری کرده است، وی از سال ۸۸ به دلایل گوناگون از ادامه کار در صدا و سیما ممنوع شد، در تاریخ ۱۳ شهریور سال ۹۰از سوی  نیروهای اطلاعات در دفتر سایت مجذوبان نور  بازداشت شد.
فرشید یداللهی وکیل پایه یک دادگستری عضو کمسیون حقوق بشراز دراویش گنابادی که به علت عقاید درویشی خود بازداشت شد، وی از دراویش گنابادی است که بخاطر اعتقادات خود بارها از سوی مقامات ایران تحت فشار قرار گرفته و در جریان وکالت پرونده دراویش گنابادی بعنوان وکیل مورد بازداشت و تحمل حکم قرار گرفته است.
منبع: هرانا

مریم شفیع پور به هفت سال زندان محکوم شد


مریم شفیع پور، فعال دانشجویی و دانشجوی اخراجی دانشگاه بین المللی قزوین از سوی دادگاه انقلاب به هفت سال حبس محکوم شد.
مریم شفیع‌پور از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به اتهام تبانی و اجتماع علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام از سوی دادگاه انقلاب به  هفت سال حبس محکوم شده است.
دانشجوی محروم از تحصیل، مریم شفیع‌پور، بیش از شش ماه است که بر مبنای این اتهامات  از ۵ مرداد ۱۳۹۲ در بازداشت به سر می‌برد. او بیش از دو ماه را در سلول‌های انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین بدون دسترسی به وکیل سپری کرده و سپس به بند عمومی زندان اوین منتقل شده است.
وی بر اساس اتهام اجتماع و تبانی حهت اقدام علیه امنیت ملی  به پنج سال حبس تعزیری و به اتهام عضویت در شورای دفاع از حق تحصیل به یک سال حبس تعزیری و به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام نیز به یک سال حبس محکوم شده است.
شفیع پور از اعضای کمیته زنان ستاد انتخاباتی مهدی کروبی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ بود.
منبع: هرانا

Wednesday, February 26, 2014

گشت ارشاد این بار در کابین هواپیما

.
کنترل زنان ایرانی برای داشتن حجاب اجباری از خیابان ها به کابین هواپیماهای پروازهای خارجی کشیده شده است.

« محبت نیوز» - سایت "انقلاب نیوز" با انتشار متن کوتاهی ضمن اشاره به "گزارشات فراوان" و "گفته ها" نسبت به طرز پوشش مسافران زن در پروازهای خارجی هشدار داده و از مسئولین خواسته شده است تا پوشش زنان را کنتترل کنند و امر به معرویف و نهی از منکر را عملی سازند.
در این مطلب از مسئولین خواسته شده است که مسئولیت کنترل و نظارت را در پروازهای خارجی – مادام که در آسمان ایران پرواز می کنند- داشته باشد. اشاره این مطلب به برداشتن روسری زنان به محض ورود به کابین هواپیمای پروازهای خارجی می باشد.


یکی از کارکنان اداری "ایران ایر" به شهرزاد نیوز می گوید: " حتی در پروازهای بین المللی خط هوایی ایران ایر با این که پرسنل و خدمه پرواز از مسافران می خواهند که از برداشتن روسری خودداری کنند، کسی ترتیب اثر نمی دهد."

زندانی مسیحی: شکنجه های روحی در زندانهای جمهوری اسلامی بیداد می کند!

.
« شکنجه های روحی و روانی در زندانهای رژیم چیزی کمتر از شکنجه بدنی نیست، بازجویان حتی با پرسش‌های بیمار گونه در رابطه با خصوصی ترین مسائل خانوادگی سعی در آزار و اذیت افراد دارند.» اینان گفته های یک زندانی نوکیش مسیحی است که پس از آزادی و خروج از کشور در گفتگو با «محبت نیوز» به این وضعیت اشاره داشته است .
« محبت نیوز» - طی سالهای گذشته به خصوص پس از رخدادهای سیاسی و اجتماعی سال 1388 که به دنبال انتخابات ریاست جمهوری گریبان جمهوری اسلامی را گرفت، عرصه بر فعالین سیاسی و اجتماعی و دگراندیشان عقیدتی و دینی به شدت تنگ شد و حکومت از هر اهرمی برای تحت فشار قرار دادن آنان استفاده کرد. از جمله فشار بر اقلیت‌های دینی به خصوص نوکیشان مسیحی که شامل تعطیل کردن کلیساها، دستگیری و شکنجه و صدور احکام سنگین از جمله زندان‌های طولانی و تبعید به مناطق بد و آب هوا می‌شد. همین فشارها و تهدیدات سبب شد تا جمع زیادی از مسیحیان و نوکیشان مسیحی به اجبار ترک وطن کنند. «حسن سادات باریکانی» از نوکیشان مسیحی است که پس از تحمل چند ماه حبس در زندان اوین با قرار وثیقه تا صدور حکم نهایی دادگاه به طور موقت آزاد بود. در همین مدت فشارها و تهدیداتی که مستقیم و غیرمستقیم زندگی خانوادگی و شغل وی را تحت تاثیر قرار داد به حدی بود که وی مجبور شد به طور غیرقانونی از مرزهای شمالغرب کشور خارج و به همراه خانواده به ترکیه پناهنده شود.
آقای باریکانی نحوه آشنایی شما با مسیحیت و نحوه دستگیری شما در ایران چطور بود؟
من در ایران جز کار آفرینان بودم و وضع معیشت ی نسبتن خوبی داشتم و مدیریت یک مجموعه را به عهده داشتم. از طریق یکی از افرادی که در آن شرکت استخدام شد با مسیحیت آشنا شدم. چون در حال حاضر از وضعیت آن فرد خبر ندارم صحبتی هم در مورد او نمی کنم. این فرد من را به کلیسا بُرد و وارد فضای تازه ای کرد که احساس آرامش می کردم. مدتی گذشت و با اعتماد متقابلی که نسبت به هم پیدا کردیم به مراسم دعا در کلیسای خانگی رفتیم. مدتی گذشت و دیدم آنقدر در خودم و زندگیم تغییرات مثبت ایجاد شده که از آن دوست خواستم در منزل ما هم مراسم دعا برگزار شود. دی ماه سال 89 بود که برای اولین بار چند مامور لباس شخصی به منزل ما ریختند و دستگیر شدم. ماموران از کامپیوتر و لپ تاپ گرفته تا جزوات و کتاب مقدس را با خود بردند. با وضعیتی تاسف برانگیز با توجه به اینکه صبح زود به داخل منزل ما آمدند من را هم با چشم بند بردند. چیزی که در آن لحظه متوجه شدم از منزل ما که در منطقه آریاشهر تهران بود حدود 10 دقیقه مسیر طی شد تا به جایی رسیدیم که مد نظر آنها بود. آنجا که به نظرم از خانه های امن یا قرارگاه های غیر رسمی وزارت اطلاعات بود صدای تماس های رادیویی یعنی بیسیم به گوشم می رسید. همانجا متوجه شدم از مدتها قبل تحت نظر بودیم چون ریز مکالماتمان را هم داشتند. با این وجود خیلی تلاش می کردند به نوعی از زیر زبان من بکشند که چطور با خارج از کشور ارتباط دارم. برای من عجیب بود که با این همه امکانات اطلاعاتی از عمد آنقدر تاکید می کنند که با خارج تماس دارم یا اینکه فقط برای پرونده سازی بود. شب 15 اسفند من را آزاد کردند، البته از پشت در هشدار دادند که چشم بند ببندم، به داخل اتاق آمدند، من را سوار ماشین کردند و در منطقه فرحزاد رها کردند، خدا می داند با چه وضعیتی به خانه رساندم خودم را. در این مدت فقط در حد یکی دو دقیقه با منزل تماس داشتم. گفتند بگو به سفر رفتی و خودت به زودی تماس می گیری.

ضرب و شتم محمد نوری زاد توسط ماموران وزارت اطلاعات

nourizad
محمد نوری زاد، صبح روز گذشته توسط ماموران وزارت اطلاعات، مورد ضرب و جرح قرار گرفت و برای لحظاتی بازداشت شد.
نوری زاد قرار است روز چهار شنبه به شعبه ۶ دادگاه انقلاب مراجعه نماید.
ماجرای ضرب و شتم نوری محمد نوری زاد که در سایت شخصی خود منتشرکرده ، در ادامه آمده است:
من همیشه برای قدم زدن، لباس راحت می پوشم. اما دیروز تیپ زده بودم چه جور. با کت و شلوار مشکی و کفش چرمی و رخت و لباس مرتب و خلاصه به قول جوانها: توپ. شاید به این دلیل که من چند تا از فیلم های جشنواره را از همانجا و با لباس و کفش راحت رفته و دیده بودم. بعدش که نشستم و اوضاع را ورانداز کردم به خود گفتم: شاید پسندیده نبود. این شد که دیروز کت وشلوار پوشیدم و نو نوار ترین رخت و لباسهایم را به تن کردم.
صورتِ من چسبیده بود به زمین. تعدادی از سنگریزه ها تمایلشان به این بود که از سطح پوست گذرکنند و به قسمت های زیرین داخل شوند. این شدنی نبود مگر این که نازکیِ پوست را بدرند. خوب، دریدند. به همین سادگی. و من با صورتی که یک پرسش کوچک با پوست دریده اش آمیخته بود به اوین برده شدم. پرسشم چه بود؟ این که: من مگر چه می خواهم از شما خوش انصاف ها؟
صبح یکی زنگ زد. همسرم گوشی را برداشت. شما؟ من ” بلند بالا ” هستم. کمی صحبت کرد و به توجیه قضایای دیروزش پرداخت. همسرم کمی که به او گوش کرد گفت: ببیند آقای بلند بالا، من نه وسایلم را می خواهم، ونه می خواهم ممنوع الخروجی ام برطرف شود. اگر راست می گویید که صداقت دارید وسایل مرا و گذرنامه ام را بیاوید دمِ در تحویل دهید. همانگونه که برده اید و می برید.
چهل و پنج دقیقه از قدم زدن های من می گذشت که ” بلند بالا ” آمد و دمِ در ورودی ایستاد و مثل همیشه به من اشاره کرد که به آنجا بروم. با تکانِ دست به او فهماندم که بین ما و شما حرفی نیست. خودش آمد. که بله هیچ دروغی و زد و بندی درکار نبوده و فلان وفلان. گفتم: بنیان اینجا با دروع بالا رفته و اینجور کارها بخشی از طبیعتِ وزارت اطلاعات است. گفت: حکم جلب جدید گرفته اند بیا برویم. گفتم: از رییس قوه ی قضاییه هم حکم گرفته باشند هیچ اعتنایی بدان نخواهم کرد. وگفتم: شماها مگر جنازه ی مرا ازاینجا بردارید و ببرید. برو بگو با گونی بیایند. بگو دوازده نفره بیایند. چون من با پای خودم سوار ماشینشان نخواهم شد.
من، سپید پوش و پرچم به دوش قدم می زدم و اطلاعاتی ها در اطراف من پرسه می زدند و فیلم می گرفتند. آرامش پیش از توفان بود. مراقب اطراف بودم که از پس و پهلو غافلگیرم نکنند. اتومبیل شاسی بلندشان را هم آوردند و خلاصه جنس شان جورشد. بلند بالا پشت در ایستاده بود و از شبکه های ریزِ در، چشم به راه تماشای یک فیلم کوتاهِ پر ازهیجان اما تکراری بود.
رَجَزِ دوازده نفره ی من کارگر نیفتاد. سه نفرآمدند طرف من. که یعنی اندازه ی این پیرمرد همین سه نفر است و نه بیشتر. نخست سرتیمشان که همیشه سربه زیر اما قُدّ است حمله آورد. خود را کشاندم سمت بزرگراه. همانجا مرا زمین زدند و خوابیدند روی سینه ام و دست و پایم را گرفتند. یکی شان رفت تا اتومبیل های بزرگراه را به سمتی دیگر هدایت کند. یکی هم رفت تا دستبند بیاورد. من ماندم و سرتیمِ سربه زیر که روی من افتاده بود و تلاش داشت مرا مهار کنند. تقلایی کردم و دست به گلویش بردم. فریاد کشید و مجتبی را به کمک طلبید. که بیا و پاهایش را بگیر.

بازداشت دو فعال کارگری عضو سندیکای شرکت واحد


دو فعال سندیکایی و از اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد و اتبوسرانی تهران به نامهای حسن سعیدی و مرتضی کمساری بازداشت شدند.
در پی اعتراضات و شکایات فراگیر رانندگان شرکت واحد علیه تحمیل شورای کارفرمائی که از طرف مدیریت و حراست شرکت واحد برنامه ریزی شده بود دو فعال کارگری و عضو این تشکل صنفی کارگران بازداشت شدند.
سندیکای کارگران شرکت واحد طی بیانیه ای اعلام داشت: “ اقایان که از درک نارضایتی عمیق کارگران عاجز هستند به جای پذیرش خواسته های به حق کارگران ،تصمیم گرفتند برای جلوگیری از افزایش اعتراضات کارگران در شرکت واحد ضرب شست نشان داده و به این ترتیب با توسل به روش های غیر قانونی اقدام به دستگیری اعضای سندیکا آقایان حسن سعیدی و مرتضی کمساری نمودند تا بلکه با ایجاد رعب و وحشت در دل رانندگان شرکت واحد آنها را از حق طلبی منصرف نمایند.”
در ادامه این بیانیه آمده است: “دستگیری این فعالان سندیکایی در حالی صورت می گیرد که مقامات مربوط در وزارت کارشکایت معترضان را وارد دانسته و قول رعایت خواسته های کارگران را داده بودند اما همزمان معلوم شد تصمیمات در جای دیگری به جز مقامات رسمی گرفته و اجرا می شود چرا که همزمان با این قول وقرارها کسان دیگری با توسل به روش های گازانبری به رای گیری زوری از رانندگان اقدام کرده تا بار دیگر شورای اسلامی تحمیلی دلخواهشان را بر سرنوشت کارگران بگمارند.”
سندیکای کارگران   شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه در پایان دستگیری اعضای خود را که مدعی است با هماهنگی و پرونده سازی حراست شکل گرفته است را شدیدا محکوم کرد و خواستار آزادی فوری و بی قید و شرط آنان شد.

حمید نوید به مکان نا‌معلومی منتقل شد

حمید نوید زندانی امنیتی محکوم به اعدام محبوس در بند ۳۵۰ به مکان نامعلومی منتقل شد.
حمید نوید زندانی امنیتی بند ۳۵۰ که به اعدام محکوم شده ظهر روز چهارشنبه ۷ اسفند ماه به مکان نا‌معلومی منتقل شد.
از آن رو که وی با مجازات اعدام روبروست احتمال اعدام وی باعث بروز نگرانی همبندیان این زندانی امنیتی زندان اوین شده است.
گفتنی است، این زندانی به نوعی سرطان لنفاوی مبتلا بوده و در طول مدت زندان از دسترسی به درمان مناسب محروم بوده است.
هرانا

Monday, February 24, 2014

محکومیت حبس قطعی چهار شهروند بهایی در مشهد


دادگاه تجدید نظر استان خراسان رضوی چهار شهروند بهایی را به علت اعتقادات مذهبی به حبس تعزیری محکوم کرد.
 حکم چهار شهروند بهایی ساکن مشهد از سوی شعبه ۲۰ دادگاه تجدید نظر خراسان رضوی اعلام شد.
بنا به رای صادره، حکم بدوی دو خواهر بهایی به نام های نیکا و نوا خلوصی عینا” تایید شد. طبق حکم بدوی، نیکا خلوصی به شش سال حبس تعزیری و نوا خلوصی به چهار سال و نیم حبس تعزیری محکوم شده بودند.
هم‌چنین طبق رای صادره، حکم بدوی “ادیب شعاعی” از یک سال و نیم حبس تعزیری به شش ماه حبس و حکم بدوی “مهسا مهدوی” از ۸ ماه حبس تعزیری به سه ماه و یک روز حبس تعزیری تقلیل پیدا کرد.
 قابل ذکر است حکم اولیه شهروندان بهایی مذکور در شعبه سه دادگاه انقلاب و عمومی مشهد بر اساس اتهامات “تبلیغ علیه نظام” و “عضویت در تشکیلات غیر قانونی بهایی” صادر شده است.
 هرانا

عدم رسیدگی پزشکی به زندانیان سیاسی عرب اهوازی


زندانیان سیاسی و مدنی عرب اهوازی در زندانهای مختلف از رسیدگی‌های پزشکی یا مرخصی درمانی محروم هستند.
کریم دحیمی فعال حقوق بشر به گزارشگر هرانا گفت: «زندانیان سیاسی و فرهنگی عرب در شرایط سخت و طاقت فرسایی دوران حبس خود را در زندانهای اهواز و زندانهای دیگر کشور سپری می‌کنند. این زندانیان تقریبا از همه حقوق اولیه یک زندانی محروم هستند. روند افزایشی تعداد زندانیان و کمبود فضا برای نگهداری آن‌ها، مسئولان را وادار به ساختن زندانهای جدیدی نموده، اما همچنان مشکل تراکم جمعیت در درون زندان‌ها برطرف نشده است.»
وی در ادامه بیان داشت: «روند افزایشی تعداد زندانیان و کمبود فضا برای نگهداری آن‌ها، مسئولان را وادار به ساختن زندانهای جدیدی نموده، اما همچنان مشکل تراکم جمعیت در درون زندان‌ها برطرف نشده است. عدم وجود سیستم تهویه در زندان‌های اهواز سبب شده است تا زندانیان در گرمای بیش از ۵۰ درجه اهواز در تابستان بدون امکانات خنک کننده نظیر کولر بسر برند. نبود آب سالم جهت شرب سبب شده است تا زندانیان از آب غیر بهداشتی موجود استفاده کرده و به بیماریهایی نظیر سنگ کلیه که در زندان کارون شیوع یافته، مبتلا شوند. بیماریهای گوارشی و روده‌ای از دیگر عوارض استفاده از آب ناسالم است.»
وی در ادامه بیان داشت: «اخیرا فعالان حقوق بشر اهوازی گزارشی از بیماریهای حاد عده‌ای از زندانیان سیاسی عرب دریافت کرده‌اند. بنا به این گزارش مسؤلین زندان‌ها از اعطای مرخصی جهت معالجه زندانیان بیمار در بیمارستان‌ها ممانعت می‌ورزند.»
اسامی برخی از زندانیان بیمار در زندان کارون و در دیگر زندانهای کشور که از رسیدگی‌های پزشکی مناسب محرومند عبارت است از:
١- غلام عباس ساکی (سعید ساکی)، در کشور سوریه دستگیر و در اوائل سال ١٣٨۵ شمسی به ایران تحویل داده شد. سعید ساکی ۴ سال و نیم در بازداشتگاه انفرادی اطلاعات اهواز زندانی بوده و سه ماه را در زندان اوین بسر برده بود. پس از آن در شعبه ۴ دادگاه انقلاب اهواز به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از سوی قاضی مرتضى کیاستی به ۵ سال حبس محکوم شد. دادگاه انقلاب اهواز مدت زندانی بودن وی در سلول انفرادی اطلاعات را به حساب نیاورده و وی هماکنون در زندان دزفول تحت سخت‌ترین شرایط و با وضعیت جسمانی بسیار بدی بسر می‌برد. سعید ساکی از بیماری فشار خون بالا رنج می‌برد.

دو زندانی سیاسی کرد بار دیگر به اعدام محکوم شدند

پس از سه ماه بلاتکیلفی دادگاه انقلاب اسلامی با لغو حکم اعدام دو زندانی سیاسی کرد مخالفت و مجددا آنها را به اعدام محکوم کرد. 

بنابه گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، دیروز یکشنبه ۴ اسفندماه ۱۳۹۲ پس از سه ماه بلاتلکیفی علی و حبیب افشاری که حکم اعدام آنها در تاریخ ۱۹.۱۲.۲۰۱٣ بنا به درخواست کمسیون حقوق بشر اسلامی و از طرف دادگاه انقلاب اسلامی متوقف شده بود، دوباره این حکم در دادگاه انقلاب اسلامی استان آذربایجان غربی مورد رسیدگی قرار گرفت و مجدد این دو زندانی سیاسی کرد به اعدام محکوم شدند. 
یکی از اعضای خانواده این دو برادر زندانی سیاسی به کمپین گفت که دیروز کمیسیون حقوق بشری اسلامی طی نامه ای که در زندان به علی و حبیب داده اعلام کرده که پس از سه ماه از توقف حکم اعدام، دادگاه دوباره طی رسیدگی مجدد پرونده، آنها را به اعدام محکوم کرده است. 
این عضو خانواده افشاری گفت که این دومین باری است که مسئولان زندان و قضایی به علی و حبیب در زندان اعلام می کنند که حکم اعدامتان لغو شده است و آنچه معلوم است این بار با شکایت وزارت اطلاعات و درخواست این اداره لغو حکم اعدام تایید نشده است و وزارت اطلاعات اصرار بر اعدام این دو عضو خانواد را دارد. 
وی در ادامه گفت که علی هم اکنون یکی از دستهایش در اثر عفونت فلج شده و یک گلوله هنوز در بدن وی باقی مانده است که باعث عفونت شدید شده و وی در وضعیت وخیم جسمی قرار دارد. 
علی افشاری متولد ۱٣۵۹ شمسی به همراه برادرش حبیب الله افشاری متولد ۱٣۶۷ شمسی اهل روستایی گوگجلو حبیبله از توابع شهر مهاباد که از سوی دادگاه انقلاب مهاباد به اتهام محاربه از طریق فعالیت تبلیغی و عضویت در یک حزب مخالف نظام از سوی دادگاه انقلاب اسلامی مهاباد به اعدام محکوم شده است حکم صادره در دی ماه دو سال گذشته به آنها در زندان ارومیه ابلاغ شد که طولی نکشید که دیوان عالی کشور حکم اعدام این دو برادر را که خواستار تجدید نظر در حکم شده بودند را تائید کرد. دو برادر دیگر آنها به نامهای جعفر و ولی افشاری که به اتهام اقدام علیه امنیت ملی به ۵ سال زندان محکوم شده اند و این چهار برادر هم اکنون در زندان مرکزی اورمیه زندانی هستند و از اجازه ملاقات با خانوادشان محروم می باشند. 

Sunday, February 23, 2014

درخواست آزادی حشمت اله طبرزدی، علی رشیدی، احمد زید آبادی


اخبار روز: گروهی از هنرمندان، شعرا، سینماگران و فعالان سیاسی و اجتماعی مستقل، ملی و چپ کشور با امضای بیانیه ای خطاب به مردم ایران و سازمان های مدافع حقوق بشر، خواهان آزادی حشمت اله طبرزدی، علی رشیدی، آحمد زیدآبادی و همه ی زندانیان سیاسی و عقیدتی کشور شده اند. متن این نامه ی سرگشاده به شرح زیر است:

مردم بزرگوار ایران
سازمانهای حقوق بشری و مدافعان حقوق بشر در ایران و جهان

در ساعت ۱ بعد از ظهر روز سه شنبه ۲۴/۱۰/۹۲، ماموران امنیتی به شیوه ای پرخاشگرانه به خانه ی مهندس حشمت اله طبرزدی، مدافع پیگیر حقوق بشر در ایران مراجعه کرده، و او را با خود برده اند. این رخداد در شرایطی به وقوع پیوسته است که طبرزدی از بیماری های فشارخون، دیابت و کاهش وزن، به دلیل شرایط سخت و طول مدت زندان و کمبود مراقبتهای پزشکی رنج می برد و قرار بر این بوده است که به مدت یک سال در مرخصی استعلاجی برای بهبود بخشیدن به وضعیت پزشکی و بهداشتی خود به سر برد.
    دکتر علی رشیدی ، هموند شورای رهبری جبهه ی ملی ایران نیز پس از اعزام به دادسرای انقلاب دستگیر و به زندان فرستاده شده است.
    دکتر احمد زیدآبادی، روزنامه نگار و فعال سیاسی که در مرخصی از زندان به سر می برده است را نیز، پس از احضار روانه ی زندان کرده اند.
    ما امضا کنندگان این نامه، ضمن ابراز تاسف از احضار و زندانی شدن این مدافعان آزادی و حقوق بشر در ایران، خواهان آزاد شدن فوری این شخصیتهای در بند و همه ی زندانیان سیاسی و عقیدتی ایران هستیم و بر این باوریم که زندانی کردن مخالفان و منتقدان راه چاره ی دردهای جامعه نیست.
    ما خواستار آنیم که با رعایت آزادی اندیشه و بیان، بهسازی بنیانی اوضاع اجتماعی - اقتصادی از راه برخورد سازنده ی افکار که حاصل آن دستیابی به برایند اندیشه ها و خواست های مردم است ممکن شود.
    ما دستگیری دگراندیشان،آزادیخواهان، مخالفان و منتقدان را به منزله ی دستگیری خود و به بند کشیدن اندیشه ی شهروندان می دانیم و دفاع از آزادی و حقوق بشر را حق انکارناپذیر هر شهروند اندیشه ورز می شماریم.

سازمان ملل: اعدام‌ها در ایران بالا رفته است


دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل، در ژنو، با انتشار بیانیه‌ای نسبت به افزایش اعدام در ایران هشدار داده است.
به گزارش بی بی سی فارسی ،این دفتر می‌گوید در سال جاری میلادی و تنها در هفت هفته اخیر دست کم ۸۰ نفر در ایران اعدام شده‌اند و تعداد اعدام‌ها در این مدت ممکن است به ۹۵ نفر نیز برسد.
راوینا شمداسانی، یکی از سخنگویان سازمان ملل، گفت که اگرچه پس از انتخاب حسن روحانی به ریاست جمهوری نشانه‌های مثبتی از بهبود وضعیت حقوق بشر در ایران به چشم می‌خورد، اما به نظر می‌رسد روی کار آمدن دولت جدید در اجرای احکام اعدام تغییری نداده است.
خانم شمداسانی همچنین به اعدام هادی راشدی و هاشم شعبانی، دو فعال عرب ایرانی، اشاره کرده و گفته است که بنا به برخی گفته‌ها محاکمه آنها ناعادلانه بوده و آنها تحت شکنجه مجبور به اعتراف شده بودند.
ایران پس از چین بیشترین شمار اجرای احکام اعدام و همچنین بالاترین نرخ سرانه اعدام را در جهان دارد. سازمان ملل می‌گوید در سال گذشته میلادی بین ۵۰۰ تا ۶۲۵ نفر در ایران اعدام شده‌اند.
بخش عمده‌ای از احکام اعدام‌ در ایران برای جرایم مرتبط با قاچاق مواد مخدر صادر می‌شوند. سازمان ملل می‌گوید آن چنان جدی نیستند که بتوان برای مجازاتشان به اعدام متوسل شد.

Thursday, February 20, 2014

در آستانه روزجهانی زبان مادری پنجاه نفر بازداشت شدند


دست‌کم ۵۰ تن از فعالین و شهروندان از اقلیت های قومی ترک زبان که در مراسم بزرگداشت روز جهانی زبان مادری شرکت کرده بودند بازداشت شدند.
 ده‌ها تن از فعالین سیاسی و مدنی آذربایجانی که به مناسبت بزرگداشت روز جهانی زبان مادری در منزل «اکبر ابولزاده» از فعالین شهر اهر گرد هم آمده بودند، توسط ماموران امنیتی بازداشت شدند.
بازداشت شدگان به محل نامعلومی منتقل شدند و در میان اسامی بازداشت شدگان، نام برخی از فعالین باسابقه آذربایجان از جمله عباس لسانی نیز به چشم می‌خورد.
گفته می‌شود شمار دستگیر شدگان بیش از پنجاه نفر بوده است اما از هویت آنها اطلاعی در دست نیست.
اسامی برخی از بازداشت شدگان به شرح زیر است:

روزنامه “آسمان” توقیف شد

روزنامه “آسمان” پس از ۷ روز انتشار،  به دلیل «انتشار مطالب خلاف موازین اسلامی و توهین به مقدسات اسلامی» توقیف شد.
عباس بزرگمهر، مدیر مسئول تحت تعقیب قضایی قرار گرفت. براساس این گزارش، پرونده رسیدگی به اتهام های روزنامه آسمان، در بازپرسی دادسرای فرهنگ و رسانه در حال رسیدگی است.
این روزنامه در شماره روز گذشته خود در مصاحبه ای از لایحه قصاص را «غیر انسانی» عنوان کرده بود.
منبع: دانشجو نیوز

شاهین دادخواه به بند ۲-الف منتقل شد


شاهین دادخواه دیپلمات زندانی در بند ۳۵۰ اوین به بند ۲-الف سپاه منتقل شد.
روز گذشته چهارشنبه ۳۰ بهمن ماه شاهین (صمد) دادخواه از بند ۳۵۰ اوین به بند ۲- الف سپاه منتقل و تا این لحظه از سرنوشت وی هیچ‌گونه اطلاعی در دست نیست.
یک منبع مطلع به گزارشگر هرانا گفت: «شاهین دادخواه هم اکنون در سلول انفرادی بند ۲-الف سپاه نگهداری می‌شود واز علت این انتقال اطلاعی در دست نیست.»
گفتنی است دکتر شاهین دادخواه متولد ۱۳۵۰ کار‌شناس سیاسی امنیتی کشورهای خاورمیانه است که لیسانس خود را از دانشگاه ناپل ایتالیا، فوق لیسانس از داشگاه بیکنت ترکیه آنکارا و نهایتا دکترای خود را در رشته روابط بین الملل از دانشگاه مادرید اسپانیا دریافت کرده است.
وی که در سمت مشاور در شورای عالی امنیت ملی و جزو اعضا مذاکره کننده هسته‌ای تیم حسن روحانی مشغول به کار بوده است، سابقه شرکت در مذاکرات ایران امریکا در افغانستان، شرکت در مذاکرات سه جانبه ایران عراق امریکا در سال ۸۸ به سرپرستی کاظم قمی سفیر ایران در عراق و همکاری با مرکز مطالعات استراتژیک را در کارنامه خود دارد.
منبع: هرانا