Hesam Attarzadeh

Saturday, February 1, 2014

بازرسی منزل و محل کار چند تن از اعضای مشارکت توسط ماموران سپاه


 ماموران سپاه امروز با مراجعه به محل کار و منزل تعدادی از اعضای جبهه مشارکت، وسایل شخصی آنها را ضبط کرده و در حال حاضر مقابل منزل محمد نعیمی پور، از اعضای شورای مرکزی این حزب حضور دارند.
به گزارش کلمه، تاکنون فردی بازداشت نشده، اما به نظر می رسد که هدف برخورد با این حزب اصلاح طلب در میان است.
بر اساس این گزارش همچنین دفتر کار علی سمیعی زاده، از اعضای این حزب نیز مورد تفتیش قرار گرفته و کلیه وسایل کاری وی ضبط شده است.
جبهه مشارکت پس از انتخابات سال ۸۸ بدون برگزاری دادگاه، از سوی مقامات قضایی اعلام انحلال شد که به دلیل طی نشدن مراحل قضایی و قانونی این کار، مورد پذیرش این حزب قرار نگرفت.
همچنین اعضای این حزب از دادگاه دیگری در قوه قضائیه حکم بلامانع بودن فعالیت خود را در پی منع کمیسیون ماده ۱۰ احزاب در زمان دولت احمدی نژاد در اختیار دارند.
اخبار تکمیلی در صورت وقوع هر اتفاقی متعاقبا از سوی کلمه منتشر خواهد شد.
منبع: هرانا

Friday, January 31, 2014

بازداشت چهار فعال دانشجویی و سایبری در تهران و مشهد

طی روزهای اخیر چهار فعال سایبری و کنشگر دانشجویی، توسط ماموران امنیتی در تهران و مشهد بازداشت شدند.
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، مسلم بوشهریان، فعال سایبری، روز دوم بهمن ماه امسال هنگام ورود به فرودگاه بین المللی تهران، توسط ماموران حفاظت اطلاعات سپاه بازداشت و به محلی نامعلوم منتقل شده است.
این در شرایطی است که وی طی ماههای اخیر در چین مشغول به تحصیل بوده و از فعالان حوزه اینترنت و شبکه های اجتماعی به شمار می رفت.
هنوز از دلیل بازداشت، محل نگهداری و سرنوشت این فعال سایبری خبری منتشر نشده و مراجعات مکرر خانواده وی به مراجع قضایی، نتیجه ای در بر نداشته است.
همزمان ساسان و سیاوش جنتیان و رضا آلناصر، سه فعال در شبکه های اجتماعی نیز، روز شنبه پنجم بهمن ماه، در مشهد بازداشت شدند.
گزارش منابع خبری حاکی از آن است که این سه فعال سایبری، روز شنبه هنگام خروج از خوابگاه دانشگاه، توسط دو دستگاه خودروی پژوی سفید رنگ متوقف و توسط چند مامور مسلح و مجهز به بیسیم به زور سوار خودرو می شوند.
سیاوش جنتیان دانشجوی دانشگاه آزاد مشهد و از فعالان وبلاگی – دانشجویی بوده، و ساسان جنتیان نیز، از فعالان دانشجویی بازداشتی در جریان حوادث بعد از انتخابات سال ۸۸ می باشد.
رضا آلناصر، نویسنده وبلاگ «کنکاش» نیز، پیش از این مورد احضار و تذکر توسط نهادهای امنیتی در خوزستان قرار گرفته بود.
هنوز از دلیل دستگیری و سرنوشت این دو برادر و دوست همراه آنان خبری منتشر نشده است.
طی هفته های اخیر، طیف وسیعی از وبلاگ نویسان، فعالان سایبری، کنشگران شبکه های اجتماعی و همچنین فعالان دانشجویی، در شهرهای شیراز، اصفهان، کرج، کرمان، شهریار و تهران، احضار، بازداشت یا ربوده شده اند، که از سرنوشت تعدادی از آنها خبری در دست نمی باشد.
سازمان گزارشگران بدون مرز در گزارش های خود، با توجه به رخدادهای ایران، این کشور را همچنان از بزرگترین زندانهای روزنامه نگاران و فعالان مطبوعاتی سایبری در جهان معرفی کرده است.
منبع:کمیته گزارشگران حقوق بشر

سمکو خلقتی به سلول انفرادی منتقل شد


سمکو خلقتی زندانی سیاسی کرد سالن ۱۲ زندان رجایی شهر کرج به سلول انفرادی منتقل شد.
 سمکو خلقتی زندانی سیاسی کرد اهل مهاباد که در سالن ۱۲ زندان رجایی شهر کرج بسر می‌برد، سبح امروز به اسم ملاقات به نگهبانی فراخوانده و سپس به سلول انفرادی بند ۵ این زندان منتقل شد.
یک منبع مطلع در این‌باره به گزارشگر هرانا گفت: «گارد زندان رجایی شهر روز شنبه ۵ بهمن ماه اقدام به بازرسی سالن ۱۲ نمود و در این بین سمکو خلقتی نسبت به چندباره بازرسی اتاق‌اش به یکی از بازرسین اعتراض نمود. به همین علت روز دوشنبه ۷ بهمن وی را جهت انتقال به سلول انفرادی به نگهبانی فراخواندند که با مقاومت زندانیان سیاسی روبرو شد. مسئولین طی روز جاری نام سمکو خلقتی را به همراه سایر زندانیان ملاقات کننده صدا زده و زمانی که وی به نگهبانی رفت، به سلول انفرادی منتقل شد.»
مسبب تمام اتفاقات اخیر آقای بحرینی رئیس جدید حفاظت است. وی که به تازگی از زندان ارومیه به رجایی شهر منتقل شده زندانیان سیاسی را بشدت محدود کرده و موجب بسته شدن کتابخانه و از سرگیری مجدد ارسال پارازیت و… شده است.
این زندانی سیاسی که سال ۱۳۸۸ در اراک بازداشت گردیده پس از مدتی به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل و در آنجا تحت فشار برای انجام مصاحبه تلویزیونی قرار گرفته بود.
وی به اتهام همکاری با حزب دمکرات کردستان به ۱۵ سال زندان محکوم شده است.
بحرینی، پیشتر نیز ریاست حفاظت زندان مرکزی ارومیه را بر عهده داشته است، وی بارها اقدام به ضرب و شتم زندانیان سیاسی از جمله احمد تمویی در زندان ارومیه نموده که بر اثر آن این زندانی از ناحیه بینی و دندان مورد آسیب جدی قرار گرفت. اعتراضات زندانیان سیاسی ارومیه موجب شد که محل خدمت وی به زندان رجایی شهر تغییر یابد، برخورد او با زندانیان سیاسی کُرد همواره شدیدتر است.
منبع: هرانا

احضار عبدالغفور قلندری‌نژاد به دادگاه انقلاب بندر عباس


شعبه دوم دادگاه انقلاب بندر عباس، عبدالغفور قلندری‌نژاد از دراویش گنابادی ساکن این شهر را برای رسیدگی به پرونده اتهامی وی احضار کرد.
به گزارش مجذوبان نور، پس از صدور کیفرخواست اتهامات آقای عبدالغفور قلندری‌نژاد، شعبه دوم دادگاه انقلاب بندرعباس برای رسیدگی به اتهامات این درویش، جلسه دادگاهی مورخ ۲۶ بهمن ماه سال جاری تعیین کرد. در کیفرخواست صادر شده برای وی اتهامات این درویش گنابادی تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی و عضویت در گروه‌های معارض کشور عنوان شده است.
این درویش گنابادی تا کنون دوبار دستگیر شده که در جریان آخرین دستگیری وی در فروردین ۹۲، عده‌ای از دراویش شهر بندرعباس در حمایت از وی در مقابل ساختمان اطلاعات دست به تجمع زدند، که این اقدام باعث آزادی زود هنگام وی شد.
یادآور می‌شود از شهریور ۱۳۹۰ نیروهای امنیتی و اطلاعاتی به شدت با فعالان حقوق دراویش و همکاران سایت مجذوبان نور برخورد کرده‌اند که در نتیجه آن ۲۰ تن از مدیران، وکلا و همکاران سایت مجذوبان نور بازداشت و بازجویی شده‌ و ۱۰ تن از آنان در حال سپری کردن احکام سنگین محکومیت خود در زندان‌های تهران و شیراز هستند.
 منبع: هرانا

آب آلوده در زندان رجایی شهر موجب بیماری زندانیان

بتازگی آب آلوده در زندان رجایی شهر کرج موجب اسهال و استفراغ زندانیان می‌شود.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، از چند روز پیش، آب آشامیدنی زندان رجایی شهر آلوده شده و زندانیانی که از آب لوله کشی زندان برای آشامیدن استفاده می‌کنند دچار اسهال و استفراغ می‌شوند.
این درحالی است که فروشگاه زندان بتازگی آب معدنی جهت استفاده زندانیان تدارک دیده و زندانیان این زندان باید آب مورد نیاز خود را از فروشگاه تهیه نمایند.
یک منبع مطلع به گزارشگر هرانا گفت: «بیش از صد‌ها تن از زندانیان سیاسی، عقیدتی و عادی زندان رجایی شهر طی چند روز گذشته از طریق آب آلوده بیمار شدند و مسئولین بهداری نیز اقدامات لازم را جهت درمان ایشان انجام نداده‌اند.»
گفتنی است، هم اکنون بیش از ۸۰ زندانی سیاسی، عقیدتی و امنیتی در سالن ۱۲ و بیش از ۱۰۰ زندانی اهل‌سنت در سالن ۱۰ زندان رجایی شهر کرج نگهداری می‌شوند.

Wednesday, January 29, 2014

حمید بابایی به ۱۰ سال زندان محکوم شده است


حمید بابایی دانشجوی دکترا از دانشگاهی در بلژیک که به ایران سفرکرده بود، بازداشت و در دادگاه بدوی به ۱۰ سال زندان محکوم شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، حمید بابایی دانشجوی مقطع دکترا و بورسیه دولتی در دانشگاه لی یژ بلژیک، که برای دیدار خانواده به ایران سفر کرده بود، روز ۳۰ آذر ماه سال جاری در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به ۱۰ سال زندان به اتهام جاسوسی و همکاری با دول متخاصم محکوم شد.
حمید بابایی پس از بازداشت و انتقال به سلول انفرادی، که ۲۰ روز آن را در بند ۲۴۰ و بقیه دوره انفرادی را در بند ۲۰۹ می‌گذراند، روز ۲۷ شهریور به بند ۳۵۰ اوین منتقل می‌شود و هم‌اکنون در این بند نگهداری می‌شود.
همسر این دانشجوی زندانی به گزارشگر هرانا گفت: ما ۵ مرداد ماه سال جاری به ایران برگشتیم و یکبار همسرم توسط وزارت اطلاعات بازجویی و تشویق به همکاری شد که وی قبول نکرد. هنگام بازگشت متوجه شدیم که همسرم ممنوع الخروج شده است. وزارت اطلاعات مجددا وی را احضار کرده و مورد بازجویی قرار داد و این بار بازداشت شد. مسئولین ابتدا به من گفتند چون بی‌ادبی کرده باید یک شب را پیش ما بماند و فردا که مراجعه کردم به من گفتند همسرتان را به زندان اوین منتقل کرده‌ایم. من یک هفته از مکان نگهداری وی خبر نداشتم و بعد از یک هفته در دادسرای شهید مقدس به من اطلاع دادند که وی در بازداشت‌گاه ۲۴۰ است.
وی در ادامه گفت: مسئولین در ‌‌‌‌نهایت موافقت کردند اجازه دهند حمید با من تماس داشته باشد و اتهاماتی همچون ارتباط وی با کشورهای اسرائیل، آمریکا، روسیه و گروههای اپوزسیون را به وی زدند که واقعیت نداشت. ما تمام مدت سرگرم درس خواندن بودیم و هیچ‌گاه فرصتی برای این ارتباطات که می‌گویند برای ما باقی نمانده بود.
همسر حمید بابایی در ادامه گفت: من را هم بازجویی کردند و سعی داشتند بگویند من نیز با همسرم همکاری می‌کردم. مسئولین بار‌ها به من گفتند که پرونده همسرتان چیز خاصی ندارد و وی یکی دو هفته دیگر آزاد می‌شود که چنین نشد. مسئولین از حمید می‌خواستند تا در اروپا به جاسوسی ایرانیان بپردازد و چون وی قبول نکرد اینچنین کردند.
وی در پایان خاطر نشان کرد: وقتی من به نزد قاضی صلواتی رفتم که بر اساس چه مستنداتی همسر من را محاکمه می‌کنید؟ گفت: شما از این مسائل سر در نمی‌آورید و من این موضوع را برای وکیل توضیح می‌دهم. وقتی که خواستیم وکیل بگیریم قاضی صلواتی گفت ما هر وکیلی را قبول نداریم و باید وکیلی که ما معرفی می‌کنیم را به وکالت برگزینید. این وکیل تسخیری هم هیچ اقدام موثری برای تبرئه همسر من انجام نداد.
حمید بابایی هم اکنون به حکم وارده اعتراض کرده و پرونده وی در مرحله تجدید نظرخواهی است.

Monday, January 27, 2014

تشدید فشارهای امنیتی در دانشگاه بوعلی سینا


 تعدادی از فعالین سیاسی-دانشجویی دانشگاه بوعلی سینا همدان به کمیته انضباطی احضار شدند.
به گزارش دانشجونیوز، در روز های گذشته حراست دانشگاه بوعلی سینا نه تنها تغییرات همسو با دولت را نپذیرفته بلکه رویکرد امنیتی و رفتارهای غیر قانونی خود را نیز افزایش داده است.
کمیته انضباطی دانشگاه بوعلی سینا همدان با تعدادی از فعالان سیاسی-دانشجویی برخورد کرده و احکام غیرقانونی صادر کرده است، این درحالی است که پرونده ای برای این دانشجویان در کمیته انضباطی مفتوح بوده و درصدد تشدید برخوردها هستند.
کمیته انضباطی دانشگاه نمی تواند مستقل از قوه قضاییه عمل نموده و به صورت جناحی و بدون تشکیل دادگاه صالحه و بدون دعوت و حضور دانشجویان و در غیاب آنها، دانشجویی را از حقوق اجتماعی خویش محروم کند.
حراست دانشگاه بوعلی سینا، این احکام را در غیاب آنها صادر کرده و این اقدام برخلاف اصول ۲۰، ۳۴، ۳۵ و ۳۶ قانون اساسی کشور است.
منبع: هرانا

ممانعت از مرخصی و تهدید به قطع ملاقات دو زندانی بلوچ

عابد بمبوری و اسحاق کلکلی دو زندانی سیاسی بلوچ در زندان مرکزی زاهدان باوجود موافقت دادستان بامرخصی باممانعت وزارت اطلاعات روبرو شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، عابد بمبوری و اسحاق کلکلی در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۳۸۷ به اتهام ارتباط با یکی از گروههای معاند نظام بازداشت و هرکدام در شعبه ۱ دادگاه انقلاب زاهدان به ریاست قاضی الوالفضل ماهگلی به ۲۱ سال زندان محکوم شدند.
یکی از نزدیکان ایشان به گزارشگر هرانا گفت: «مسئولین امور در هنگام محکومیت به ایشان وعده دادند که پس از ۵ سال اجازه استفاده از مرخصی را خواهند داشت. اکنون که حدود ۶ سال از بازداشت ایشان گذشته دادستان با مرخصی هر دو نفر موافقت کرده است، اما وزارت اطلاعات مانع اعزام ایشان به مرخصی شده است.»
وی همچنین در ادامه گفت: «خانواده این دو زندانی بلوچ که برای پیگیری پرونده ایشان به وزارت اطلاعات مراجعه کرده‌اند با برخورد عجیب مسئولین این نهاد امنیتی روبرو شدند. مسئولین وزارت اطلاعات به ایشان گفتند یا باید قول همکاری دهید و یا نه تنها از مرخصی خبری نیست، بلکه ملاقات هفتگی ایشان را نیز قطع خواهیم کرد.»
گفتنی است، از اتهامات دقیق و مستندات دادگاه برای محکوم کردن این دو شهروند بلوچ اطلاعی در دست نیست.
منبع: هرانا

وضعیت نگران کننده ماشاء الله حائری در بیمارستان دی


ماشاء الله حائری زندانی سیاسی کهن سال زندان رجایی شهر پس از حمله قلبی با دستبند و پابند در بیمارستان دی بستری شده است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، ماشاء الله حائری روز سه‌شنبه ۲۴ دی ماه در پی خونریزی از گوش و بینی به بهداری زندان رجایی شهر کرج منتقل و به دستور پزشکان بهداری بصورت اورژانس به بیمارستان ۱۰۰۰ تخت خوابی خمینی اعزام شد.
یکی از نزدیکان وی به گزارشگر هرانا گفت: «ماشاء الله حائری در ۲۴ دی ماه دچار ناراحتی قلبی شدو بصورت اورژانس به بیمارستان هزار تخت خوابی تهران منتقل گردید. متاسفانه ماشاء الله حائری را با پا بند و دست‌بند و بسیار توهین آمیز در بیمارستان هزار تخت خوابی بستری کردند. از فردای انتقال ماشاء الله حائری خانواده وی به دادستانی مراجعه کرده و نامه انتقال به بیمارستان دی را از دادستانی اخذ کردند. ولی مامورین اعزام با نادیده گرفتن دستور دادستانی با انتقال مستقیم ماشاء الله حائری به بیمارستان دی موافقت نکردند و گفتند باید ابتدا به زندان رجایی شهر عودت شده و از آنجا مجددا اعزام شود. ماشاء الله حائری با‌‌ همان وضعیت جسمی به زندان رجایی شهر بازگردانده می‌شود و در تاریخ ۱ بهمن ماه مجددا دچار حمله قلبی می‌شود. خوشبختانه مامورین اینبار از ماشاء الله حائری را به بیمارستان دی انتقال دادند و در این بیمارستان رسیدگی‌های پزشکی خوبی برای وی صورت گرفت. ایشان اکنون از هوشیاری کمی برخوردار است و در زیر دستگاه قرار دارد. متاسفانه مامورین اعزام در این شرایط نیز حاضر نشدند تا دستبند و پابند وی را باز کنند.»
ماشاءالله حائری ۵۸ ساله و از زندانیان سیاسی دههٔ ۶۰ می‌باشد که در وقایع بعد از انتخابات به اتهام هواداری از یکی از گروههای معاند نظام بازداشت و به ۱۵ سال حبس محکوم شده است.
منبع: هرانا

اعدام دست‌کم ۷ زندانی در زندان قزل‌حصار

سحرگاه روز دوشنبه دست‎‌کم ۷ متهم به قاچاق مواد مخدر در زندان قزل‌حصار کرج اعدام شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، بهرام سلطانی، محسن داوودی، هادی بیگی، میثم حاجی، فیض محمد صابرزهی، نظرعلی فکوک و یونس کرمی زندانیان هستند که به اتهام حمل و نگهداری مواد مخدر در دادگاه انقلاب به اعدام محکوم شده و احکام ایشان در دیوان عالی کشور مورد تائید قرار گرفته بود.
با استیذان ریاست قوه قضائیه حکم اعدام این ۷ زندانی سحرگاه دوشنبه ۷ بهمن ماه در محوطه زندان قزل‌حصار از طریق چوبه دار به اجرا در آمد.
بر اساس گزارش رسیده یکی از محکومان به دلیل ضعف جسمانی دچار بی هوشی شده اما با اصرار مسئولین پس از به هوش آمدن نامبرده حکم در مورد ایشان به اجرا در آمد.
منبع: هرانا

Friday, January 24, 2014

ممانعت از آزادی فرزاد مددزاده با وجود پایان محکومیت


فرزاد مددزاده که محکومیت ۵ ساله خود را بدون مرخصی در زندان سپری کرده است، با وجود پایان دوران محکومیت با ممانعت از آزادی روبرو شد.
 فرزاد مددزاده زندانی سیاسی سالن ۱۲ زندان رجایی شهر کرج که بنا به قرار قبلی باید در تاریخ ۳ بهمن ماه با پایان دوره محکومیت از زندان آزاد می‌شد، با ممانعت مسئولین روبرو شده است.
دوستان و بستگان وی که از ظهر روز پنج‌شنبه ۳ بهمن ماه در مقابل زندان رجایی شهر به انتظار نشسته‌اند با مسئولین زندان صحبت کرده و مسئولین به ایشان اطلاع داده‌اند که فرزاد یک پرونده باز دارد.
یکی از ایشان به گزارشگر هرانا گفت: «فرزاد مددزاده در تابستان سال ۹۰ به همراه صالح کهندل و محمدعلی (پیروز) منصوری و یک زندانی سیاسی دیگر به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل و پرونده‌ای با اتهام تبلیغ علیه نظام برای ایشان مفتوح شد. چند ماه بعد به دستور دادگاه انقلاب هر چهارنفر از اتهام مزبور تبرئه شدند. ولی اکنون اجرای احکام زندان اعلام کرده که نام فرزاد در لیست نیست. این درحالی است که قرار بازداشت صادره از سوی دادگاه انقلاب ۲ ماهه بوده است و اگر به فرض نام فرزاد از قلم افتاده باشد نیز اکنون که بیش از ۲ سال گذشته باید وی را آزاد کنند.»
فرزاد مددزاده از تاریخ یکم اسفند ماه ۱۳۸۷به همراه خواهرش شبنم مددزاده توسط نیروهای امنیتی بازداشت و هرکدام به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شدند.
منبع: هرانا

خرم آبادی:‌ فیسبوک و تویتر «صهیونیستی» هستند

عبدالصمد خرم  آبادی، دبیر کمیته تعیین مصادیق محتوای مجرمانه، ضمن تاکید مجدد بر فیلتر کردن فیسبوک و تویتر گفته است:‌«فیس بوک یک سایت آمریکایی است و از سوی جوانی  به نام زاکربرگ که یک صهیونیست است  اداره می شود. آقای زاکربرگ طبق  لیست های ارائه شده بین چهار صهیونیست تاثیرگذار جهان است. این  شخص آمده و چنین شبکه ای را ایجاد  کرده است. بقیه سهامداران این شبکه هام صهیونیست هستند. شیمون پرز  رئیس جمهور رژیم صهیونیستی می گوید من باید از این پسر خوب یهودی  حمایت داشته باشم. ایشان می رود و از فیس بوک بازدید می کند و می گوید باید فیس بوک را به عنوان ابزار  بسیاری از تغییرات اجتماعی تحسین کرد. علاوه بر این ها فیس بوک ابزاری است در اختیار سازمان CIA جوانان ما وقتی در میدان های ورزشی ظاهر می شوند، وقتی با نمایندگان رژیم صهیونیستی مواجه می شوند از مسابقه با آن ها خودداری می کنند. بعید می دانم جوان ما ماهیت فیس بوک را بداند و بخواهد از آن استفاده کند.»
وی همچنین افزوده است: «سایت  فیس بوک تا پیش از تبلیغاتی که برخی انجام دادند، در ردیف پایینی قرار داشت این درحالی است که شبکه اجتماعی  کلوب از این سایت بالاتر است. وقتی شبکه های داخلی هستند چرا باید اطلاعات  خود را روی شبکه های اجتماعی  خارجی قرار دهیم.»

جلوگیری از برگزاری جلسه ی ماهانه "جمع مشورتیِ" کانون نویسندگان ایران


کانون نویسندگان ایران خبر داده است که حکومت با تهدید و ارعاب مانع برگزاری جلسه ی ماهانه ی «جمع مشورتی» این کانون شده است. کانون نویسندگان ایران در بیانیه ای که به این مناسبت منتشر کرده ضمن انتقاد از عوام فریبی های حکومت که با عده ای از هنرمندان جلسه می گذارند و ژست آزادی می گیرند، آما پرسابقه ترین تشکل نویسندگان ایران را سرکوب می کنند، تاکید کرده است که مبارزه ی خود برای آزادی بیان را بدون دلبستن به «قدرتمداران آزادی ستیز» ادامه خواهد داد.
متن بیانیه ی کانون نویسندگان ایران را در زیر می خوانید:



هنوز جوهر گزارش ها و عکس هایی که روزنامه ها از دیدار رسمی رییس قوه ی مجریه با شماری از نویسندگان و هنرمندان چاپ کرده بودند خشک نشده بود، هنوز صداهایی به باور خوش بشارت امیدواری از آن جلسه را می پراکندند که خبر رسید بار دیگر ماموران امنیتی از برگزاری جلسه ی ماهانه ی جمع مشورتی کانون نویسندگان ایران جلوگیری کرده اند. این جلسه قرار بود سه شنبه ۲۴ دی ماه در منزل یکی از اعضای کانون برگزار شود اما روز یک شنبه ماموران در تماس تلفنی ضمن احضار صاحب خانه به یکی از ادارات وزارت اطلاعات وی را وادار می کنند جلسه را منتفی کند.

کانون نویسندگان ایران از آغاز تاسیس در سال ۱٣۴۷ همواره با فشار و سرکوب حاکمیت وقت مواجه بوده است. در دوره ی سوم فعالیت کانون، یعنی از اواخر دهه ی شصت خورشیدی تاکنون، فشارهای امنیتی بر آن بیشتر و نظام مندتر اعمال شده است. طوری که شرح آن مثنوی هفتاد من کاغذ می شود. با اولین تلاش های اعضا برای راه اندازی مجدد کانون دستگاه سرکوب متوجه شد و به حرکت درآمد. ازتوهین ها و پرونده سازی های روزنامه ی کیهان تا تهدیدهای مقامات امنیتی – اطلاعاتی برای جلوگیری از برگزاری جلسات جمع مشورتی، از تحت فشار گذاشتن امضاکنندگان متن ۱٣۴ نویسنده برای بازپس گیری امضاهاشان تا اقدام برای به دره انداختن اتوبوس حامل نویسندگان، از ربودن یکی از نویسندگان تا احضار فعالان کانون به دادگاه برای بازداشتن آنها از تدارک برگزاری مجمع عمومی، از نقطه ی اوج قتل های سیاسی زنجیره ای، یعنی کشتن محمد مختاری و جعفر پوینده تا... همه و همه مقدمه ی خونبار آغاز رسمی دوره ی سوم فعالیت کانون بود. پس از تنفس نسبی در سال های ۱٣۷٨ تا ۱٣٨۱ که کانون، البته با مشکلات فراوان، توانست سه دوره مجمع عمومی خود را حضوری و علنی برگزار کند، باز روال آشکار و پنهان فشارهای امنیتی شدت گرفت. درست روز مجمع عمومی سال ۱٣٨۱ از برگزاری آن جلوگیری کردند و کمی بعد تشکیل جلسه ی ماهانه ی جمع مشورتی را در فضای عمومی (پکا) ممنوع کردند. کانون برای برگزاری جلساتش به محل های عمومی نظیر کافه و رستوران روی آورد اما صاحبان این مکان ها با تهدید ماموران به ناچار درها را به روی کانون بستند. خانه های اعضای کانون تنها محل باقی مانده برای ادامه ی فعالیت های کانون بود. با این فرض که خانه مکانی خصوصی است و لابد از هجوم و تهدید باید مصون باشد. اما همین جاها نیز هنگام برگزاری مجمع عمومی بارها به محاصره ی ماموران امنیتی درآمد. کانون پس از چند بار ممنوعیت و محاصره و تهدید و احضار ناچار تن به انتخابات مکاتبه ای داد و هیئت دبیران خود را برگزید. از آغاز فعالیت هیئت دبیران اعضا و حتی منشی آن مکرر به مراکز امنیتی احضار شدند. بعضی به زندان گرفتار آمدند و برای برخی پرونده ساخته شد. بارها از نشست های ادبی، از بزرگ داشت ها، از برگزاری مراسم و مناسبت ها، از... جلوگیری کردند. آخر کجای دنیا دیده یا شنیده شده که گروهی نویسنده را با نامه ی رسمی تهدید کنند که چنانچه در خانه یا محل کار خود جلسه ای بگذارید، آنجا را پلمپ می کنیم؟ 
در این سال ها، حاکمیت برای تعطیل و بی اثر کردن کانون در کنار سرکوب و اعمال فشار بر فعالان این تشکل نویسندگان آزادی خواه، کوشید تا با ساختن تشکل های موازی، چهره سازی و به صحنه کشاندن برخی نویسندگان به هدف خود برسد، نویسندگانی که با پراکندن توهم نسبت به حاکمیت (که گویا فضای سیاسی را باز کرده است!) و، بدتر از آن، با تلاش برای از میان برداشتن مرز میان سرکوب گر و آزادی خواه در واقع نقش دلال مظلمه را ایفا کرده اند. اما جامعه ی تشنه ی آزادی بیان تشکل های خود را می سازد و آنها را که وجود دارند عزیز می دارد. این است رمز بر باد شدن تشکل ها و چهره های بدلی.
با این همه، اگر جلسه ی دیدار رسمی تعدادی نویسنده و هنرمند با رییس قوه ی مجریه نبود، شاید آنچه فهرست وار گفتیم باز ناگفته می ماند زیرا که در این سرزمین هر کس به فراخور حال خود از این ستم ها بسیار در خاطر دارد. اما هم زمانیِ ممنوعیت تشکیل جلسه ی جمع مشورتی کانون با برگزاری جلسه ی رییس دولت و شماری نویسنده و هنرمند و به ویژه آنچه در آن مجلس گفته شد، این پرسش را پیش کشید که چه رابطه ای میان آن آواز سر دادن ها پیرامون آزادی و هنر، زیرزمینی شدن اندیشه، آن ابراز خرسندیها و امیدواری ها با این تهدید و سرکوب وجود دارد؟ چنین دم خروسی را چه طور می شود با قسم حضرت عباس نادیده گرفت؟ مگر می شود از آزادی هنر سخن گفت و در همان حال فعالیت تشکلی چون کانون نویسندگان ایران را که نزدیک به نیم قرن است پرچم آزادی بیان را برافراشته و آزادی را ضرورت ادبیات و هنر خلاق و پیشرو می داند، ممنوع داشت؟ در دنیای سرراست، در دنیای شفاف آزادی، نه! نمی شود. اما در جهان تیره ی تحمیق و سانسور و یارگیری جناحی و مشروعیت طلبی، این دوگانه دو روی یک سکه اند. از یک سو سخن وری در باره ی الزامی بودن آزادی برای هنر و ادبیات و از سوی دیگر سرکوب مستقل ترین، باسابقه ترین و آزادی خواه ترین تشکل نویسندگان ایران! و فقط هم این نیست. اگر نگاه خود را از زرق و برق مجالس دولتی و لبخندها و مجامله پیرامون آزادی و هنر برگیریم و به دنیای واقعی نظر بیندازیم در آن هیچ تشکل مستقلی که آزادانه فعالیت کند، نمی بینیم. همه تارانده شده اند و موسسان و فعالانش یا در زندانند یا ناچار به سکوت شده اند؛ دستگاه سانسور همچنان فعالانه به کار خود مشغول است و آزادی بیان هنوز گوهری نایاب.
مشکل اساسی نویسندگان و هنرمندان این سرزمین تعریف آزادی نیست بلکه نبودن آن است. ممکن است هر کس برای کسب این آزادی یا هر منفعت دیگری به راهی بیندیشد؛ از جمله همراهی با صاحبان قدرت. این را می شود حق شخصی او دانست، چنانکه نقد رفتار او را از جانب دیگران. اما کانون نویسندگان ایران دسترسی ادبیات و هنر به آزادی را، حتی امید آن را، از راه قدرتمداران آزادی ستیز ممکن نمی داند و صورت مسئله را با راه حل آن یکسان نمی پندارد. نزدیک به نیم قرن تجربه ی انواع دولت ها و حکومت ها این دیدگاه را تایید می کند. هر که ناموخت از گذشت روزگار / هیچ ناموزد ز هیچ آموزگار.

کانون نویسندگان ایران
یکم بهمن ۱٣۹۲

منبع: اخبار روز

Tuesday, January 21, 2014

محکومیت یک شهروند بهایی به ۵ سال زندان


 طلوع گلکار شهروند بهایی ساکن تهران به اتهام ارتباط با دانشگاه مجازی بهاییان به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، یک شهروند بهایی ساکن تهران به نام «طلوع گلکار» که پیش از این در هجوم نیروهای امنیتی در خرداد ماه سال ۱۳۹۰ به دانشگاه مجازی بهاییان ایران دستگیر و به قید وثیقه آزاد شده بود، به حکم دادگاه انقلاب تهران به اتهام ارتباط با دانشگاه مجازی بهاییان به پنج سال حبس تعزیری محکوم گردید.
حکم مزبور در ۲۴ دی ماه به وکیل نامبرده، ابلاغ و جهت اعتراض و ارائه به دادگاه تجدید نظر ۲۰ روز مهلت داده شده است.
یادآوری می‌شود در حال حاضر بیش از ده نفر از شهروندان بهایی به دلیل ارتباط با دانشگاه مجازی بهاییان در حال گذراندن دوره محکومیت در زندان‌های رجایی شهر و بند زنان اوین می‌باشند.

بازداشت شماری ازجوانان فلاحیه وجراحی

در پی بازداشت شرکت کنندگان در مراسم تشیع یک شاعر عرب، نیروهای امنیتی به منازل افرادی که در مراسم شرکت کرده بودند حمله کرده و تعدادی از شرکت کنندگان را بازداشت کردند.
 بعد از ظهر روز یکشنبه ۲۹ دی ماه نیروهای امنیتی در شهرهای شادگان وجراحی به منازل جوانانی که درمراسم تشیع پیکر یک شاعر اهوازی شرکت کرده بودند، حمله کرده وشماری ازآن‌ها را بازداشت کردند.
بنا به این گزارش شماری از جوانان عرب شهرهای شادگان وجراحی به دلیل مشارکت در مراسم تشیع پیکر فاضل سکرانی شاعر مشهور اهوازی وسردادن شعارهایی درقدردانی از این شاعر حامی هویت عربی، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده وبه مکانی نامعلوم انتقال داده شدند.
 نام ۴ تن از بازداشت شدگان به شرح زیر است:
۱- رئوف عساکره از اهالی شهر فلاحیه
۲- خلیل فرزند إبراهیم کعبی از اهالی فلاحیه
۳- صادق آل ناصر از اهالی جراحی
۴- مجید آل ناصر از اهالی جراحی
گفتنی است در این روز دست‌کم ۴۵ شهروند عرب اهوازی دیگر در هنگام بازگشت از مراسم بازداشت شدند که پیش‌تر خبر آن در این خبرگزاری اعلام شده است.
گفته می‌شود بازداشت شدگان به بازداشت‌گاه «عملیات کارون» منتقل شده‌اند.
منبع: هرانا