Hesam Attarzadeh

Wednesday, April 2, 2014

«نگرانی عمیق» آمریکا از احتمال معرفی ابوطالبی به عنوان سفیر ایران در سازمان ملل

ماری هرف، معاون سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا
وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا روز چهارشنبه، ۱۳ فروردین، اعلام کرد به ایران اطلاع داده است که از معرفی احتمالی حمید ابوطالبی به عنوان سفیر دائم ایران در سازمان ملل «عمیقا نگران» است.

ماری هرف، معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، اظهار داشت: «به نظر ما معرفی این فرد شدیدا دردسرآفرین است. ما در حال بررسی این پرونده هستیم و درباره احتمال معرفی وی نگرانی عمیق خود را به دولت ایران منتقل کرده‌ایم».

با این حال وی نگفت که آیا آمریکا برای حمید ابوطالبی ویزا صادر خواهد کرد یا نه.

مقر سازمان ملل در نیویورک است و از آنجایی که آمریکا میزبان این سازمان است، به گفته خانم هرف، آمریکا در کل متعهد است که با نماینده معرفی شده از سوی کشور‌ها موافقت کند.

اما وی اشاره کرد که پاره‌ای از استثنائات در این زمینه وجود دارد. به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، معاون سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا نگفت که آیا مورد ابوطالبی نیز شامل آن می‌شود یا نه.

واکنش روز چهارشنبه آمریکا به گزارش برخی از رسانه‌های ایران است که از حمید ابوطالبی به عنوان گزینه نهایی دولت حسن روحانی برای تصدی نمایندگی دائم ایران در سازمان ملل متحد نام می‌برند. این در حالی است که حمید ابوطالبی به عنوان یکی از گروگانگیران دیپلمات‌های آمریکایی در سفارت این کشور در تهران در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ معرفی شده است.

ماجرای دست داشتن آقای ابوطالبی در این گروگان‌گیری ۴۴۴ روزه را نخستین بار خبرگزاری بلومبرگ مطرح کرد و با اشاره به عکسی که در وب‌سایت «تسخیر» منتشر شده است او را منتسب به «دانشجویان پیرو خط امام» دانست، گروهی که در سال ۱۳۵۸ با هجوم به سفارت آمریکا در تهران آن را به تصرف خود در آوردند.
 
آقای ابوطالبی این اتهام را تکذیب کرده و می‌گوید که تنها مدتی پس از وقوع گروگان‌گیری همراه با نماینده پاپ به سفارتخانه آمریکا رفته و نقش مترجم را داشته است.


بیانیه جمعی از زندانیان اوین به احمد شهید

جمعی از زندانیان سیاسی نامه‌ای به گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر برای ایران نوشته‌اند. یازده زندانی سیاسی زندان اوین به آقای احمد شهید نوشته اند: وقتی رییس قوه قضاییه، محمدجواد لاریجانی در نهایت بی شرمی و بی ادبی شما را به عنوان گزارشگر ویژه حقوق بشر غیرواقع و دست نشانده غرب می خواند و در رسانه های داخلی “احمق و شریر” می نامدتان، شما خود باید حدس بزنید که با ما چه برخوردهای غیرانسانی صورت می گیرد.
به گزارش "کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی" متن این نامه به شرح زیر است:
 


با سلام و درود به شما آقای احمد شهید با آرزوی توافق و گسترش صلح و دوستی و آشتی 
اقای احمد شهید نامه ما جمعی است و از شما میخواهیم که صدای ما باشید، در ابتدا می خواهیم بگوییم که این درخواست به معنای طلب رحم نیست، این حق هر انسانی است که وقتی به دلیل اعتقاداتش زندانی می شود، درخواست رفتاری داشته باشد که متناسب با جایگاه و شان اوست. 
اتهام اصلی ما زندانیان علیه ناکارآمدی های سیاسی، تبعیض و ناعدالتی هاست و خواهان اعمال حقوق کامل سیاسی برای همگان بوده ایم. 
ما خواهان آزادی و برابری و رعایت حقوق همه شهروندان جامعه ایرانی هستیم، شهروندانی که جدا از نژاد و اعتقاد، در صلح و هماهنگی برپایه برابری در کنار هم زندگی کنند. حکومت آرمان های ما را با اختناق و انحلال سازمان ها و احزاب سیاسی و هرگونه حرکت سیاسی را با سرکوب و محکومیت های سنگینی بر ما زندانیان سیاسی، عقیدتی و حقوق بشری پاسخ داده است. 

آقای احمد شهید! 
حکومت ایران با به زندان انداختن صدها نفر انسان بی گناه، دردسرها و مشقت های فراوانی را برای خانواده ها بوجود آورده است. در نتیجه به طرز بی سابقه ای وحشت را در کشور حکم فرما کرده است. همه راههای مبارزه قانونی را بسته اند، هرگونه مطالبات مردمی را سرکوب می کنند، حکومت ایران به طور دائم مانع از اعمال ساز وکارهای جهانی برای بررسی وضعیت حقوق بشر در ایران میشود، درخواست اصلی ما اینست که حکومت ایران اجازه ورود یک تیم حقیقت یاب و شما گزارشگر ویژه حقوق بشر را برای بازدید از زندانهای ایران بدهد تا بتوانید از نزدیک با شخصیت ها و گروه های سیاسی و زندانیان محبوس و خانواده های اعدام شدگان، دیدار داشته باشید. 
و تا آن روز دولت مردان ایران با ما چون زندانیان سیاسی رفتار کنند، معنای این سخن آن است که از ادامه اذیت و آزار و فشار و تبعیدهای نابجا و ناگهانی و سرکوب دست بردارند و به وضعیت پزشکی زندانیان بیمار که اکثرا در زمان بازداشتهای طولانی مدت و بازجویی ها همراه با ضرب و شتم و شکنجه در سلول های انفرادی بر ما وارد شده است رسیدگی کنند و به بهانه های گوناگون و عقده گشایی مانع از اعزام زندانیان بیمار به بیمارستان نشوند. 
با ملاقات های حضوری و خانوادگی و مرخصی و اعطای آزادی مشروط طبق قانون موافقت کنند و اجازه بدهند ارتباط نزدیکتری با خانواده هایمان داشته باشیم. سردمداران قدرت زندان را تبدیل به مسند قدرت کرده اند. 

آقای احمد شهید! 
دستگاه قضایی هیچگونه استقلالی از خود ندارد و تعیین کننده وضعیت زندانیان، دستگاههای امنیتی هستند، اکثر بازداشت شدگان ماهها بدون هیچ گونه تفهیم اتهامی در سلولهای انفرادی وزارت اطلاعات و سپاه زیرفشار و بدون دسترسی و تماسی با خانواده هایشان نگهداری می شوند. طی چند سال گذشته ما هیچ گاه از حق استفاده از تلفن و دیگر امکانات برخوردار نبوده ایم، غذای ناکافی و بدون کیفیت به ما میدهند که خود باعث شیوع و تشدید بیماری های گوارشی در زندان شده است، در کنار همه این موارد مسولان زندان و حفاظت توهین آمیز و شنیع زندانیان را مورد بازرسی بدنی قرارمی دهند. 


محکومیت یک زندانی به جرم ارتباط با زندانیان سیاسی

امید رحمانی زندانی عادی محبوس در زندان مرکزی ارومیه به جرم ارتباط با زندانیان سیاسی محبوس در این زندان به اتهام تبلیغ علیه نظام به سه ماه و یک روز حبس محکوم شد.
به گزارش هرانا، این محکومیت به استناد گزارش وزارت اطلاعات در خصوص ارتباط این زندانی با زندانیان سیاسی زندان ارومیه و بدون مدرک خاص دیگری از سوی شعبه دوم دادگاه انقلاب ارومیه صادر شده است.
محکومیت این زندانی که به جرم قاچاق ارز بازداشت شده است از این لحاظ قابل اهمیت است که زندانیان سیاسی محبوس در زندان مرکزی ارومیه از سوی مسئولین ایزوله شده اند و حق ارتباط با سایر زندانیان را ندارند.

نگذارید فرزندان ما اعدام شوند

: امینه قادری مادر زانیار مرادی در نامه ای اتهامات به فرزند خود و نیز لقمان مرادی پسر عمومی او را رد کرده و گفته است که آن ها به خاطر آزادی و عدالت مبارزه کرده و مورد کینه توزی جمهوری اسلامی قرار گرفته اند. خانم قادری از آزادی خواهان و فعالان حقوق بشر خواسته است که صدای مادران زندانی باشند و برای آزادی آن ها از زندان مبارزه کنند.
زانیار مرادی و لقمان مرادی، در مردادماه سال ۸۸ توسط اطلاعات شهر مریوان بازداشت شدند. آن‌ها در روز یکم دی‌ماه همان سال، به اتهام محاربه از طریق عضویت در «کومله»، از احزاب کردی و دست داشتن در قتل پسر امام جمعه مریوان در شامگاه ۱۴ تیر ۱۳۸۸، به اعدام محکوم شدند. این حکم در دادگاه تجدیدنظر و دیوان عالی کشور تأیید شده است. این دو زندانی سیاسی هیچگاه این اتهام را نپذیرفته‌اند.


پیام آمینه قادری مادر زانیار مرادی؛
زانیار و لقمان فرزندان کردستانند
سال تازه را به مردم عزیز، تمامی آزادیخواهان، زندانیان سیاسی و خانواده آنها، فعالین حقوق بشر، سازمان‌ها و نهادهای مدافع حقوق بشر و تمامی مبارزین راه آزادی تبریک می‌گویم. لازم است که از تمامی کسانی که در سال گذشته در امر اطلاع‌رسانی و پوشش خبری زندانیان سیاسی و خانواده آنها تلاش کردند، مراتب تشکر و سپاسگزاری خودم و مادران زندانیان سیاسی را اعلام نمایم.
من یک مادرم، و هیچ مادری را نمی‌توان از دیدن فرزند دلبندش محروم کرد؛ هرگز به دوری فرزندم عادت نخواهم کرد. پنج سال لحظه‌شماری کرده‌ام تا زانیارم را ببینم. پسرم را آزاد به دنیا آورده‌ام و می‌خواهم آزاد باشد.
بارها گفته‌ایم که حکم زانیار و لقمان، ناعادلانه بوده و جز یک توطئه ضد بشری نمی‌توان اسم دیگری بر آن نهاد. حکم اعدام فرزندانم تنها بر پایه کینه‌توزی و انتقام‌کشی رژیم اسلامی از خانواده ما بوده و در طول پنج سال گذشته، بارها این را گفته‌ایم که اتهامات زانیار و لقمان هیچ پایه و اساسی نداشته و برای اثبات بی‌گناهی آنها، شاهدان عینی هم شهادت داده‌اند؛ اما هرگز در بررسی پرونده در نظر گرفته نشده است. من و پدر زانیار ثانیه‌شماری می‌کنیم که امام جمعه مریوان، سنت اسلامی را که ادعا می‌کند به جا بیاورد و حقیقت را بگوید. زانیار ما بی‌گناه است و تا جان در بدن داریم از او دفاع می‌کنیم. لقمان همچون فرزند من است و احساس مادرانه‌‌ام را نمی‌توانم از او دریغ کنم؛ زانیار و لقمان فرزندان کردستانند.
مادران شیرمردان محبوس در زندان‌های رژیم ضد انسانی، از حق مادری‌شان کوتاه نخواهند آمد. فرزند ما چه بر سر دار رود و چه در کنار ما و در کنار خانواده باشد؛ باز هم آینده را آنها خواهند ساخت؛ آینده‌ی روشنی که لبریز از آزادی و عدالت و انسانیت است.
فرزندان ما کسی را نکشته‌اند و جانی را نخواهند ستاند، تربیت فرزندان ما از خورد و خوراکشان مهم‌تر بوده و بهترین آموزه‌های بشری را که همانا آزادیخواهی و انجام فعالیت‌های صالحانه و خیرخواهانه است، آموخته‌اند.
مادران زندانیان سیاسی در ایران بهتر از هرکسی می‌دانند که فرزندان آنها جرمی را مرتکب نشده‌اند و تنها به دلیل ابراز عقیده و فکرشان، سال‌های طولانی حبس را تحمل می‌کنند. مگر نه اینکه ما فرزندانمان را با خون و دل بزرگ کرده‌ایم! هیچ مادری فرزندش را برای ارتکاب جرم و جنایت بار نمی‌آورد؛ فرزندان ما تنها به جرم آزاداندیشی و آزادیخواهی در زندان‌های رژیم ایران، در زیر شکنجه و در شرایط غیر انسانی هستند.
من مادر زانیار مرادی هستم، فرزند من جانی را نستانده و هرچه زودتر باید از زندان آزاد شود. از جامعه جهانی، مردم ایران، تمامی فعالان حقوق بشری، نهادها و سازمان‌های حقوق بشری درخواست می‌کنم، صدای مادران زندانیان سیاسی باشند و هرچه در توان دارند بگذارند تا فرزندان ما اعدام نشوند.


آمینه قادری
سه‌شنبه ۱۲ فروردین‌ماه ۱٣۹٣ - اول آوریل ۲۰۱۴ 

بازداشت کاربر فیس بوک پس از بازگشت به ایران

یک زن ایرانی شهروند بریتانیا در ارتباط با فیس بوک در شیراز بازداشت شده است
به گزارش رادیو فردا، روزنامه دیلی میل، چاپ لندن، از بازداشت یک زن ایرانی با تابعیت دوگانه، به اتهام ابراز نظراتش در فیس بوک، پس از سفر به ایران خبر داد.
داریوش تقی پور شوهر رویاء صابری نژادنوبخت، به این روزنامه گفته است که همسرش که شهروند بریتانیاست، در مهرماه گذشته برای دیدار خانواده اش به تهران رفته، اما پس از دو هفته در سفر به شیراز بازداشت و به جاسوسی متهم شده است.
داریوش تقی پور در تماسی از تهران با این روزنامه افزوده است که همسرش در چت روم و در فیس بوک درباره محدودیت های بیش از حد مذهبی در ایران ابراز نظر کرده بود.

دوستان این خانواده از نماینده محلیِ خانم صابری در پارلمان بریتانیا، خواسته اند برای آزادی او کمک کند و این نماینده نیز از وزارت خارجه بریتانیا خواسته است به این موضوع رسیدگی کند.

Tuesday, April 1, 2014


گوهر عشقی در گفت‌وگو با دویچه وله خطاب به کسانی که سربازان ایرانی را گروگان گرفته‌اند می‌گوید: اگر در این دنیا به حرف کسی گوش نمی‌کنید، حرف مادر ستار بهشتی که داغ‌دیده است را زمین نزنید و نگذارید مادر دیگری سیاه‌پوش شود.

گوهر عشقی مادر ستار بهشتی در گفت‌وگو با دویچه وله درباره افرادی که سربازان ایران را به گروگان گرفته‌اند می‌گوید: «فرزندان بلوچ من، این مادر ستار بهشتی است که از شما خواهش می‌کند. اگر در این دنیا به حرف کسی گوش نمی‌کنید به حرف مادر ستار بهشتی که داغ‌دیده است گوش کنید، حرف مادر سیاه‌پوش ستار را زمین نزنید، نگذارید مادران دیگری سیاه‌پوش شوند.»
اخیرا گوهر عشقی در نامه‌ای که در صفحه‌ فیس‌بوک محمد نوری‌زاد منتشر شد، خطاب به گروگان‌گیران سربازان ایرانی نوشته است: «ثروتمندان و زورمداران، اگر بتوانند هر چه را انکار کنند، هرگز نمی‌توانند " مادران" را انکار کنند. چون انکار مادران، انکار انسانیت است. فرزندان بلوچم، و ای شماهایی که این سربازان را گروگان گرفته‌اید، راضی نشوید مادران دیگری به داغ من و به داغ مادرانی مثل من دچار شوند.»
مادر ستار بهشتی درباره مخاطب قرار دادن مادران سربازان و مادران گروگان‌گیران در این نامه به دویچه وله می‌گوید :«همه می‌روند سراغ خانه و زندگی‌شان، این مادران هستند که به داغ فرزند خود می‌نشینند. مثل مادر ستار بهشتی. یک سال و پنج ماه است که صبح می‌روم سر قبر فرزندم و شب برمی‌گردم. مادرها ‌چنین آدم‌هایی هستند. اگر سربازان طوری‌شان شود، این بلا سر مادران آن‌ها هم خواهد آمد. بچه‌های بلوچ من خودشان مادر دارند. درک کنند و ببینند مادران چه می‌کشند. خیلی سخت است. بچه من را جلوی خودم بردند و چهار روزه کشتند. آن‌ها یک لحظه خودشان را جای مادر ستار بگذارند. بچه‌های بلوچ من به وجودتان افتخار می‌کنم، فقط سربازان را آزاد کنید.»
گوهر عشقی همچنین خطاب به فرزندان بلوچ ایران می‌گوید که از آن‌ها حمایت می‌کند و به آنان افتخار می‌کند. او می‌گوید: «فرزندان بلوچ من می‌دانم در شهر شما کار نیست، آبادی نیست، من از شما حمایت می‌کنم، فقط سربازان را آزاد کنید.»
بهمن ماه گذشته، پنج مرزبان ایرانی در مرز پاکستان توسط گروه "جیش العدل" گروگان گرفته شدند. جیش‌العدل از حکومت ایران خواسته برای آزادی این سربازان ۵۰ عضو زندانی این گروه، ٢٠٠ نفر از شهروندان سنی مذهب زندانی در ایران و همچنین ۵۰ نفر از زنان سنی را که به گفته جیش العدل در سوریه در بازداشت سپاه پاسداران هستند، آزاد کند.
روز چهارم فروردین (۲۴ مارس) جیش العدل اعلام کرد که یکی از این مرزبانان به نام جمشید دانایی‌فر را کشته است. هنوز هیچ فیلم یا عکس تایید‌شده‌ای از جسد این مرزبان ایرانی منتشر نشده است.

اعتصاب غذای محمد امین عبدالهی در زندان طبس

با مخالفت دادستان طبس با مرخصی محمد امین عبدالهی، این زندانی سیاسی در زندان طبس دست به اعتصاب غذا زد و به سلول انفرادی منتقل شد.
این زندانی در اعتراص به عدم آزادی مشروط،  عدم اعطای مرخصی و تداوم حبس در تبعید دست به اعتصاب غذای نامحدود زد.
وی در نامه ای به مسئولین زندان اعلام کرد که علی رغم موافقت اولیه با مرخصی وی و بازداشت سند، دادستان طبس به وی مرخصی نداده است و خانواده وی نیز به دلیل دوری راه قادر به ملاقات هفتگی با این زندانی نیستند و بر همین اساس عملنا از دیدار خانواده اش نیز محروم است.
وی هم اکنون به صورت دست بند و پابند در سلولهای انفرادی زندان طبس به سر می برد.
 هرانا

تخریب و ضبط وسایل زندانیان سیاسی ارومیه


صبح امروز گارد ویژه زندان مرکزی ارومیه با مراجعه به بند ۱۲ زندان ارومیه، ضمن تفتیش محل، اقدام به ضبط یادداشت ها و کتابهای زندانیان و تخریب وسایل آنها نمودند.
 ماموران گارد ویژه زندان که تعداد آنها به ۴۰ تن می رسید به دستور ریاست زندان به بند زندانیان سیاسی مراجعه کرده و پس از تفتیش کامل زندانیان آنها را به هواخوری منتقل کردند.
گارد زندان پس از انتقال زندانیان به هواخوری اقدام به تفیش اتاق های بند نموده و کلیه وسایل شخصی زندانیان، روزنامه، کتاب و یادداشت های آنها را با خود بردند، در این بین سه زندانی به نامهای یوسف کاکه ممی، عثمان مصطفی پور و منصور آروند برای ساعاتی به انفرادی زندان منتقل شدند.
برخی از وسایل زندانیان در این بازرسی تخریب شده است و به زندانی فوق الذکر پس از ساعتی ظهر امروز مجددا به بند ۱۲ بازگشتند.
گفتنی است، سه روز پیش سید سامی حسینی زندانی سیاسی محکوم به اعدام نیز از سوی حراست زندان به بهانه ملاقات با وکیل احضار و مورد تهدید و ارعاب قرار گرفته بود.
 هرانا

Sunday, March 30, 2014

ضرب‌وشتم امین احمدیان پس از بازداشت در مقابل سفارت پاکستان


محمد نوری زاد از ضرب و شتم شدید امین احمدیان، همسر بهاره هدایت پس از بازداشت در تجمع مقابل سفارت پاکستان خبر داد.

به گزارش جرس، این مستندساز با اشاره به برگزاری تجمع اعتراضی مقابل سفارت پاکستان در صفحه‌ی فیس‌بوک خود نوشت: دیروز جمعه رفته بودم منزل دکتر ملکی که ” امین احمدی” زنگ زد. پنجشنبه، همه ی ما را آزاد کردند الا همین امین احمدی را. که در بازداشتگاه تا خورده بود کتکش زده بودند. صرفاً بخاطر این که بعد از رفتن ما اعتراض کرده بود به طرز رفتار یکی از مأموران.

نوری‌زاد در ادامه نوشت: همسرامین  - بهاره هدایت – همین اکنون در زندان است. خود امین نیز مدتی در زندان بوده بی دلیل. امین به من گفت: به مأمور خاطی گفتم شما ستار بهشتی را همینجوری زدید و کشتید. که مأمور برگشت و با گستاخی گفت: مگر آب از آب تکان خورد؟ بدن کبود شده ی امین آنگونه است که خیال دارد از مأمور بزن بهادر نیروی انتظامی شکایت کند. و عجب طنز دنباله داری است این شکایت های بی سرانجام از یک قاضی و یک مأمور اطلاعات و یک سردار و یک مأمور آگاهی و یک دزد صاحب نام.
منبع: هرانا

احضار دو شهروند ساکن سلماس به اداره اطلاعات


 لقمان احمدى و همسر ایشان مهین، دو شهروند کرد سلماسی به اداره اطلاعات این شهر احضار و مورد تهدید قرار گرفتند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، چهارشنبه ۶ فروردین ماه ٩٣، لقمان احمدى فرزند حفض الله و همسر ایشان مهین دو شهروند کرد اهل روستای لیلوس از توابع شهرستان سلماس در پی احضاریه ادارهٔ اطلاعات این شهرستان چندین ساعت مورد بازجویی، تهدید و ضرب و شتم شدید قرار گرفتند.
بر پای همین گزارش، درطی یک ماه گذشته لقمان احمدى و همسرش مهین به دفعات به ضن ارتباط با احزاب کردی به اداره اطلاعات این شهرستان احضار و مورد بازجویی قرارگرفته است.
اتهامات مطرح شده از سوی نیروهای امنیتی نسبت به این ۲ شهروند کرد، همکاری با حزب حیات آزاد کردستان (پژاک) بوده است.

اجرای حکم دو خواهر بهایی ساکن مشهد


 – صبح روز یکشنبه ۱۰ فروردین ماه ماموران وزارت اطلاعات دو شهروند بهایی ساکن مشهد به نامهای «نواخلوصی» و «نیکا خلوصی» بازداشت شدند.
 صبح روز یک شنبه ۱۰ فروردین ماه ماموران وزارت اطلاعات در مشهد به منزل «نوا خلوصی» شهروند بهایی ساکن مشهد مراجعه کرده و نامبرده را بازداشت نمودند. در همین روز، ماموران وزارت اطلاعات، خواهر وی به نام «نیکا خلوصی» را که همراه مادر و پدرش برای مسافرت نوروزی در شهر بابلسر بسر میبرده است را هم بازداشت می‌کنند.
یاداوری می‌شود، به حکم دادگاه انقلاب مشهد این دو خواهر بهایی به اتهام تبلیغ علیه نظام و عضویت در تشکیلات بهایی به حبس تعزیری محکوم شده‌اند که طبق حکم مزبور «نیکا خلوصی» به شش سال حبس و «نوا خلوصی» به ۴ سال و نیم حبس تعزیری محکوم می‌باشند.
منبع : هرانا

افسر اخراجی سپاه: رهبر بدنبال بمب اتمی است

نامه خواندنی یک افسر ارشد اخراجی سپاه پاسداران به محمد نوری زاد
چندی پیش درمحفلی پاکت نامه ای درجیبم فروشد. سرکه برگرداندم با لبخند مردی مواجه شدم که سرورویش سپید بود. درهمان یک لبخندی که ازاو دیدم، اندوه را نیزشناختم. این آمیختگی تبسم و اندوه درنمِ اشکی که او برچشم داشت، مرا به شوق مطالعه نوشته اش ترغیب ترکرد. اورفت ودرمیان جمعیت گم شد. ومن نامه راکه خواندم، دانستم ازسرداران اخراجی سپاه است. مطالعه ی شتابزده ی نامه ی این سرداراخراجی درهمان مجلس غریب مرامیخکوب کرد وبه چشمانم اشک وبه درونم غصه دواند. ابتدا درباره ی انتشار این نامه بسیار مردد بودم. اما خیرخواهی و غیرتی که ازکلمه های این نامه برمی جوشد، مرا برآن داشت که منتشرش کنم. تقدیم به همه فرزندان پاک نهاد ایران زمین. وبه سپاهیان درستکاری که هنوز پاک و شایسته اند. وبه سران وسردارانی که سپاه را به قهقرا سوق داده اند وهیچ ابایی ازاین که اسم نازنین سپاه درردیف لشگریان دژخیم وغارتگرتاریخ جا بگیرد ندارند. تقدیم به همه ی آنانی که برای برآمدن ایران وایرانی دل می سوزانند و صادقانه تلاش می کنند. تقدیم به رهبرجمهوری اسلامی ایران که مخاطب اصلی این نامه هموست:

سلام ای نوری زاد عزیز، برادرجهادگرم، راوی فتح سالهای عاشقی

درهمین دوسه سال اخیر، من باتفاق عده ای دیگر از دوستانم ازسپاه اخراج شدیم. به این خاطرکه نمی خواستیم درجنایت ها وخیانت های بالادستی ها شریک باشیم. مثل خودت که نخواستی ملیجک دستگاه ملیجک دوست و ملیجک پروراین بلندپایگانِ دون باشی. با این تفاوت که اخراج تو با سروصدا انجام شد واخراج ما درسکوت وپشت درهای بسته وباحضورسه تا پنج نفری که خودشان اسم این جمع را گذاشته بودند: دادگاه نظامی.
من یک روز که تو مثل خودم نورچشمی دستگاه ولایت بودی تورا برای سخنرانی برای دانشجویان فنی دعوت کردم. صحبت زیادی بین من و تو رد وبدل نشد اما آن روزدرردیف اول سالن نشستم تا ببینم این نوری زادی که می گویند همسنگرآوینی است ازچه دری وارد بحث می شود و ازچه دروازه ای خارج می گردد.

Friday, March 28, 2014

استمداد ریحانه جباری برای رهایی از اعدام


شوريده ايراني میگوید: مرا هم اعدام کنید ... من ریحانه هستم ... من هم برای دفاع از حیثیت خود، همان را میکردم که ریحانه کرد ...
پس من را هم اعدام کنید ... اگر شرافت در قاموس شما مفهومی ندارد من را هم اعدام کنین ... اگر دفاع از ناموس برای جمهوری اسلامی مفهومی ندارد، من را هم اعدام کنید ... من فریاد میزنم ... من ریحانه هستم ... مرا اعدام کنید!
ریحانه جباری، ۲۶ ساله، طراح دکوراسیون ، مادرش یکی از مدرسان و بازیگران تآتر است او طی ماجرای پیچیده‌ توسط مردی که هم‌سن پدر اوست و از کارکنان وزارت اطلاعات بوده است به خانه‌اش برده می‌شود و قصد تجاوز به او را داشته است و ریحانه برای فرار از دست او چاقویی را به کتف او می‌زند و می‌گریزد. ضربه او کشنده نبوده است اما براثر خون‌ریزی جان می‌دهد. اکنون او زیر تیغ اعدام است. حکم اعدامش برای اجرا به دایره‌ی احکام رفته است!
شرح ماجرا را در لینک زیر به نقل از سایت سازمان مدارای جهانی بخوانید

زندانی نوکیش مسیحی دست به «اعتصاب غذا » زد

.
زندانی نوکیش مسیحی با وجود بیماری، به دلیل ممانعت از آزادی مشروط وی توسط دادگاه انقلاب و قاضی پرونده در زندان دست به اعتصاب غذا زد.

به گزارش «محبت نیوز »، وحید حکانی از نوکیشان مسیحی شیراز از آخرین روز سال 1392 (29 اسفند) برابر با ( بیستم مارچ 2014) به دلیل عدم پذیرش درخواست آزادی مشروط وی از سوی مسئولان قضایی و همچنین شرایط بد زندان دست به اعتصاب غذا زده است.
این زندانی مسیحی در حالی برای اعتراض دست به اعتصاب غذا زده که در شرایط بد جسمانی قرار دارد.
وحید حکانی پیش از این نیز به علت تشدید عارضه گوارشی و وخامت اوضاع جسمی در زندان عادل آباد، پس از پیگیری های انجام شده از سوی خانواده اش، موافقت شد که به شرط سپردن وثیقه به بیمارستان «فقیهی» شیراز منتقل شود و پس از آن نیز تحت عمل جراحی قرار گرفت.
در حالی اعتصاب غذای وحید حکانی وارد هفته دوم خود می‌شود که تشدید بیماری، وضعیت جسمانی وی را نگران کننده‌تر کرده است و از طرفی احتمال اینکه مسئولان زندان این زندانی مسیحی را به علت عدم شکستن اعتصاب غذا به سلول انفرادی منتقل کنند وجود دارد.
خانواده‌های زندانیان مسیحی زندان عادل آباد شیراز برای آزادی مشروط فرزندانشان تاکنون تلاشهای بسیاری کردند. علیرغم اینکه طبق قانون، زندانیانی که نصف محکومیت خود را بگذرانند می‌توانند از قانون آزادی مشروط بهره بگیرند، اما دادگاه انقلاب شیراز و قاضی مسئول پرونده با آزادی مشروط این چهار تن از زندانیان مسیحی موافقت نمی‌کنند.
وحید حکانی بهمراه همایون شکوهی ،مجتبی سیدعلاالدین حسین و محمدرضا پرتویی (كوروش) از جمله زندانیان مسیحی می‌باشند که در بند عبرت زندان عادل آباد شیراز دوران محکومیت شان را می گذرانند.
این چهار تن در 20 خرداد ماه 1392 برابر با (دهم جون 2013) در حالی که تمام نگاه‌ها به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ایران بود، دور از چشم رسانه ها از سوی شعبه سوم دادگاه انقلاب اسلامی شهرستان شیراز صادر شد . دادگاه انقلاب اتهام این افراد را شركت در جلسات خانگی، تبلیغ و ترویج مسیحیت، ارتباط با سازمان‌های مسیحی در خارج از کشور، تبلیغ علیه نظام و برهم زدن امنیت ملی آنان را متهم ردیف اول شناخت و هر یک را به 3 سال و هشت ماه زندان حکم قطعی محکوم کرد . حکم صادره در همان روز به وکیل این چهار نوکیش مسیحی ابلاغ گردید.
بند عبرت زندان عادل آباد که در گذشته به زندانیان عقیدتی اختصاص داشت اکنون بسیاری از مجرمین با جرائمی مثل سرقت، قتل و کلاهبرداری در آن زندانی هستند واز این رو شرایط بسیار بدی برای دیگر زندانیان از جمله زندانیان عقیدتی و مذهبی بوجود آمده است. گفته می‌شود بند عبرت اکنون به یک قرنطینه، و محلی برای شکنجه روحی و تنبیه زندانیان تبدیل شده است.
باید گفت آزادی دین و عقیده جزو آزادی‌های فطری انسان‌ها محسوب می‌شود و با انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس‌جمهوری ایران و وعده‌های انتخاباتی وی، این امید را به اقلیت‌های مذهبی باز گرداند که حقوق شهروندی ایرانیان غیر مسلمان رعایت گردد که متاسفانه وعده های رییس دولت یازدهم در این رابطه هنوز جامه عمل پوشانده نشده است.
آنچه که در آخرین روزهای سال ۱۳۹۲ خورشیدی در گزارش گزارشگر ویژه سازمان ملل آقای احمد شهید روز پنجشنبه (۱۳ مارس/۲۲ اسفند) منتشر شد، گویای سالی سخت برای اقلیت‌ها بود. در گزارش احمد شهید آمده که تا تاریخ سوم ژانویه ۲۰۱۴، دست‌کم ۳۰۷ نفر از اقلیت‌های دینی در زندان بسر می‌بردند که در میان‌شان ۱۳۶ بهایی، ۱۹ درویش، ۵۰ مسیحی، ۹۰ سنی و دو زرتشتی وجود دارند.

آیا میدانید كودك‌ آزاری در ايران، پديده‌ای قانونی است؟

koodak
هم میهنان گرامی
آیا میدانید در اسفند ماه 1372 کشور ایران پیمان نامه جهانی حقوق کودک راپذیرفت و یکی از شرایط اساسی اجرای درست این پیمان نامه، آشنایی همه افراد جامعه به ویژه مقامات مربوط به امور کودکان، با این پیمان نامه است؟
آیا میدانید ماده 37 همین پیمان نامه به صراحت می‌گوید: هیچ کودکی نباید مورد شکنجه، رفتار ستمگرانه و بازداشت غیر قانونی قرار گیرد؟
دولت جمهوری اسلامی نه تنها زندانیان سیاسی، عقیدتی و مدنی کشورمان را درون سلول های مخوف زندان های پیدا و پنهان در اقسا نقاط کشور مورد انواع شکنجه های جسمی و روحی قرار میدهد بلکه آگاهانه نسبت به خانواده و بویژه فرزندان آنان ظلمی مظاعف را روا میدارد تا از این طریق اسیران به بند کشیدۀ خود را وادار به تسلیم و پذیرش انواع اتهام های واهی قرار دهد. از جمله:
علی اکبر و صبا فرزندان بهزاد عرب گل، ژینا و آرتین فرزندان کامران و کیوان رحیمیان، ستایش و شکیبا دختران رسول بداقی، بشیر فرزند فرشید یداللهی، دریا فرزند مهدی معتمدی ، یحیی و طاها فرزندان علیرضا رجایی، ﺗﺎﺗﺎﺭ،پسرمهرعلی بیگلو، پویا و پرهام و پارسا فرزندان زیدآبادی، مانا دختر پیمان چالاکی، ربکا وجاکوب فرزندان سعید عابدینی، آتیلا پسر محمود فضلي، صبا دختر ساجده عرب سرخی، فریده دختر حمید مرادی ، و صدها نونهال و نوجوان دیگر که نامشان در این اندک نمی گنجد.
کمیته دفاع از حقوق کودکان و نوجوانان ضمن محکوم نمودن اینگونه اعمال و عدم رعایت ها دراجرای مصوبات و کنوانسیون های اعلامیه جهانی حقوق بشر،خواستار کنترل و اجبار بیش از پیش مسئولان جمهوری اسلامی در عمل به کلیه مواد اعلامیه جهانی حقوق کودک و پیمان نامه حقوق کودک و حذف هرگونه پیش شرط می باشد و در این راستا از شورای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحدد میخواهد که نسبت به انجام آن اقدام لازم را بعمل آورند.
449
کانون دفاع از حقوق بشر در ایران
کمیته دفاع از حقوق کودک و نوجوان