Hesam Attarzadeh

Sunday, March 30, 2014

ضرب‌وشتم امین احمدیان پس از بازداشت در مقابل سفارت پاکستان


محمد نوری زاد از ضرب و شتم شدید امین احمدیان، همسر بهاره هدایت پس از بازداشت در تجمع مقابل سفارت پاکستان خبر داد.

به گزارش جرس، این مستندساز با اشاره به برگزاری تجمع اعتراضی مقابل سفارت پاکستان در صفحه‌ی فیس‌بوک خود نوشت: دیروز جمعه رفته بودم منزل دکتر ملکی که ” امین احمدی” زنگ زد. پنجشنبه، همه ی ما را آزاد کردند الا همین امین احمدی را. که در بازداشتگاه تا خورده بود کتکش زده بودند. صرفاً بخاطر این که بعد از رفتن ما اعتراض کرده بود به طرز رفتار یکی از مأموران.

نوری‌زاد در ادامه نوشت: همسرامین  - بهاره هدایت – همین اکنون در زندان است. خود امین نیز مدتی در زندان بوده بی دلیل. امین به من گفت: به مأمور خاطی گفتم شما ستار بهشتی را همینجوری زدید و کشتید. که مأمور برگشت و با گستاخی گفت: مگر آب از آب تکان خورد؟ بدن کبود شده ی امین آنگونه است که خیال دارد از مأمور بزن بهادر نیروی انتظامی شکایت کند. و عجب طنز دنباله داری است این شکایت های بی سرانجام از یک قاضی و یک مأمور اطلاعات و یک سردار و یک مأمور آگاهی و یک دزد صاحب نام.
منبع: هرانا

احضار دو شهروند ساکن سلماس به اداره اطلاعات


 لقمان احمدى و همسر ایشان مهین، دو شهروند کرد سلماسی به اداره اطلاعات این شهر احضار و مورد تهدید قرار گرفتند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، چهارشنبه ۶ فروردین ماه ٩٣، لقمان احمدى فرزند حفض الله و همسر ایشان مهین دو شهروند کرد اهل روستای لیلوس از توابع شهرستان سلماس در پی احضاریه ادارهٔ اطلاعات این شهرستان چندین ساعت مورد بازجویی، تهدید و ضرب و شتم شدید قرار گرفتند.
بر پای همین گزارش، درطی یک ماه گذشته لقمان احمدى و همسرش مهین به دفعات به ضن ارتباط با احزاب کردی به اداره اطلاعات این شهرستان احضار و مورد بازجویی قرارگرفته است.
اتهامات مطرح شده از سوی نیروهای امنیتی نسبت به این ۲ شهروند کرد، همکاری با حزب حیات آزاد کردستان (پژاک) بوده است.

اجرای حکم دو خواهر بهایی ساکن مشهد


 – صبح روز یکشنبه ۱۰ فروردین ماه ماموران وزارت اطلاعات دو شهروند بهایی ساکن مشهد به نامهای «نواخلوصی» و «نیکا خلوصی» بازداشت شدند.
 صبح روز یک شنبه ۱۰ فروردین ماه ماموران وزارت اطلاعات در مشهد به منزل «نوا خلوصی» شهروند بهایی ساکن مشهد مراجعه کرده و نامبرده را بازداشت نمودند. در همین روز، ماموران وزارت اطلاعات، خواهر وی به نام «نیکا خلوصی» را که همراه مادر و پدرش برای مسافرت نوروزی در شهر بابلسر بسر میبرده است را هم بازداشت می‌کنند.
یاداوری می‌شود، به حکم دادگاه انقلاب مشهد این دو خواهر بهایی به اتهام تبلیغ علیه نظام و عضویت در تشکیلات بهایی به حبس تعزیری محکوم شده‌اند که طبق حکم مزبور «نیکا خلوصی» به شش سال حبس و «نوا خلوصی» به ۴ سال و نیم حبس تعزیری محکوم می‌باشند.
منبع : هرانا

افسر اخراجی سپاه: رهبر بدنبال بمب اتمی است

نامه خواندنی یک افسر ارشد اخراجی سپاه پاسداران به محمد نوری زاد
چندی پیش درمحفلی پاکت نامه ای درجیبم فروشد. سرکه برگرداندم با لبخند مردی مواجه شدم که سرورویش سپید بود. درهمان یک لبخندی که ازاو دیدم، اندوه را نیزشناختم. این آمیختگی تبسم و اندوه درنمِ اشکی که او برچشم داشت، مرا به شوق مطالعه نوشته اش ترغیب ترکرد. اورفت ودرمیان جمعیت گم شد. ومن نامه راکه خواندم، دانستم ازسرداران اخراجی سپاه است. مطالعه ی شتابزده ی نامه ی این سرداراخراجی درهمان مجلس غریب مرامیخکوب کرد وبه چشمانم اشک وبه درونم غصه دواند. ابتدا درباره ی انتشار این نامه بسیار مردد بودم. اما خیرخواهی و غیرتی که ازکلمه های این نامه برمی جوشد، مرا برآن داشت که منتشرش کنم. تقدیم به همه فرزندان پاک نهاد ایران زمین. وبه سپاهیان درستکاری که هنوز پاک و شایسته اند. وبه سران وسردارانی که سپاه را به قهقرا سوق داده اند وهیچ ابایی ازاین که اسم نازنین سپاه درردیف لشگریان دژخیم وغارتگرتاریخ جا بگیرد ندارند. تقدیم به همه ی آنانی که برای برآمدن ایران وایرانی دل می سوزانند و صادقانه تلاش می کنند. تقدیم به رهبرجمهوری اسلامی ایران که مخاطب اصلی این نامه هموست:

سلام ای نوری زاد عزیز، برادرجهادگرم، راوی فتح سالهای عاشقی

درهمین دوسه سال اخیر، من باتفاق عده ای دیگر از دوستانم ازسپاه اخراج شدیم. به این خاطرکه نمی خواستیم درجنایت ها وخیانت های بالادستی ها شریک باشیم. مثل خودت که نخواستی ملیجک دستگاه ملیجک دوست و ملیجک پروراین بلندپایگانِ دون باشی. با این تفاوت که اخراج تو با سروصدا انجام شد واخراج ما درسکوت وپشت درهای بسته وباحضورسه تا پنج نفری که خودشان اسم این جمع را گذاشته بودند: دادگاه نظامی.
من یک روز که تو مثل خودم نورچشمی دستگاه ولایت بودی تورا برای سخنرانی برای دانشجویان فنی دعوت کردم. صحبت زیادی بین من و تو رد وبدل نشد اما آن روزدرردیف اول سالن نشستم تا ببینم این نوری زادی که می گویند همسنگرآوینی است ازچه دری وارد بحث می شود و ازچه دروازه ای خارج می گردد.

Friday, March 28, 2014

استمداد ریحانه جباری برای رهایی از اعدام


شوريده ايراني میگوید: مرا هم اعدام کنید ... من ریحانه هستم ... من هم برای دفاع از حیثیت خود، همان را میکردم که ریحانه کرد ...
پس من را هم اعدام کنید ... اگر شرافت در قاموس شما مفهومی ندارد من را هم اعدام کنین ... اگر دفاع از ناموس برای جمهوری اسلامی مفهومی ندارد، من را هم اعدام کنید ... من فریاد میزنم ... من ریحانه هستم ... مرا اعدام کنید!
ریحانه جباری، ۲۶ ساله، طراح دکوراسیون ، مادرش یکی از مدرسان و بازیگران تآتر است او طی ماجرای پیچیده‌ توسط مردی که هم‌سن پدر اوست و از کارکنان وزارت اطلاعات بوده است به خانه‌اش برده می‌شود و قصد تجاوز به او را داشته است و ریحانه برای فرار از دست او چاقویی را به کتف او می‌زند و می‌گریزد. ضربه او کشنده نبوده است اما براثر خون‌ریزی جان می‌دهد. اکنون او زیر تیغ اعدام است. حکم اعدامش برای اجرا به دایره‌ی احکام رفته است!
شرح ماجرا را در لینک زیر به نقل از سایت سازمان مدارای جهانی بخوانید

زندانی نوکیش مسیحی دست به «اعتصاب غذا » زد

.
زندانی نوکیش مسیحی با وجود بیماری، به دلیل ممانعت از آزادی مشروط وی توسط دادگاه انقلاب و قاضی پرونده در زندان دست به اعتصاب غذا زد.

به گزارش «محبت نیوز »، وحید حکانی از نوکیشان مسیحی شیراز از آخرین روز سال 1392 (29 اسفند) برابر با ( بیستم مارچ 2014) به دلیل عدم پذیرش درخواست آزادی مشروط وی از سوی مسئولان قضایی و همچنین شرایط بد زندان دست به اعتصاب غذا زده است.
این زندانی مسیحی در حالی برای اعتراض دست به اعتصاب غذا زده که در شرایط بد جسمانی قرار دارد.
وحید حکانی پیش از این نیز به علت تشدید عارضه گوارشی و وخامت اوضاع جسمی در زندان عادل آباد، پس از پیگیری های انجام شده از سوی خانواده اش، موافقت شد که به شرط سپردن وثیقه به بیمارستان «فقیهی» شیراز منتقل شود و پس از آن نیز تحت عمل جراحی قرار گرفت.
در حالی اعتصاب غذای وحید حکانی وارد هفته دوم خود می‌شود که تشدید بیماری، وضعیت جسمانی وی را نگران کننده‌تر کرده است و از طرفی احتمال اینکه مسئولان زندان این زندانی مسیحی را به علت عدم شکستن اعتصاب غذا به سلول انفرادی منتقل کنند وجود دارد.
خانواده‌های زندانیان مسیحی زندان عادل آباد شیراز برای آزادی مشروط فرزندانشان تاکنون تلاشهای بسیاری کردند. علیرغم اینکه طبق قانون، زندانیانی که نصف محکومیت خود را بگذرانند می‌توانند از قانون آزادی مشروط بهره بگیرند، اما دادگاه انقلاب شیراز و قاضی مسئول پرونده با آزادی مشروط این چهار تن از زندانیان مسیحی موافقت نمی‌کنند.
وحید حکانی بهمراه همایون شکوهی ،مجتبی سیدعلاالدین حسین و محمدرضا پرتویی (كوروش) از جمله زندانیان مسیحی می‌باشند که در بند عبرت زندان عادل آباد شیراز دوران محکومیت شان را می گذرانند.
این چهار تن در 20 خرداد ماه 1392 برابر با (دهم جون 2013) در حالی که تمام نگاه‌ها به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ایران بود، دور از چشم رسانه ها از سوی شعبه سوم دادگاه انقلاب اسلامی شهرستان شیراز صادر شد . دادگاه انقلاب اتهام این افراد را شركت در جلسات خانگی، تبلیغ و ترویج مسیحیت، ارتباط با سازمان‌های مسیحی در خارج از کشور، تبلیغ علیه نظام و برهم زدن امنیت ملی آنان را متهم ردیف اول شناخت و هر یک را به 3 سال و هشت ماه زندان حکم قطعی محکوم کرد . حکم صادره در همان روز به وکیل این چهار نوکیش مسیحی ابلاغ گردید.
بند عبرت زندان عادل آباد که در گذشته به زندانیان عقیدتی اختصاص داشت اکنون بسیاری از مجرمین با جرائمی مثل سرقت، قتل و کلاهبرداری در آن زندانی هستند واز این رو شرایط بسیار بدی برای دیگر زندانیان از جمله زندانیان عقیدتی و مذهبی بوجود آمده است. گفته می‌شود بند عبرت اکنون به یک قرنطینه، و محلی برای شکنجه روحی و تنبیه زندانیان تبدیل شده است.
باید گفت آزادی دین و عقیده جزو آزادی‌های فطری انسان‌ها محسوب می‌شود و با انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس‌جمهوری ایران و وعده‌های انتخاباتی وی، این امید را به اقلیت‌های مذهبی باز گرداند که حقوق شهروندی ایرانیان غیر مسلمان رعایت گردد که متاسفانه وعده های رییس دولت یازدهم در این رابطه هنوز جامه عمل پوشانده نشده است.
آنچه که در آخرین روزهای سال ۱۳۹۲ خورشیدی در گزارش گزارشگر ویژه سازمان ملل آقای احمد شهید روز پنجشنبه (۱۳ مارس/۲۲ اسفند) منتشر شد، گویای سالی سخت برای اقلیت‌ها بود. در گزارش احمد شهید آمده که تا تاریخ سوم ژانویه ۲۰۱۴، دست‌کم ۳۰۷ نفر از اقلیت‌های دینی در زندان بسر می‌بردند که در میان‌شان ۱۳۶ بهایی، ۱۹ درویش، ۵۰ مسیحی، ۹۰ سنی و دو زرتشتی وجود دارند.

آیا میدانید كودك‌ آزاری در ايران، پديده‌ای قانونی است؟

koodak
هم میهنان گرامی
آیا میدانید در اسفند ماه 1372 کشور ایران پیمان نامه جهانی حقوق کودک راپذیرفت و یکی از شرایط اساسی اجرای درست این پیمان نامه، آشنایی همه افراد جامعه به ویژه مقامات مربوط به امور کودکان، با این پیمان نامه است؟
آیا میدانید ماده 37 همین پیمان نامه به صراحت می‌گوید: هیچ کودکی نباید مورد شکنجه، رفتار ستمگرانه و بازداشت غیر قانونی قرار گیرد؟
دولت جمهوری اسلامی نه تنها زندانیان سیاسی، عقیدتی و مدنی کشورمان را درون سلول های مخوف زندان های پیدا و پنهان در اقسا نقاط کشور مورد انواع شکنجه های جسمی و روحی قرار میدهد بلکه آگاهانه نسبت به خانواده و بویژه فرزندان آنان ظلمی مظاعف را روا میدارد تا از این طریق اسیران به بند کشیدۀ خود را وادار به تسلیم و پذیرش انواع اتهام های واهی قرار دهد. از جمله:
علی اکبر و صبا فرزندان بهزاد عرب گل، ژینا و آرتین فرزندان کامران و کیوان رحیمیان، ستایش و شکیبا دختران رسول بداقی، بشیر فرزند فرشید یداللهی، دریا فرزند مهدی معتمدی ، یحیی و طاها فرزندان علیرضا رجایی، ﺗﺎﺗﺎﺭ،پسرمهرعلی بیگلو، پویا و پرهام و پارسا فرزندان زیدآبادی، مانا دختر پیمان چالاکی، ربکا وجاکوب فرزندان سعید عابدینی، آتیلا پسر محمود فضلي، صبا دختر ساجده عرب سرخی، فریده دختر حمید مرادی ، و صدها نونهال و نوجوان دیگر که نامشان در این اندک نمی گنجد.
کمیته دفاع از حقوق کودکان و نوجوانان ضمن محکوم نمودن اینگونه اعمال و عدم رعایت ها دراجرای مصوبات و کنوانسیون های اعلامیه جهانی حقوق بشر،خواستار کنترل و اجبار بیش از پیش مسئولان جمهوری اسلامی در عمل به کلیه مواد اعلامیه جهانی حقوق کودک و پیمان نامه حقوق کودک و حذف هرگونه پیش شرط می باشد و در این راستا از شورای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحدد میخواهد که نسبت به انجام آن اقدام لازم را بعمل آورند.
449
کانون دفاع از حقوق بشر در ایران
کمیته دفاع از حقوق کودک و نوجوان

سخنان بانو نسرین ستوده در محفل ادبی و بی ادبی هالو



سخنان نسرین ستوده این بار از درون زندان بزرگ: ما ظاهراً آزادیم

نسرین ستوده در حمایت از حصرشدگان، اقلیت‌ها، زندانیان عقیدتی‌ و مدافعین حقوق بشر ميگويد: یادمان باشد دادرسی زندانیان وجدان بدون رعایت قانون بوده، در دادگاه‌های سِری و با روش‌های امنیتی ...
وکالت و احیای عدالت، امانتی ست که از دیگران به ما رسیده بود؛ با
پروانه یا بی‌پروانه؛ آن را به آیندگان خواهیم سپرد.
سخنان صمیمانه بانو نسرین ستوده در محفل ادبی و بی ادبی هالو

به سر شعری سرودن دارد امشب
غم عالم زدودن دارد امشب
به باغ انجمن در بین گل ها
گل نسرین ستودن دارد امشب
استاد لواسانی
نسرین ستوده، وکیل و فعال حقوق بشر یکی از زنان زندانی اوین است که۱۳ شهریور ماه ۱۳۸۹ بازداشت شد و در دادگاه بدوی به ۱۱ سال حبس، ۲۰ سال محرومیت از وکالت و ۲۰ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد اما دادگاه تجدید نظر حکم او را به ۶ سال حبس و ۱۰ سال محرومیت از وکالت کاهش داد.

پیام ضیا نبوی و مجید دری به بهاره هدایت: مقاومت تو و ثبات قدمت باعث افتخار و دلگرمی ماست

namebebahare
ضیا نبوی و مجید دری، دانشجویان ستاره دار دربند، با ارسال نوشته ای از زندان کارون اهواز با «کمپین ده روز با بهاره هدایت» همراهی کردند.
این دو فعال دانشجویی در بخشی از پیام خود مقاومت و ثبات قدم بهاره هدایت را باعث «افتخار و دلگرمی»  خود دانسته اند.
ضیا نبوی و مجید دری، اعضای دفتر تحکیم وحدت و شورای دفاع از حق تحصیل، که از سال ۱۳۸۸ در زندان به سر می برند، به ترتیب  دوران محکومیت ده سال و پنج سال حبس خود را در تبعید، زندان کارون اهواز، می گذرانند.

متن پیام این دو فعال دانشجویی خطاب به بهاره هدایت در ادامه آمده است:

بهاره عزیز شاید حالا بعد از گذشت این سال‌ها در زندان، کلماتی مانند مقاومت، امید و افتخار معنایی نزدیک به هم را به ذهنمان متبادر کند. پس به همان معنی که خود می‌دانی، مقاومت تو و ثبات قدمت باعث افتخار و دلگرمی ماست. مقاومتی که امید را برای رقم زدن آینده ای بهتر، در دل دانشجویان و فعالان زنده نگاه می‌دارد.
بهارا ، شاد بنشین ، شاد بخرام/ بده کام گل و بستان ز گل کام
میان خون و آتش ره گشاییم/ ازین موج و ازین توفان براییم
دگربارت چو بینم ، شاد بینم/ سرت سبز و دلت آباد بینمبه امید آزادی
ضیا و مجید
زندان کارون اهواز

گزارش جدید احمد شهید: مسئله دانشجویان محروم از تحصیل همچنان باقی است

shaheed
احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در مورد وضعیت حقوق بشر ایران، در بخش هایی از جدیدترین گزارش خود به موضوع حق تحصیل در ایران پرداخته است.
دکتر شهید همچنین در ضمیمه گزارش ماه مارس، فهرستی از ۲۴ دانشجوی ایرانی در زندان همراه با شرح علت محکومیت آنان ارائه کرده است.
این ششمین گزارش احمد شهید در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران است که روز دوشنبه به طور رسمی در مقر سازمان ملل متحد در شهر ژنو ارائه خواهد شد.

استناد شهید به گزارش مشترک دانشجونیوز و دفتر تحکیم: نزدیک به ۱۰۰۰ نفر از تحصیل محروم شدند

گزارشگر ویژه سازمان ملل بخشی از گزارش خود را به موضوع حق تحصیل در ایران اختصاص داده است.
احمد شهید با اشاره به گزارش مشترک دانشجونیوز، کمپین حق تحصیل و دفتر تحکیم وحدت  در مورد نزدیک به ۱۰۰۰ دانشجوی محروم از تحصیل در طول سالیان گذشته می گوید که نگاه مسئولان وزارت علوم در این زمینه تغییر کرده ولی برخی نمایندگان مجلس خواهان جلوگیری از بازگشت دانشجویان ستاره دار به دانشگاه هستند.
در بخشی از این گزارش آمده است:  «ﺑه ﮔﻔﺘﮥ ﺳﺎزﻣﺎن داﻧﺸﺠﻮﯾﯽ دﻓﺘﺮ ﺗﺤﮑﯿﻢ وﺣﺪت، از آورﯾﻞ ﺳﺎل ۲۰۰۵ ﺗﺎ ﻣﺎرس ۲۰۱۳، ﺣﺪاﻗﻞ ۹۳۵ ﻣﻮرد ﻣﺤﺮوﻣﯿﺖ داﻧﺸﺠﻮﯾﺎن داﻧﺸﮕﺎه ها از اداﻣﮥ ﺗﺤﺼﯿﻞ ﺑه ﻣﺪت ﯾﮏ ﺗﺮم و ﯾﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑه دﻟﯿﻞ ﻓﻌﺎﻟﯿتهای ﺳﯿﺎﺳﯽ از ﺟﻤله اﻧﺘﺸﺎر ﻣﻘﺎﻻت، ﺳﺎزﻣﺎﻧدهی روﯾﺪادهای ﺳﯿﺎﺳﯽ وهمکاری ﺑﺎ ﺳﺎزﻣﺎن های ﺣﻘﻮق داﻧﺸﺠﻮﯾﯽ که ﺗﻮﺳﻂ ﻧﯿﺮوهای اﻣﻨﯿﺘﯽ اﯾﺮان ﺗﺼﻮر ﻣﯽ ﺷده ﻣﺸﮑﻞ ﺳﺎز ﺑﻮده اﻧﺪ وﺟﻮد داﺷﺘه اﺳﺖ. اﯾﻦ اﻓﺮاد که ﻋﻤﻮﻣﺎ از آنها ﺑﺎ ﻧﺎم «داﻧﺸﺠﻮﯾﺎن ﺳﺘﺎره دار» ﯾﺎد ﻣﯿﺸﻮد، به طﻮر ﻣﻌﻤﻮل ﺑﯿﻦ سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۳ از داﻧﺸﮕاه ها اﺧﺮاج ﺷده و ﯾﺎ اداﻣﮥ ﺗﺤﺼﯿﻞ آنها ﺗﻌﻠﯿﻖ ﺷﺪه اﺳﺖ».
در ادامه این گزارش با اشاره به پیشنهاد وزارت علوم برای بازگشت این افراد به تحصیل در دانشگاه های کشور آمده است: «در اﻋﻼن اﯾﻦ ﭘﯿﺸﻨهاد اظهار ﺷده که داﻧﺸﺠﻮﯾﺎن ﺳﺘﺎره داری که ﺑﻌﺪ از ﺳﺎل ۲۰۱۰ از داﻧﺸﮕﺎه ها اﺧﺮاج ﺷﺪه اﻧﺪ ﺧﻮاهند ﺗﻮاﻧﺴﺖ به ﻣﺮاﮐﺰ آﻣﻮزش ﻋﺎﻟﯽ که ﺳﺎﺑﻘﺎ در آنها ﺣﻀﻮر داﺷﺘﻨﺪ ﺑﺎزﮔﺮدﻧﺪ؛ و داﻧﺸﺠﻮﯾﺎﻧﯽ که ﺑﯿﻦ ﺳﺎﻟﮭﺎی ۲۰۰۶ ﺗﺎ ۲۰۱۱ ﺳﺘﺎره دار ﺷﺪﻧﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﺠﺪدا در آزﻣﻮن ﺳﺮاﺳﺮی ورود به داﻧﺸﮕاه ﺷﺮﮐﺖ ﮐﻨﻨﺪ، اﻣﺎ ﭘﺲ از ﻗﺒﻮﻟﯽ در ﻓﺮآﯾﻨﺪ ﮔﺰﯾﻨﺶ ﺷﺮﮐﺖ ﻧﺨﻮاهند ﮐﺮد. طﺒﻖ ﮔﺰارﺷﺎت، در ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﻮارد داﻧﺸﺠﻮﯾﺎن ﺳﺘﺎره‌دار ﺗﻮانسته اﻧﺪ ﺑﺎ اﻣﻀﺎء ﯾﮏ «تعهد جزیی» در ﺳﺎزﻣﺎن ﺳﻨﺠﺶ به ﻣﻮﺳﺴﺎت آﻣﻮزش ﻋﺎﻟﯽ ﺧﻮد بازگردند. در ﺗﺎرﯾﺦ ۲۳ دﺳﺎﻣﺒﺮ ۲۰۱۳، ﮐﻤﯿﺘﮥ ﻣﺮﮐﺰی ﮔﺰﯾﻨﺶ اﻋﻼم ﮐﺮد که ۱۲۶  ﻣﻮرد از ۴۰۰ ﻣﻮرد ﻣﺤﺮوﻣﯿﺖ از ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ که ﺛﺒﺖ شده ﺑﻮدﻧﺪ توانسته اﻧﺪ به ﺗﺤﺼﯿﻞ خود ادامه دهند، اﻣﺎ ﺑﻌﻀﯽ داﻧﺸﺠﻮﯾﺎن اﻋﻼم ﮐﺮده اﻧﺪ که ﺗﻘﺎﺿﺎی ﺑﺮرﺳﯽ اﺧﺮاج آﻧﺎن رد شده است».
این گزارش همچنین اشاره ای به تلاش برخی نمایندگان مجلس برای جلوگیری از بازگشت دانشجویان ستاره دار به دانشگاه کرده است.
این نمایندگان عمدتا از اعضای جبهه پایداری و کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس هستند که ریاست آن بر عهده وزیر علوم اول در دوره محمود احمدی نژاد، محمد مهدی زاهدی، است.
در متن ششمین گزارش احمد شهید آمده است: «ﯾﮏ نماینده از کمیته ﺗﺤﺼﯿﻞ و ﺗﺤﻘﯿﻖ ﻣﺠﻠﺲ اﯾﺮان گفته اﺳﺖ که وزارت اطﻼﻋﺎت در ﺣﺎل ﺣﺎﺿﺮ در ﺣﺎل ﺑﺮرﺳﯽ داﻧﺸﺠﻮﯾﺎﻧﯽ اﺳﺖ که به دانشگاه ﺑﺎزگشته اﻧﺪ و داﻧﺸﺠﻮﯾﺎﻧﯽ که نتیجه ﺑﺮرﺳﯽ آنها ﻣﻨﻔﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﻣﺠﺪدا از ﺗﺤﺼﯿﻞ ﻣﺤﺮوم خواهند ﺷﺪ. ﯾﮏ ﻋﻀﻮ دﯾﮕﺮ اﯾﻦ کمیته گفته اﺳﺖ که از وزارت اطﻼﻋﺎت ﻣﯿﺨﻮاهد ﺗﺎ سابقه ﺳﯿﺎﺳﯽ ۱۲۶ ﻧﻔﺮ از ۱۲۹ داﻧﺸﺠﻮﯾﯽ را که به دانشگاه بازگشته اند ﺑﺮرﺳﯽ ﮐﻨﺪ و اﮔﺮ آنها «ﻣﺸﮑﻞ اﻣﻨﯿﺘﯽ ﺣﺎدی» ﻧﺪارﻧﺪ، که ﺷﺎﻣﻞ ﺣﺎل ۳ ﻧﻔﺮ از اﯾﻦ داﻧﺸﺠﻮﯾﺎن ﻣﯿﺸﻮد، آنها ﻣﯿﺘﻮاﻧﻨﺪ به ﺗﺤﺼﯿﻞ ﺧﻮد ادامه دهند. وی اﻓﺰود که اﮔﺮ ﻧﺘیجه اﯾﻦ ﮐﺎر ﻣﻨﻔﯽ ﺑﺎﺷﺪ، عهده وزارت اطﻼﻋﺎت اﺳﺖ ﺗﺎ هرﻧﻮع پیشنهادی را ﺑﺎ کمیته در ﻣﯿﺎن ﺑﮕﺬارد».
این گزارش به اخراج اساتید از دانشگاه های کشور هم پرداخته است: «طﺒﻖ ﮔﺰارﺷﺎت ﺣﺪاﻗﻞ ۴۱ اﺳﺘﺎد داﻧﺸﮕﺎه از دانشگاه ها اﺧﺮاج ﺷﺪه اﻧﺪ. طﺒﻖ ﮔﺰارﺷﺎت ﯾﮏ ﮐﻤﯿته ویژه ﺑﺮای ﺗﺤﻘﯿﻖ در ﺧﺼﻮص ﺷﮑﺎﯾﺎت در ﺧﺼﻮص ﺑﺎزﻧﺸﺴﺘﮕﯽ های اﺟﺒﺎری اﺳﺎﺗﯿﺪی که دارای دﯾﺪﮔﺎه هایی ﻣﺘﻔﺎوت از دﯾﺪﮔﺎه های دوﻟﺖ ﺑﻮده اﻧﺪ ﺗﺸﮑﯿﻞ شده اﺳﺖ. گزارش شده است که ۱۸ ﻧﻔﺮ از اﺳﺎﺗﯿﺪ دﻋﻮت به ﺑﺎزﮔﺸﺖ به ﮐﺎر ﺷﺪه اﻧﺪ و در ﺣﺎل ﺣﺎﺿﺮ در ﺣﺎل ﺗﺪرﯾﺲ ﻣﯿﺒﺎﺷﻨﺪ در حالی که  ﺗﻘﺎﺿﺎی ۱۰ ﺗﺎ ۱۲ اﺳﺘﺎد دﯾﮕﺮ در ﺣﺎل ﺣﺎﺿﺮ ﺗﺤﺖ ﺑﺮرﺳﯽ است. ﻣﺤﻤﺪ ﺷﺮﯾﻒ، اﺳﺘﺎد داﻧﺸﮕﺎه و وﮐﯿﻞ دادﮔﺴﺘﺮی، که ﮔﺰارش ﺷﺪه به دﻟﯿﻞ ﻓﻌﺎلیت های ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮی از دانشگاه اﺧﺮاج ﺷﺪه گفته اﺳﺖ که اﺳﺎﺗﯿﺪ ﺑﺎزﻧﺸﺴﺘﮥ داﻧﺸﮕﺎه تنها به ﺻﻮرت اﺳﺘﺎد ﻣﺪﻋﻮ و ﺑﺪون اﺑﻄﺎل ﺑﺎزﻧﺸﺴﺘﮕﯽ آنها به ﮐﺎر ﺑﺎزگشته اﻧﺪ و اﺳﺎﺗﯿﺪ اﺧﺮاﺟﯽ هنوز شاهد هیچ اﻗﺪاﻣﺎت ﺟﺒﺮاﻧﯽ ﻧﺒﻮده اﻧﺪ».
گفتنی است شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در اجلاس آتی خود در ژنو در مورد تمدید ماموریت دکتر شهید تصمیم گیری خواهد کرد.
دانشجونیوز

Wednesday, March 26, 2014

خبری از آقای همیشه خندان امور خارجه ایران و دولت بنفش نشد



سرباز بی پناه ایرانی اعدام شد خبری از آقای همیشه خندان امور خارجه ایران و دولت بنفش نشد این موقع ها که میشه کلا فیس بوک و تمام سیستم خبرگزاری و خبرنگاری و ..... آقایون قطع میشه الان اگر یک قطره خون از دماغ کودک فلسطینی یا سربازی در حماس ریخته شده بود استاتوس هایی بود که آقایون آپديت می کردند.
نسل سوخته بعد از انقلاب

صدور حکم ۱۰ سال زندان برای یک شهروند مهابادی


یک شهروند اهل روستای آگرقاش از توابع شهرستان مهاباد به ١٠ سال زندان محکوم شد.
سامرند فره‌مندی ٢٣ ساله فرزند کامل، شهروند کرد اهل روستای آگرقاش از توابع شهرستان مهاباد توسط دادگاه انقلاب این شهرستان به ١٠ سال حبس محکوم شده است.
یک منبع مطلع اتهامات این شهروند کرد را امنیتی و سیاسی عنوان کرد ولی از جزئیات اتهامات و مستندات دادگاه برای محکومیت وی اطلاع بیشتری در دست نیست.
این منبع در ادامه بیان داشت: «سامرند فرهمندی که پیش‌تر به دفعات توسط نیروهای امنیتی ایران احضار و بازداشت شده بود، طی ماه گذشته دوباره طبق پرونده متشکله به اتهام امنیتی به این حکم محکوم شده است.»
گفتنی است این حکم قطعی نبوده و ظرف مدت ۲۰ روز قابل تجدیدنظر خواهی است.
 هرانا

اعتصاب شاهرخ زمانی از زمان تبعید به زندان قزل‌حصار


 – شاهرخ زمانی فعال کارگری زندانی از زمان انتقال به زندان قزل‌حصار در اعتصاب غذا بسر می‌برد.
 شاهرخ زمانی فعال کارگری زندانی که ظهر روز سه‌شنبه ۲۰ اسفند ماه بصورت ناگهانی از سالن ۱۲ زندان رجایی شهرکرج به زندان قزل‌حصار کرج تبعید شد، از آن تاریخ در اعتصاب غذا بسر می‌برد.
این زندانی سیاسی پس از انتقال به زندان قزل‌حصار مدت ۷ روز را در سلول انفرادی نگهداری شده است.
شاهرخ زمانی که نسبت به پلمب و تفکیک کتابخانه بند اعتراض کرده بودند، روز شنبه ۲۶ بهمن ماه به سلول انفرادی منتقل و روز ۳ اسفند ماه به همراه رسول بداغی به دادسرای عمومی و انقلاب کرج اعزام و توسط بازپرس پرونده اتهامات شورش در زندان، اخلال در نظم و درگیری با مامور به ایشان تفهیم شد.
شاهرخ زمانی به جرم فعالیتهای کارگری و سندیکایی در دی ماه سال ۱۳۹۰ به همراه دیگر فعال کارگری محمد جراحی برای اجرای محکومیت ۱۱ سال خود بازداشت شد.
این فعال کارگری پیش‌تر و در تاریخ هفدهم خردادماه سال ۹۰ توسط نیروهای امنیتی در تبریز بازداشت و در تاریخ بیست و هفتم مهرماه، با تودیع وثیقه دویست میلیون تومانی به صورت موقت از زندان آزاد شد.
 هرانا

متن شکایت حشمت الله طبرزدی از خامنه ای



وکلای مدافع محترم؛
بانوان گیتی پورفاضل ، نسرین ستوده و آقایان محمد اولیایی فرد، خلیل بهرامیان ، محمد علی دادخواه ،جهانگیر محمودی
درودهای گرم من تقدیم به شما وکلای شریف،با وجدان وآگاه؛ شما سروران گرامی بهتر از من آگاه هستید که مشکل اساسی ما ملت ایران،محرومیت از داشتن قوه ی قضاییه مستقل،بی طرف و قدرتمند است.زیرا رییس این قوه،غیر انتخابی و منصوب رهبر حکومتی است و اختیارات رهبر، با اختیارات همه ی ملت برابر و بلکه با تفسیری که از« ولایت مطلقه ی فقیه»صورت می گیرد، برتر از قوه ی انتخاب و اختیارات ملت می باشد.
رییس منصوب به حاکمیت نه در مقابل ملت بلکه فقط در مقابل رهبر و دسته های حکومتی پاسخگو است. ضمن اینکه دخالت در امور قضایی و به ویژه در رای قاضی ها به صورت سازمانی،سیستماتیک انجام می گیرد.
نیروهای امنیتی،مراکز قدرت و حتی نظامی ها به راحتی قاضی ها را تحت تاثیر اراده ی خود قرار می دهند و این در حالی است که نحوه ی گزینش قاضی ها غیر دموکراتیک و غیر انتخابی وبا اعمال اراده ی مراکز حکومتی صورت می گیرد.
آیین دادرسی رعایت نمی شود و به ویژه در محاکم امنیتی یا دادگاه های انقلاب که به اتهامات زندانیان سیاسی رسیدگی می شود،صرفا اراده ی مراکز گوناگون امنیتی حاکم است.
اصل 168 قانون اساسی مبنی بر؛«رسیدگی به اتهام ها و جرایم سیاسی در دادگاه صالحه،علنی،با حضور وکیل مدافع و هیئت منصفه» هیچگاه اجرا نشده و اجرا نمی شود.
در صورتی که قوه ی قضاییه مقتدر،مستقل و عدالت محور،می بایست با رعایت اصل تفکیک قوا بوجود بیاید.رییس این قوه باییستی توسط قاضی های مجرب،دانشمند،مستقل و عادل انتخاب شود، قاضی در امر قضا، مستقل و صرفا تابع قانون و عدالت باشد و دولت یا هر نهاد حکومتی دیگر،امکان اعمال نظر بر قاضی یا شورای عالی قاضی ها و رییس قوه ی عدلیه را نداشته باشد.
بانوان و آقایان ارجمند؛
صد سال پیش ،انقلاب مشروطیت با خواست عدالت خانه به پیروزی رسید. زیرا آزادی خواهان صدرمشروطیت،آگاه بودند،بدون داشتن قوه ی قضاییه ی مستقل،نمی توان به آزادی،دموکراسی،رفاه،پیشرفت،امنیت و عدالت رسید. اما با داشتن یک قوه ی قضاییه ی مستقل و عدالت محور،می توان به همه ی خواسته های قانونی ملت دست یافت.
اینک نزدیک به 110 سال از آن انقلاب می گذرد،اما با قوه ای رو به رو هستیم که به طور کامل در اختیار دستگاه های نظامی-امنیتی و ایدئولوژیک حاکم است.
عدالت،انصاف و بی طرفی اولین و مهم ترین قربانی در پیشگاه این قدرت ایدئولوژیک و فراقانون است.
بی عدالتی،تبعیض و بی انصافی آنچنان بر محاکمی که به اتهامات عقیدتی یا سیاسی رسیدگی می کنند،حکم می راند که بدون هیچ اغراق یا زیاده گویی می بایست اعتراف کنم،من و امثال من امیدی به رعایت عدل و قانون نداشته،بلکه همواره قربانی ظلم و تبعیض بوده و هستیم.
برای قربانیانی چون من،کدام راه پا بر جا می ماند تا با پیمودن آن،امید تظلم خواهی داشته باشیم؟
اگر از سوی دستگاه های قدرتمند امنیتی و حکومتی حقوق ما زیر پا گذاشته شود که چنین شده است،می بایست در دستگاه عدلیه تظلم خواهی نماییم.
اگر دستگاه عدلیه زیر نفوذ و در اختیار همین دستگاه های قدرتمند امنیتی و حکومتی بود،در آن صورت چه راهی برای دادخواهی شهروند بی پناه باقی خواهد ماند؟
16 سال است،توسط دستگاهی امنیتی-نظامی و قضایی متحمل خسارت های فراوان مادی و معنوی شده ام.
برای نمونه باید از توقیف و تعطیلی، نشریه های پیام دانشجو،ندای دانشجو،گزارش روز و هویت خویش نام ببرم که سمت مدیر مسئولی یا سردبیری آن ها را برعهده داشته و در دوره ی 6ساله از سال1373تا1379،همگی به صورت غیر قانونی از سوی حاکمیت تعطیل شد و موجبات ضرر و زیان های فراوان معنوی و مادی را برای من و همکارانم به وجود آورده اند.من را از حقوق اساسی ام محروم کرده اند و قانون اساسی را زیر پا گذاشته اند.زیرا آزادی بیان از حقوق اساسی شهروند آزاد است.
طی 16 سال گذشته بارها و بارها،به صورت غیر قانونی و خود سرانه بازداشت شده ام و به ویژه از 27 خرداد ماه 1378 تا کنون زندانی بوده و تا کنون حدود 11 سال و 8 ماه را در زندان های مختلف گذارنده ام نزدیک به 33 ماه را در سلول های انفرای در بازداشتگاه های امنیتی و زیر شکنجه بوده ام. و پس از گذران این مدت حال حکم 9 سال حبس تعزیری و 74 ضربه شلاق را در برابر نگاهم قرار دادند.
طی همین دوره به صورت غیر قانونی تشکل قانونی «اتحادیه اسلامی دانشجویان ودانش آموختگان دانشگاه ها» که من سمت دبیر کلی آن را داشته ام،به صورت غیر قانونی و توسط شعبه ی 26 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی حداد(زارعی دهنوی)منحل اعلام کرده اند.
از برگزاری هر نوع میتینگ یا تظاهرات مسالمت آمیز که از حقوق اساسی و قانونی من و هم میهنانم می باشد،جلوگیری کرده اند و در عوض،زندان و شکنجه و محرومیت اجتماعی برایم به ارمغان آورده اند.
حق بیان،حق تشکیل حزب و حق مشارکت در سرنوشت سیاسی که در اعلامیه ی جهانی حقوق بشر به رسمیت شناخته شده است را از من سلب کرده اند و تفتیش عقیده،محرومیت اجتماعی و زندان را به جای آن نشانده اند.
بارها و بارها و به صورت غیر قانونی و مسلحانه به درون خانه ام ریخته اند،اموالم را برده اند و موجبات ترس،نا امنی و وحشت در بین اعضای خانواده ام را فراهم کرده اند.
در16 سال گذشته،من حتی در خانه ام-آنگاه که زندان نبوده ام-امنیت نداشته ام.بارها از سوی نیروهایی لباس شخصی،امنیتی،انتظامی مورد توهین،شکنجه و ضرب و شتم قرار گرفته ام و یک بار در 24 آبان ماه 1376 در حمله ی گروه فشار به دفتر هفته نامه ی پیام دانشجو،تاسر حد مرگ،من را ضرب و شتم نمودند.
سلب حقوق،محرومیت ها،توقیف و تعطیلی ها،تفتیش عقیده،سانسور،شکنجه،نا امنی ها و زندان ها در طی 16 سال گذشته و در زمان تصدی 3 رییس قوه ی قضاییه،آقایان محمد یزدی،محمود شاهرودی و صادق لاریجانی انجام گرفته است اما مسئولیت واقعی بر گردن رهبر مادام العمر و غیر پاسخگو با قدرت فرا قانون است.زیرا همه ی قوا و قدرت ها،زیر نظر رهبر است.
بر همین اساس،از شما وکلای محترم تقاضا مند هستم،به من که اینک با محکومیت غیر قانونی و ظالمانه ی جدید،در زندان به سر می برم کمک کنید تا بتوانم برای جبران بخشی از این ضرر و زیان های معنوی و مادی ،از طریق محاکم بین المللی درخواست دادخواهی کنم.من ناگزیر از اعلام جرم علیه جمهوری اسلامی هستم.
من رسما شکایت خود علیه آقای علی خامنه ای رهبر حکومت جمهوری اسلامی را تقدیم محاکم بین المللی نموده از شما وکلای محترم و هر انسان آزاده ی دیگر،درخواست کمک می کنم تا این دادخواست،مسیر قانونی و حقوقی لازمه را طی کرده و به صورت موثر پی گیری شود.
از خانم ها مهرانگیز کار ،شیرین عبادی و اقایان عبدالکریم لاهیجی ،محمد مصطفایی و سایر وکلای بین المللی و نهادهای مربوطه و حقوق بشری در این امر مهم استمداد می طلبم.
اعلام جرم من علیه آقای علی خامنه ای به عنوان رهبر حکومت،که دارای قدرت مطلقه،فرا قانون،غیر پاسخگوو مادام العمر است،به اتمام موارد و عناوین مجرمانه به شرح ذیل می باشد و جبران خسارت های معنوی و مادی را خواهانم:
1- اعمال سانسور و تفتیش عقیده.
2- توقیف غیر قانونی نشریه های پیام دانشجو،ندای دانشجو،هویت خویش و گزارش روز.
3- سلب حقوقی چون آزادی بیان.
4- ضرب و شتم های مکرر توسط نیروهی امنیتی،انتظامی و نظامی.
5- بازداشت های مکرر و خود سرانه.
6- اعمال شکنجه در بازداشتگاه های نظامی و امنیتی.
7- محکومیت ها و حبس های طولانی از طریق دادگاه های غیر صالحه ی امنیتی و زیر پا گذاشتن اصول قانون اساسی در فصل مربوط به حقوق اساسی ملت و شهروند تحت احکام مختلف.11 سال در گذشته گذرانده ام و با این حکم جدید 9 سال و 74 ضربه شلاق باید 9 سال دیگر از عمر خود را در زندان سپری کنم.
8- تعطیل نمودن همه ی فعالیت های حزبی،تشکیلاتی و قانونی من از طریق بازداشت و سرکوب و سلب حقوق اساسی در این حوزه.
9- زیر فشار قرار دادن من از طریق نیروهای امنیتی و ایجاد ترس و ناامنی برای اعضای خانواده ام از طریق تهدید تلفنی یا هجوم مکرر به دفتر کار و خانه ام.
10- جلوگیری از میتینگ ها و تظاهرات مسالمت آمیز که از حقوق قانونی هر شهروند آزاد است.این اقدام ها،زیر عنوان:تبانی و تجمع به قصد بر هم زدن امنیت ملی،سرکوب گردیده است.
11- جلوگیری از مشارکت آزاد من در تعیین سرنوشت و از طریق انتخابات آزاد.این اقدام از سوی شورای نگهبان صورت پذیرفته است.
شایان ذکر است اسناد و مدارک مربوط به ادعاهای بالا،موجود است و به محض تشکیل محکمه ی بین المللی برای رسیدگی به جرایم ارتکابی حکومت تحت امر آقای علی خامنه ای،تقدیم خواهد شد.
زندانی سیاسی حشمت اله طبرزدی
ایران/کرج/زندان رجایی شهر/

نامه شجاعانه زندانی سیاسی به مجامع بین المللی


نامه شجاعانه سیامک پورشجری، وبلاگ نویس زندانی به مجامع بین المللی مدافع حقوق بشر
امید به تغییر:
با درود فراوان، من یکی ازقربانیان استبداد و سرکوبگری رژیم اسلامی حاکم بر ایران هستم که بدلیل درج و انتشار نظرات و انتقادهای خود پیرامون بی عدالتی ها ونقض حقوق وآزادی های هم میهنانم درصفحه شخصی خود دراینترنت ازسوی دستگاه قضایی این رژیم به چهارسال حبس، محکوم گردیده ام. من تا امروزنزدیک به همه این سالها را درشرایط غیرانسانی وفاجعه بار زندانهای جمهوری اسلامی محبوس بوده ام. هم اکنون که این مطالب را یادداشت میکنم دراتاقی به مساحت کمتراز 21 مترمربع و درمیان 40 تن از جانیان و قاتلین وقاچاقچیان و سارقین و متجاوزین به عنف و زورگیرها وچاقوکش ها وکودک آزارها و بیماران روان پریش ومعتادین به مواد مخدرو ولگردها ومجرمین ازاین قماش گرفتارو اسیر هستم و باوجود نارسایی ها وعوارض قلبی و ابتلا به دیابت و بیماری ورم غده پروستات وسنگ کلیه درواقع لحظه لحظه این روزها را با مرگ مبارزه میکنم.
من ازهمان ابتدا که توسط ماموران وزارت اطلاعات وباهجوم به آپارتمان محل سکونتم دستگیر شدم مورد بازجویی و کتک و ضرب و شتم وشکنجه قرارگرفتم وبه مدت 8 ماه درسلول انفرادی و بدون هیچ گونه تماس با بستگانم تحت فشارها و بازپرسی های طاقت فرسا قرارداشته وازتمامی حقوق یک متهم محروم بوده ام. من پیوسته به مرگ واعدام تهدید می شدم وحتی دربازداشتگاه وزارت اطلاعات مرا با چشمان بسته بروی چهارپایه برده وادعا کردند که تصمیم گرفتیم تو را به دار بیاویزیم.
همه این رنجها و ناملایمات که برمن هموارشده تنها به این خاطر است که من ازحقوق و آزادیهایی که مواد 18 و 19 اعلامیه جهانی حقوق بشر،انسان را ازآن برخوردارساخته وبدان تصریح کرده است ، استفاده نموده و کوشیده ام هم میهنانم را بااندیشه ها وباورهای خود شریک سازم.
سرگذشت من به عنوان وبلاگ نویس وزندانی سیاسی تنها یک نمونه ومثال ازسرنوشت دردناک هزاران قربانی تبعیض و نقض حقوق بشردرجمهوری اسلامی است.
بدبختانه امروز ملت ایران در دام رژیم مذهبی و قرون وسطایی و به شدت عقب مانده گرفتارواسیر گشته که برای ارزشها وپرنسیب های جهانی که بشر متمدن حداقل 400 سال درراه کسب وایجاد وبقا آن جانفشانی کرده است، کمترین احترامی نمیشناسد. این رژیم ارتشی تا دندان مسلح و خونریز و تروریستی بنام "سپاه پاسداران" انقلاب اسلامی تشکیل داده است تا خواسته ها و مطالبات اجتماعی و سیاسی مردم ایران را باخشونت سرکوب کند و باآزادی و دموکراسی و حقوق بشر،هم درایران و هم در سطح جهان مقابله کند و بجنگد.
رژیم توتالیتر حاکم بر ایران، خفقان نفس گیری برجامعه اعمال میکند، بطوریکه محض نمونه حتی یک فرد مخالف و منتقد در هیچ روزنامه ورسانه ای درداخل کشور حق اظهار نظرو بیان ازادانه آرا و افکار خود را ندارد.
جممهوری اسلامی مجموعه قوانین شرم آور وضدانسانی وضع کرده واجرا میکند، بنام قانون مجازات اسلامی که شامل مجازات هایی چون: قتل، قصاص،اعدام،سنگسار،دست و پا بریدن،چشم درآوردن،ازکوه پرت کردن،درآتش انداختن وتازیانه زدن که یکایک آن توحش مسلم است که مصداق جنایت علیه بشرمحسوب می شود.
جمهوری اسلامی به گونه ای برنامه ریزی شده وهدفمند و منظم به سرکوبی حقوق بنیادی مدنی می پردازد، ازجمله محروم کردن مردم از ابتدایی ترین حقوق خود یعنی امکان آزادی بیان، ممنوعیت استفاده از برنامه های ماهواره و فیلترینگ وسیع اینترنت، ممنوع ساختن تجمعات، حتی جشن ها و میهمانی دوستانه جوانان، تحقیر زنان با حجاب اجباری، تفکیک جنسیتی و سرکوب آزادی های جنسی به منظورسلطه روانی بر جامعه، تبلیغات گسترده مذهبی با صرف هزینه های هنگفت وباهدف رواج خرافات وتشویق مردم به نادانی و سفاحت و ازهمه جنایت بارتر قتل و قصاص و اعدام درملا عام و ایجاد ترس و وحشت در اجتماع و بی اعتنا ساختن مردم نسبت به سرنوشت خود.
موارد یاد شده تنها بخش کوچکی از اقدامات زمامداران جمهوری اسلامی ،جهت حفظ قدرت و سلطه هرچه فراگیرتردرجامعه امروز ایران است.بدون شک توجه به این حقیقت راه گشاست که مقابله ومبارزه جمهوری اسلامی با دنیای مدرن و دستاوردهای درخشان آن درزمینه آزادی و دموکراسی حقوق بشر امری ذاتی وجوهری است ودرمبانی و بنیادهای اسلامی وایدئولوژیک این نظام بصورت اصول تغییر ناپذیر،تبیین و تثبیت گردیده است. تجربه شکست خورده گفتگوهای انتقادی با جمهوری اسلامی ازسوی برخی دولتها درگذشته و با امید تغییر رفتارهای این رژیم، موید همین واقعیت است، همچنین نشان می دهد که تلاشهای جهانی وروشهایی که نهادهای بین المللی به جهت ملزم ساختن دولت اسلامی ومحترم شمردن حقوق بشردررعایت حقوق اساسی ملت ایران تاکنون بکاربرده اند مفید وموثرواقع نشده و نیازمند رویکردها و راهکارهای متفاوتی است.
روی هم رفته هرگونه تغییری درشرایط بسته واختناق آمیزامروز جامعه ایران مستلزم دگرگونی اساسی و ساختارهای سیاسی و حقوقی نظام موجود است. به همین منظور ضروری است تا از پراکندگی کوشش ها و سرمایه گذاری های مجامع بین المللی ممانعت بعمل آمده ونیروهای جهانی و دولت هایی که دغدغه و دل مشغولی حقوق بشردارند و همچنین حفظ امنیت منطقه و جهان جزو سیاست های تعریف شده آنهاست، بصورت متمرکز وسازمان یافته درمجموعه "دوستان ایران" گردهم آیند وملت ایران را در راه کسب حقوق وآزادی های خود وکسب حق تعیین سرنوشت یاری رسانند.
سپاسگزار شما محمدرضا پورشجری
دارای نام مستعار سیمک مهر نویسنده وبلاگ گزارش به خاک ایران

کرج زندان ندامتکاه مرکزی کرج