Hesam Attarzadeh

Saturday, January 11, 2014

سرپرست دانشگاه شهید باهنر کرمان منصوب شد

وزیر علوم با صدور حکمی محمدجواد فدایی فتح آبادی را به سمت سرپرست دانشگاه شهید باهنر کرمان منصوب کرد.
بر اساس گزارش روابط عمومی وزارت علوم، متن کامل حکم انتصاب محمد جواد فدایی فتح آبادی به شرح زیر است: “با توجه به تعهد، تخصص و شایستگی جناب عالی به عنوان سرپرست دانشگاه شهید باهنر کرمان منصوب می‌شوید.
امید است با توکل به خداوند سبحان، مأموریت و وظایف سرپرستی دانشگاه شهید باهنر کرمان را بر پایه قوانین، سیاست‌ها و برنامه‌های مصوب به انجام رسانید و با پیروی از آموزه‌های اسلامی، مبانی علمی و راهبردهای دولت تدبیر و امید و جلب همکاری دانشگاهیان، نقشی شایسته در تحقق اهداف نظام علم و فناوری ایفا کنید.”
شایان ذکر است، فدایی عضو هیئت علمی و دانشیار دانشگاه شهید باهنر کرمان و دارای مدرک دکتری مهندسی عمران  گرایش سازه  است.
همچنین وزیر علوم در نامه جداگانه‌ای از خدمات نصرالله گرامی در دوران تصدی ریاست دانشگاه شهید باهنر کرمان قدردانی کرد.

Friday, January 10, 2014

مخالفت با مرخصی درمانی افشین بایمانی


 افشین بایمانی زندانی سیاسی زندان رجایی شهر کرج باوجود دو حمله قلبی، از مرخصی درمانی محروم است.
 این زندانی سیاسی که بیش ۱۳ سال را در زندان سپری کرده است، روز شنبه ۱۶ آذر ماه و شنبه ۲۳ آذر ماه دچار حمله قلبی شد.
وی در دومین حمله قلبی خود بصورت اورژانس به بیمارستان خمینی تهران منتقل و پس از دو روز بدون انجام درمان مناسب به داخل زندان بازگردانده شد.
این زندانی سیاسی سالن ۱۲ زندان رجایی شهر کرج هفته گذشته توسط پزشکی قانونی مورد معاینه قرار گرفت و نظر پزشکی قانونی نیز هرچه زود‌تر بستری شدن وی در بیمارستان مجهز خارج زندان عنوان شده است.
با این وجود تا این لحظه مسئولین از اعزام وی به مرخصی درمانی و یا مراکز درمانی خارج زندان ممانعت کرده و وی در شرایط خطرناکی قرار دارد.
افشین بایمانی زندانی سیاسی سالن ۱۲ زندان رجایی شهر کرج، در ۱۵ شهریور ۱۳۷۹ به جرم کمک به فرار برادر خود «مهدی بایمانی» بازداشت و به اعدام محکوم می‌شود.
این حکم در دادگاه تجدید نظر به تایید می‌رسد، اما پس از ۶ سال حکم وی به حبس ابد تقلیل می‌آید.
منبع: هرانا

بازداشت سه شهروند بهایی در سمنان جهت اجرای حکم


– اردشیر فناییان، شیدرخ فیروزیان و گل‌رخ فیروزیان بدون احضار قبلی جهت اجرای محکومیت بازداشت شدند.
 در تاریخ ۱۸ دی ماه سه شهروند بهایی ساکن سمنان به نام‌های اردشیر فناییان، شیدرخ فیروزیان و گل‌رخ فیروزیان (خواهر) توسط ماموران امنیتی، بازداشت و برای اجرای حکم راهی زندان سمنان شدند.
این در حالی بود که هیچ احضاریه‌ای برای این شهروندان بهایی جهت معرفی خود به زندان به ایشان ابلاغ نشده بود و فقط یک هفته قبل طی نامه‌ای از ایشان خواسته می‌شود که طی ۲۰ روز خود را جهت اجرای حکم معرفی کنند.
قابل ذکر است شید رخ و خواهرش، گلرخ فیروزیان در منزل و اردشیر فناییان در خیابان دستگیر می‌شوند.
یادآوری می‌شود اردشیر فناییان به ۹ ماه حبس تعزیری و گل‌رخ فیروزیان و شیدرخ فیروزیان هر کدام به ۶ ماه حبس تعزیری محکوم می‌باشند.

Thursday, January 9, 2014

جمهوری اسلامی در لیست ده کشور سرکوبگر حقوق مسیحیان جهان قرار گرفت


حکومت ایران در این لیست مقام نهم را دارد که نسبت به سالهای گذشته پائین آمده است. علت این موضوع نه بهتر شدن وضعیت مسیحیان در ایران،بلکه به خاطر شدت بدتر شدن وضعیت مسیحیان در بقیه جهان به ویژه خاورمیانه می باشد.
به گزارش شبکه خبر مسیحیان فارسی زبان به نقل از صدای آلمان، تازه ترین گزارش سازمان "درهای باز" حاکی از آن است که حدود ۱۰۰ میلیون مسیحی در جهان به دلیل باورهای دینی خود مورد پی‌گرد و آزار قرار می‌گیرند. فشار بر مسیحیان در کره‌ شمالی، کشورهای عربی و آفریقایی بیش از مناطق دیگر می باشد. ایران در این لیست در مقام نهم جا دارد.  در این  گزارش که به تازگی منتشر شده، کره‌ شمالی درصدر کشورهایی است که به‌صورت نظام‌مند با پیروان دین مسیحیت بدرفتاری می‌کند.
در گزارش سال ۲۰۱۴ موسسه "درهای باز" (Open Doors) که روز چهارشنبه ۸  ژانویه (۸ ۱ دی ماه) در فرانکفورت منتشر شد، آمده است که فشار بر مسیحیان در کره شمالی بسیار سنگین است. در این‌کشور حتی برای نگهداری انجیل مجازات مرگ یا حبس در اردوگاه‌های کار در نظر گرفته شده است.
نام ۵۰ کشور در فهرست جدید ذکر شده است. پس از کره شمالی، به ترتیب کشورهای سومالی، سوریه، عراق، افغانستان، عربستان سعودی، مالدیو، پاکستان، ایران و یمن ناامن‌ترین مناطق برای زندگی مسیحیان به شمار می‌آیند.
در این کشورها، آزادی مسیحیان در انجام امور دینی به‌وسیله دولت‌ها یا گروه‌های اسلام‌گرا سلب می‌شود و با اعمال خشونت مانع از زندگی متعارف این شهروندان می‌شوند.
بنا به ارزیابی‌های موجود حدود ۴۰۰ هزار مسیحی در کره شمالی زندگی می‌کنند. مارکوس رودِ، سرپرست موسسه "درهای باز" در آلمان به دویچه وله می‌گوید که پیروان مسیحیت در کره شمالی "گرایش دینی خود را پنهان نگاه می‌دارند تا بتوانند به زندگی ادامه دهند."
در حال حاضر حدود ۷۰ هزار مسیحی در کره شمالی در اردوگاه‌های کار اجباری به سر می‌برند.. این افراد برای ترک دین و انکار عقاید خود مورد شکنجه قرار می‌گیرند.
خشونت فزاینده اسلام‌گرایان علیه پیروان مسیحیت
مطابق اخبار سال گذشته میلادی فشار اسلام گرایان در خاورمیانه و کشورهای مسلمان نشین آفریقائی بر مسیحیان نیز افزایش یافته است. خشونت اسلام‌گرایان در ۳۶ کشور از مجموع ۵۰ کشور ذکر شده منبع و دلیل اصلی آزار و تعقیب پیروان مسیحیت به شمار می‌آید. نمونه بارز خشونت فزاینده اسلام‌گرایان را می‌توان در کشورهای سومالی و سوریه دید.
به گفته سرپرست موسسه "درهای باز" از آلمان،  اسلام‌گرایان افراطی بطور هدفمند به اقلیت‌مسیحی در سوریه حمله می‌کنند. این اسلام‌گرایان درصدد برقراری حکومت متکی بر شریعت اسلامی هستند. در این گزارش ذکر شده که کشورهای عربستان سعودی و قطر از این گروه‌های اسلام‌گرا حمایت می‌کنند.
در این فهرست جدید شاخص‌های مختلفی از جمله زندگی خصوصی، زندگی اجتماعی، فعالیت دولتی، فعالیت در کلیسا و میزان خشونت فیزیکی به مسیحیان در نظر گرفته شده است. مجموع امتیازهای منفی، رتبه‌بندی کشورها را مشخص می‌کند. بدترین رتبه مربوط به کره شمالی است که شامل۹۰ امتیاز منفی است. ایران در این فهرست با ۷۷ امتیاز منفی در مکان نهم جا دارد. در سال گذشته ایران با ۷۲ امتیاز منفی رتبه هشتم را دارا بود.
بدتر شدن وضعیت مسیحیان در ایران
حکومت ایران در این لیست مقام نهم را دارد که در ظاهر نسبت به سالهای گذشته پائین آمده است. علت این موضوع نه بهتر شدن وضعیت مسیحیان در ایران،بلکه به خاطر شدت بدتر شدن وضعیت مسیحیان در بقیه جهان به ویژه خاورمیانه می باشد. افزایش امتیاز منفی ایران به خوبی این موضوع را تائید می کند.
طی سال میلادی گذشته، حکومت اسلامی حاکم بر ایران ضمن تعقیب رهبران کلیساهای مسیحی و پرونده سازی برای آنها و همچنین صدور احکام سنگین قضائی زندان برای یازداشت شدگان سال پیشتر از آن، بزرگترین کلیسای مسیحی فارسی زبان ایران یعنی کلیسای جماعت ربانی مرکز در تهران را نیز تعطیل  کرد.
از این رو می توان سال 2013 میلادی را یکی از بدترین سالهای جفا بر مسیحیان بعد از استقرار نظام جمهوری در سی و پنج سال پیش (1979 میلادی) قلمداد کرد. سالی که فرشید فتحی، سعید عابدینی، همایون شکوهی، مجتبی حسینی، وحید هکانی، کوروش پرتوئی و دهها نام دیگر در زندان ماندند. چهار رهبر و خادم کلیسای جماعت ربانی اهواز برای اجرای حکم به زندان رفتند. کلیساهای رسمی و علنی  تحت فشار و استحاله از فارسی زبانان قرار گرفتند و یا به کلی تعطیل شدند.
منبع: شبکه خبری مسیحیان

شرح اصغر قطان از سه دهه زندان و شکنجه در جمهورى اسلامى ايران و نگرانى از شرايط اقتصادى خانواده اش

download
اصغر قطان زندانی 60ساله بند ۳۵۰ زندان اوین که از بیماریهای مختلف ناشی از شکنجه و انفرادی، رنج می برد، طی نامه ای از زندان اوین، به شرح مختصری از اولین بازداشتش در آبان 1360 تا به امروز که در زندان اوین، دومین سال از حکم 5 سال زندان خود را می گذراند، پرداخته است.متن کامل نامه آقای اصغر قطان که توسط “کمپین صلح فعالان در تبعید”، منتشر میشود، به شرح زیر است:
اينجانب اصغر قطان فرزند حسين متولد ١٣٣٣، در منطقه جنوب شهر تهران، خيابان انبار گندم، هستم.در ٢ آبان ١٣۶٠ دستگير و به شدت مورد ضرب و شتم و شکنجه قرار گرفتم و به علت ضربات کابل به سرم دچار سردردهاى شديد شده و مجبوذ به افزايش شماره عينک از ٠/۵ به ۶ شدم که اين سردردها تا اين لحظه ادامه دارد و حتى پس از رفتن به دادگاه و محکوم شدن به ۶ سال حبس و انتقال به زندان قزلحصار، اين آزار و اذيت ها ادامه داشت.کمبود مواد غذايى که منجر به بيمارى سوتغذيه در من شد. از سوى ديگر شکنجه هاى زندانبان به نام حاج داوود رحمانى، که با اذيت و ازار زندانى آرامش مى يافت، دوران محکوميت را بسيار سخت مى کرد.از جمله شکنجه هاى اين زندانبان، ايستاده نگهداشتن من به مدت يک هفته و عدم اجازه خواب در طول اين مدت بود. حتى در طوب اين مدت به دستور وى، ماموران زندان مدام دسته کليدها را زير گوشم به صدا در مى آوردند و يا مورد ضرب و شتم قرار مى دادند.جو خفقان در زندان و اين آزارها که بسيارى از زندانيان را عصبى مى کرد، مورد تاييد طرف مقامات بالاتر بود.من پس از تحمل ۶ سال حبس از زندان آزاد شده و براى مداواى چشم هايم مورد عمل جراحى قرار گرفتم تا از کور شدن بر اثر ضربات کابل جلوگيرى کنم.اين در حالى بود که زير شکنجه ها و ضرب و شتم زير نظر حاج داوود رحمانى، دچار بيمارى هاى فشار خون، قند، سنگ کليه و فتق شوم و سردردهاى ميگرنى نيز يار هميشگى من شده بود.

گزارشی از آخرین وضعیت زندانیان عقیدتی محکوم به اعدام


درشصت و شش امین روز از اعتصاب چهار زندانی عقیدتی اهل سنت وضعیت ایشان بسیار وخیم گزارش شده است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، طی روز چهارشنبه ۱۸ دی ماه حامد احمدی یکی از چهار زندانی اعتصاب کننده از هوش می‌رود و وی را به بهداری زندان منتقل می‌کنند.
یک منبع مطلع به گزارشگر هرانا گفت: «بعد از چند ساعت که وی به هوش می‌آید متوجه می‌شود که تمام لباس‌هایش خیس است. از دیگر زندانیان که سئوال می‌کند به وی می‌گویند پزشک اورژانس باور نمی‌کرد که بی‌هوش شده‌ای و برای همین اول رویت آب ریخته است.»
این منبع در ادامه گفت: «حامد احمدی هنگام رفتن برای وضو به زمین خورده بود و سرش به سنگ سرویس‌های بهداشتی برخورد کرده بود. فشار وی امروز ۸ بر روی ۵ بوده است و پزشکان برای وی و کمال ملایی و جمشید و جهانگیر دهقانی اعلام وضعیت خطر کرده‌اند. حامد زمانی که بهوش می‌آید می‌بیند که به وی سرم وصل کرده‌اند و دارند از وی عکس می‌گیرند.»
چهارشنبه شب نیز جمشید دهقانی از هوش رفت و به بهداری منتقل شده و تا لحظه تنظیم این خبر هیچ اطلاعی از وضعیت وی در دست نیست.

Wednesday, January 8, 2014

احضار ۸ دانشجوی دانشگاه هنر به کمیته انضباطی

 دانشجویان دانشگاه هنرتهران در هفته های گذشته به دلیل شرایط موجود در دانشگاه هنر دست به اعتراض زدند و در ابتدا خواستار رسیدگی رئیس دانشگاه هنر شدند اما پس از بی پاسخ ماندن این درخواست ها و حتی توهین برخی مسئولین دانشگاه به دانشجویان معترض و صدور احکام کمیته انضباطی، این اعتراض ها گسترده تر شد و دانشجویان خواستار استعفای رئیس دانشگاه و یا برکناری وی توسط وزیر علوم شدند.
بر اساس گزارش بهاران نیوز، برخی اساتید هیئت علمی نیز در کنار دانشجویان به انتقاد از مدیریت فعلی دانشگاه پرداختند و نامه نگاری هایی نیز به وزارت علوم داشته اند.
مسئولین وزارت علوم همچنین در دیدار با نمایندگان دانشجویان قول مساعدت برای پیگیری وضعیت بزرگترین دانشگاه تخصصی هنر ایران را دادند و قرار است با تشکیل کمیته ای درباره وضعیت این دانشگاه تصمیم گیری شود.
به گفته برخی فعالین دانشجویی دانشگاه هنر،  مدیریت فعلی دانشگاه هنر با رصد این وضعیت پیش آمده درصددند تا با ایجاد جو سنگین روانی در دانشگاه  دانشجویان و اساتید را از رساندن صدای خود به وزارت علوم بر حذر دارند.
برای همین عده ای از اساتید در حالت تعلیق قرار گرفته، تعدادی از اساتید مجرب با بازنشستگی اجباری  روبرو شدند و دانشجویان نیز از طرق مختلف تهدید می شوند تا اطلاعاتی به وزارت علوم منتقل نشود. حتی برخی از مامورین حراست در حال “سیاسی کردن” این اعتراضات هستند تا از آن بهره برداری های مطلوب کنند.
گفتنی است اتهام احضارشدگان به کمیته انضباطی «اخلال در نظم دانشگاه، توهین به رئیس دانشگاه، تعطیل کردن کلاس ها و مخابره اخبار به رسانه های معاند» اعلام شده است.
یکی از فعالین دانشجویی احضار شده می گوید: مشخص نیست با کدام منطق این اتهامات به دانشجویان زده می شود آن هم در حالی که دانشجویان دانشگاه هنر فقط تجمع صنفی برگزار کرده اند که حق آنها بوده، همچنین متن شعارها و بیانیه های دانشجویان که حاوی هیچ نوع توهینی نیست در رسانه های داخلی و توسط خبرنگاران رسانه های رسمی کشور منتشر شده است.

حمید بابایی، دانشجوی دانشگاه لیژ، پس از ورود به ایران بازداشت و به شش سال حبس محکوم شد

321
حميد بابايى دانشجو مقطع دکترا-رشته اقتصاد در دانشگاه ليژ بلژيک، از روز ۵ مرداد ١٣۹٢، اندکی پس از ورود به جمهورى اسلامى ايران، احضار، بازداشت و در دادگاه ١٠ دقيقه اى قاضى صلواتى به ۶ سال حبس تعزيرى به اتهام جاسوسى و ارتباط با دول متخاصم، محکوم شده است.بنا بر اطلاع “سودويند”، آقاى حميد بابايى، متولد آذر ١٣۶٢، متاهل و اهل شهرستان تکاب است که در ٢٠٠٨-١٣٨۷، در مقطع کارشناسى ارشد، مهندسى صنايع، دانشگاه علم و صنعت ايران، فارغ التحصيل شده بود. وى با اخذ بورسيه تحصيلى در مقطع دکترى دانشگاه ليژ بلژيک در دى ماه ٨٨ وارد اين دانشگاه شد.آقاى بابايى که پس از حدود ٣ سال و ۷ ماه تحصيل در تابستان ۹٢ براى ديدار با خانواده به اتفاق همسرش به ايران بازگشت، در همان روزهاى ابتداى ورود به ايران با احضار وزارت اطلاعات و اصرار ماموران امنيتى در خصوص دريافت اطلاعاتى از فعاليت دانشجويان ايرانى در بلژيک و همکارى براى نظارت بر دانشجويان ايرانى شاغل به تحصيل در بلژيک با اين وزارتخانه، مواجه شد.بازجويى و درخواست همکاری اطلاعاتی و اجباری از دانشجويان خارج از کشور، امرى بى سابقه در جمهورى اسلامى نيست. اميد کوکبى برگزيده المپياد و دانشجوى فوق دکتراى فيزيک اتمى با گرايش ليزر در دانشگاه تگزاس آمريکا، نيز در بهمن ماه سال ۸۹ پس از سفر به ايران بازداشت و زندانى شد. آقاى کوکبى، مدتها پس از بازداشت، ملاقات با معاون سازمان انرژى هسته اى و درخواست همکارى آن سازمان و عدم موافقت وى را دليل بازداشت خود اعلام کرده بود.اين نحوه احضار و بازداشتهاى خودسرانه دانشجويان خارج از کشور پس از ورود به ايران، در دولت جديد به رياست حسن روحانى که وعده آزادى زندانيان سياسى و احترام به حقوق شهروندى همواره از شعارهای آن بوده، در حال تکرار است.چهارشنبه ١۵ آبان ١٣۹٢، آقاى قشقاوى اعلام کرده بود که حسن روحانى، رييس جمهور، از نمايندگان چندين وزارتخانه از جمله وزارت اطلاعات و وزارت امور خارجه خواسته است که “کميته‌اى براى بازگشت فعالان سياسى خارج از کشور”، براى بازگشت ايرانيان خارج از کشور تشکيل دهند.معاون پارلمانى محمد جواد ظريف، وزير خارجه ايران، گفته بود که علت برنگشتن بعضى از ايراني‌ها “القائات اپوزيسيون در خارج از کشور” است.

هانی یازرلو محروم از دسترسی به پزشک و درمان


مسئولین زندان اوین از سه ماه پیش دکتر هانی یازرلو را از دسترسی به پزشک متخصص و درمانگاه خارج از زندان محروم کرده‌اند.هانی یازرلو که برای اسکن قلب باید برای سه مرحله به بیمارستانی خارج از زندان اعزام می‌شد، از شهریور ماه سال جاری و در مرحله سوم آزمایشات از ادامه آن بازمانده است.
یک منبع مطلع به گزارشگر هرانا گفت: «هانی یازرلو به چک پزشکی نیاز داشت و مسئولین می‌گفتند حتما باید لباس دولتی برتن کنی تا به بیمارستان بروی. دکتر یازرلو با مسئولین مکاتبه می‌کند و با نظر یکی از مسئولین وی را برای دو مرحله به بیمارستان اعزام می‌کنند. اما برای مرحله آخر از اعزام وی ممانعت کرده و درمان وی از شهریور ماه متوقف مانده است.»
هانی یازرلو آخرین عمل جراحی قلب باز خود را، ۱۰ سال پیش انجام داده است. با توجه به اینکه عمر رگ‌های پیوند شده ۱۰ سال است، به همین دلیل وی باید تحت مراقبت پزشک متخصص قلب قرار گرفته و در صورت لزوم مجددا جراحی قلب باز روی وی صورت گیرد.
آقای یازرلو در اردی‌بهشت ماه سال ۹۱ به اتهام «تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی» و «اجتماع و تبانی بر علیه امنیت کشور» در شعبهٔ ۲۶ دادگاه انقلاب از سوی قاضی پیرعباسی به ۱ حبس تعزیری و ۱۵ سال تبعید به ایرانشهر محکوم شده بود که این حکم در شعبهٔ ۳۶ دادگاه تجدید نظر به ریاست قاضی زرگر به ۱ سال زندان در مشهد و ۱۵ سال نفی بلد به این شهر، تغییر پیدا کرد.
گفتنی است وی که در شرایط نامناسب جسمی به سر می‌برد، در اواخر اردی‌بهشت ماه سال جاری از سوی ماموران بازداشت و برای اجرای حکم به بند ۳۵۰ زندان اوین تحویل داده شد.
این فعال سیاسی طی ۵ دههٔ اخیر ۵ بار بازداشت شده که ۲ بار آن مربوط به پیش از انقلاب بوده است.
منبع: هرانا

Tuesday, January 7, 2014

اعمال فشار دادستانی جهت قطع ارتباط با رسانه ها

دادستانی تهران زندانیان سیاسی و خانواده‌هایشان را در مورد عدم اطلاع رسانی وضعیت زندانیان به رسانه‌ها تهدید کرد.
 طی ماه‌های اخیر دادستانی تهران از خانوادهٔ برخی از زندانیان سیاسی- عقیدتی و امنیتی حاضر در بند ۳۵۰ زندان اوین که به منظور پیگیری امور فرد زندانی به دفتر دادستانی مراجعه کرده‌اند خواسته است که به منظور برخورداری زندانیان از امکان ملاقات حضوری، اعزام به پزشکی خارج از زندان و یا مرخصی، از هر گونه مصاحبه و اطلاع رسانی به سایت‌های خبری، رادیو و تلویزیون‌ها خودداری نمایند.
نماینده دادستان (خدابخشی) نیز با حضور در بند ۳۵۰ ضمن دیدار با برخی زندانیان این بند، آن‌ها را تهدید کرده است در صورتی که حتی اسامی آن‌ها در هر یک از سایت‌های خبری منتشر شود تا مدت‌ها از ملاقات حضوری با خانوادهٔ خود محروم خواهند شد.
منبع: هرانا

تبعید حمیدرضا برهانی به زندان رجایی شهر کرج

حمیدرضا برهانی به زندان رجایی شهرکرج تبعید شد و علی کاظم‌زاده و بهزاد عرب گل به بند ۳۵۰ بازگشتند.بعد از ظهر روز جاری حمیدرضا برهانی زندانی سیاسی بند ۳۵۰ به زندان رجایی شهر کرج تبعید شد.تبعید وی در راستای حوادث روز ۹ دی ماه و در حمایت مسئولین زندان از زندانیان وابسته به وزارت اطلاعات صورت گرفته است.پس از انتقال ۴ زندانی سیاسی در روز ۹ دی ماه به سلول انفرادی، بین حمیدرضا برهانی و «قبادی» رییس حفاظت زندان اوین درگیری لفظی به وجود می‌آید که این امر موجب انتقال وی به زندان رجایی شهر کرج گردید.دوشنبه هفته گذشته در پی شعارهای ۲ تن از عوامل محبوس وزارت اطلاعات بر علیه زندانیان سیاسی عقیدتی و به تبع آن برخورد و درگیری تعدادی از زندانیان سیاسی با آنان، ابتدا سه تن از زندانیان سیاسی عقیدتی به نامهای عماد بهاور، بهزاد عرب گل و حسن اسدی زیدآبادی و سپس شبانگاه دوشنبه علی کاظم‌زاده دیگر زندانی سیاسی بند ۳۵۰ به سلولهای انفرادی بند ۲۴۰ منتقل شدند.حسن اسدی زیدآبادی ظهر روز جاری به بند ۳۵۰ بازگشت. روز گذشته نیز عماد بهاور و علی کاظم‌زاده به بند بازگشتند.
گفتنی است، تالحظه تنظیم این خبر از وضعیت بهزاد عرب گل اطلاعی در دست نیست.
منبع: هرانا

روایت محمد نوری زاد از «شلر» دختر دانشجوی کردی که به خاطر نوشتن نامه ای انتقادی به رهبر دستگیر و شکنجه می شود و پس از آزادی خودکشی می کند.

تراژدی شِلِر (قسمت نخست)
می بینم مسافران اتوبوس چه آرام خفته اند. گرچه تک وتوکی نیزبیدارند. شاید آنها نیزچون خودِ من، گرفتارپرسه های ذهنیِ خویش اند. سفربا اتوبوس، هم محسناتی دارد وهم مشقاتی. بویژه این که دردرازنای این مسیر، همان پرسه های ذهنی، بیدارماندن را به شما تحمیل کنند. هشت شب که از اهوازحرکت کنید، پنج ونیم صبح می رسید به کرمانشاه. ومن، پنج ونیم صبح ازاتوبوس پیاده می شوم.. ترمینال کرمانشاه را سرمای پرسوزی بغل زده است.  سرما و تاریکی و دیرگاه صبح، مرا پا بپا می کند تا مگرچاره ای بیاندیشم. کوله ام را به پشت می اندازم ومسافتی را قدم می زنم. می روم و بازمی گردم. به یاد قدم زدن هایم مقابلِ درِشمالی وزارت اطلاعات درتهران. من باید تا ساعت هشت همینجا بمانم. بعدش راه می افتم طرف کوزَران. جایی که باید به ملاقات شِلِربروم. این را بگویم که: شِلِر، اسم دخترانه ای است درنواحی کُردنشین. معنایش؟ لاله، منتها ازآن لاله های صحرایی که خوشه های گلش سرفرود می آورند. وشلر، یعنی لاله ای با گلهای سرفرود آورده. شمارا بخدا اسم قشنگی نیست؟
اتوبوس اهوازبه کرمانشاه، ازاسلام آباد می گذرد. واسلام آباد فاصله ی چندانی با خانه ی شلرندارد. من می توانستم همان سرِراه دراسلام آباد پیاده شوم. اما به ساعت که نگاه کردم دیدم دو ونیم صبح است. درآن نیمه های شب من چه می کردم دراسلام آباد؟ این شد که گفتم بروم کرمانشاه. تا مگربه روشناییِ روزنزدیکترشوم. کمی که قدم می زنم به نمازخانه ی ترمینال می روم. صدای اذان بلند شده بود ونمازخانه می توانست جای خوبی برای اطراقِ موقت من باشد. اما آنجا برای ایستادن هم جا اندارد. سربازان ومسافران پُرش کرده اند.
برمی گردم سرِهمان قدم زدنِ خودم. من نه روزجلوی درِوزارت اطلاعات یک نفس قدم زده ام. چرا نتوانم دوسه ساعتِ اینجا را پشت سربگذارم؟ مسیرقدم زدنِ من محل اجتماع سربازان ومسافرانِ بی پناه است. چند به چند دورهم ایستاده اند. دراطراف یک بساطیِ شیرفروش. دونفرشان به آرامی درباره ی تحریمها صحبت می کنند. درمیان صحبت هایشان اسم بابک زنجانی را می شنوم. یکی شان می گوید: ممکن نیست آدمی مثل بابک زنجانی با این سن وسال تا اینجاها بالا بیاید مگراین که کل سیستم با او بوده باشد. به فهم او آفرین می گویم. نمی دانم چرا رو به تهران می ایستم و می گویم: آقا مجتبی، بیا وتحویل بگیر!
ساعت هشت صبح ازترمینال بیرون می زنم. هشت ونیم سوارمینی بوسِ فرسوده ای می شوم که انگارچشم به راه من است با یک صندلیِ خالی. به سمت کوزران می رود. اغلب کوزرانی ها ازطایفه ی “سنجابی” هستند. و: اهل حق. مشخصه ی مردانشان سبیل های پرپشت است. با چهره هایی آفتاب زده و گونه های بیرون زده. مینی بوس به راه می افتد. ازشهرکه بیرون می رویم زمین های شخم خورده ی دوسوی جاده خبرازبهارسرسبزاین نواحی می دهد. هوا باید زیرصفرباشد. لایه های نازک یخِ روی گودالهای آب این را می گویند. درکوزران پیاده می شوم. کمی برای خانواده ی شلر خرید می کنم. بایک اتومبیل پیکان خیلی خیلی پیربه روستای “قلعه گلینه ” می روم. من تنها کسی هستم که درآن نیم روزسرد به پدرشلرسلام می گویم. پدربرای من آغوش می گشاید. هردو می گرییم. های های.

Monday, January 6, 2014

نامه مجید دری در اعتراض به قانون شکنی قوه قضائیه: هرگز در زندان احساس پشیمانی نکردم

MAJIDDORRIAHWAZ
مجید دری، دانشجوی دربند، در نامه ای سرگشاده نسبت به قانون شکنی های قوه قضائیه اعتراض کرده است.
دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه علامه ضمن انتقاد از بندهای مختلف قانون جدید مجازات اسلامی، می افزاید: در تمامی سالهایی که در زندان گذراندم هیچگاه احساس پشیمانی نکردم. هیچ زمانی حتی به ذهنم خطور نکرد که اشتباه کردم، که ای کاش چنین نمی کردم. نادم نبودم از کرده هایم که مگر دفاع از حق تحصیل گناه بود؟! اصلا چرا عده ای به دلیل باورهای مذهبی یا عقاید مذهبی یا عملکرد سیاسی یا عقاید متفاوتشان با عده ای دیگر باید از حق مسلم تحصیل محروم شوند؟!
وی در ادامه می گوید: و یا مگر می شود تقلب در انتخابات ۸۸ و اعتراض همگانی به آنرا اشتباه دانست؟! گذر زمان شاید از شدت امری بکاهد اما از اصلش چیزی کم نخواهد کرد که هنوز برایم تازه است که هنوز خود ار در کنار مردم سبزی می بینم که تهدید و ارغاب نتوانست آرامشان کند و هنوز بر رایشان ثابت قدمند و پس از سالها در هر کوچکترین زمانی فریاد می زنند کسانی را که پیشاپششان ایستادند و نساختند و نباختند با قدرت: موسوی، کروبی، رهنورد در هر جا آزادیشان را مطالبه می کنند و یاد و نامشان را زنده می کنند که زنده اند در دل ها و ذهن های ها.
در بخش دیگری از نامه مجید دری خطاب به قوه قضائیه آمده است: یکروز مشخص شود تا کسانیکه موتفق شکست حصر موسوی و کروبی و رهنوردند به صورت مسالمت آمیز و بدون خشونت به خیابان بیایند و تجمع سکوت دیگری در حمایت از ایشان برگزار گردد. سالهاست از ۸۸ می گذرد و بیش از هزار روز از حصر سران سبز. پس باید به فراموشی سپرده شده باشند دیگر. این را هم شما می گویید و هم بعضی از دوستان ما.
گفتنی است مجید دری در ١٨ تیرماه سال ۱۳۸۸ در شهر قزوین بازداشت شد.
عضو شورای دفاع از حق تحصیل، در آذر ماه سال ۸۸، از سوی شعبه ٢۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباسی، به دلیل اتهاماتی چون محاربه، اقدام علیه امنیت ملی و بر هم زدن نظم عمومی به یازده سال زندان همراه با تبعید محکوم شد. در دادگاه تجدید نظر این حکم به به ۶.۵ سال زندان در تبعید کاهش یافت. یکی از منابع دانشجویی اخیرا به دانشجونیوز اطلاع داده که حکم مجید دری به ۵ سال حبس کاهش یافته است.

متن کامل نامه مجید دری که در اختیار دانشجونیوز قرار گرفته در ادامه آمده است:

بهتر است تحلیل و تفسیر یک قانون بر عهده اهلش قرار گیرد و در اختیار افکار عمومی نهاده شود اما هنگامیکه با سکوت مفسران، وکلا و حامیان دفاع از حقوق افراد روبرو می شوی چاره ای نمی ماند که دست به قلم ببری و گله کنی از اینان و البته رسانه ها و مطبوعات که چرا نسبت به چنین مهمی سکوت پیشه گرفته اند و هیچ نمی گویند.

نگرانی از وضعیت بد روحی پیمان عارفی پس از بازگشت به زندان


 پیمان (امیررضا) عارفی پس از بازگشت به زندان در شرایط روحی بسیار نگران کننده‌ای قرار دارد.
، ناهید رحمانی و زیبا صادق‌زاده مادر و همسر پیمان (امیر رضا) عارفی، زندانی سیاسی محبوس در زندان مسجد سلیمان، در راه بازگشت از ملاقات در تاریخ ۲۶ آذر ماه بر اثر یک سانحه رانندگی جان خود را از دست دادند.
مسئولین حاضر شدند در تاریخ شنبه ۳۰ آذر ماه پیمان عارفی با تودیع یک چک یک میلیارد تومانی برای مدت ۷ روز به مرخصی اعزام شود تا در مراسم خاکسپاری همسر و مادرش حضور داشته باشد.
وی پس از پایان ۷ روز در تاریخ ۷ دی ماه خود را به زندان مسجد سلیمان معرفی کرد و هم اکنون در داخل بند خود در شرایط روحی نامساعدی بسر می‌برد.
پیمان عارفی اردی‌بهشت ماه سال ۸۸ بازداشت شد و در دادگاه به اتهام هواداری از «انجمن پادشاهی» مورد محاکمه قرار گرفته و ابتدا به اعدام و سپس در دادگاه تجدید نظر به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شد.
این زندانی سیاسی به همراه پسر دایی خود آرش رحمانی که در اواخر سال ۸۸ اعدام شد، در حالی که پیش از انتخابات جنجالی سال ۸۸ بازداشت شده بود در دادگاه دستجمعی دستگیرشدگان بعد از انتخابات، به عنوان یکی از معترضان انتخاباتی که در صدد انجام اقدامات مسلحانه علیه حکومت بوده مورد محاکمه قرار گرفت.
زیبا صادق‌زاده که خود به همراه پیمان عارفی بازداشت شده بود نیز مدتی در بند ۲۰۹ زندان اوین تحت بازجویی قرار داشته است، پیمان عارفی پیش‌تر در نامه‌ای از زندان اعلام داشت برای رهایی همسرش بر علیه خود اعتراف کرده است.
 هرانا

تجمع کارگران کارخانه قند کامیاب در مقابل فرمانداری خمینی‌شهر


نماینده کارگران کارخانه قند کامیاب از تجمع صبح امروز جمعی از کارگران این کارخانه در مقابل فرمانداری خمینی شهر اصفهان خبر داد.
به گزارش خبرگزاری کار ایران (ایلنا)،این کارگر که نخواست نامش فاش شود، در تشریح دلایل تجمع امروز قند کامیاب به ایلنا گفت: جمعی از کارگران کارخانه قند کامیاب خمینی شهر اصفهان که بین ۴ تا ۱۱ ماه است به سببب بلاتکلیفی کارخانه و تعطیلی مداوم خط تولید، حقوق نگرفته‌اند، صبح امروز – یکشنبه – در اعتراض به بی‌توجهی کارفرما و مسئولان استانی نسبت به مشکلات صنفی‌شان در ابتدا در داخل کارخانه تجمع کردند و سپس به سمت فرمانداری خمینی شهر حرکت کردند.
نماینده کارگران با بیان اینکه این واحد بیش از ۱۵۰ کارگر دارد که به دلیل تعطیلی‌های مکرر کارخانه امنیت شغلی‌شان را در مخاطره می‌بینند، افزود: آخرین بار این کارخانه از ۲۳ تا ۲۷ آذر ماه بمدت ۴ روز به دلیل انباشت تدریجی بدهی‌ها تعطیل شد که با وساطت مسئولان اداره تعاون کار و رفاه اجتماعی و فرمانداری خمینی شهر مجددا کارخانه تولید خود را از سر گرفت.
این فعال کارگری انباشت بدهی‌ها به سازمانهای مختلف را یکی از عوامل توقف تولید در این کارخانه دانست و در این زمینه افزود: صبح امروز نیز اداره گاز شهرستان خمینی شهر به دلیل انباشت بدهی‌های کارخانه، گاز را قطع کرد و مجددا تولید در این کارخانه متوقف شد.
نماینده کارگران قند کامیاب یاد آور شد: همچنین کارخانه قند کامیاب به سازمان تامین اجتماعی بیش از یک میلیارد تومان بدهکار است و این موضوع باعث شده این سازمان به بهانه پرداخت نشدن طلب‌اش، با اعمال فشار به کارگران از تمدید اعتبار دفترچه‌های درمانی آنان خودداری کند.